بحران کرونا بر درمان سکته مغزی سایهانداز نشد، بلکه در جریان کرونا هم درمان سکته مغزی برجستگیای بیش از پیش یافت.
شفاآنلاین>سلامت>امسال هم روز جهانی سکته مغزی فرا رسید. بحران کرونا بر درمان سکته مغزی سایهانداز نشد، بلکه در جریان کرونا هم درمان سکته مغزی برجستگیای بیش از پیش یافت. درست است که بسیاری از بیماران سکته مغزی از خوف کووید ۱۹ به بیمارستانها مراجعه نکردند و این هم صحیح است که شاید کووید ۱۹ با کاهش رفتوآمد وکاهش آلودگی هوا در دراز مدت نقشی در کاهش سکته مغزی داشته باشد، اما سکته مغزی بهعنوان یک بیماری واقعی و اورژانسی غیرقابلانکار همواره رخ مینماید، بخصوص که کووید ۱۹ بسیاری از درمانهای با اولویت کمتر را از بیمارستانها ومراکز درمانی بیش از پیش رانده است. حالا در کنار بار سنگین بیماران مبتلا به کرونا که بیمارستانها را آکندهاند بیماران سکته مغزی هستند که هر از چندگاه از راه میرسند و چارهای جز بستری کردن ایشان نیست. در آن شرایط اورژانس در بسیاری از موارد نمیتوانی دریابی که آیا کووید مقدم بوده است یا سکته؟ آیا بیمار به دنبال ابتلا به کووید دچار سکته مغزی شده است یا کووید گریبان بیمار مبتلا به سکته مغزی را گرفته است؟
آشکار شده است که کووید ۱۹ مثل هر عفونتی انعقاد خون را افزایش میدهد و باعث انعقاد خون در قسمتهای مختلف بدن بهخصوص مغز میشود. بهنظر میرسد این خاصیت در کووید نسبت به سایر عفونتها شیوع بیشتری داشته باشد. البته اثرات کوید بر مغز بسیار فرا تر از اینهاست. انواع سندرمهایی که به دلیل تحریک سیستم ایمنی و تاثیر این سیستم بر سلسله اعصاب مرکزی و محیطی هستند تقریبا هیچ حیطهای از رشته مغز و اعصاب را بیتأثیر نگذاشته است.
هر سال در روز جهانی سکته مغزی تمام انجمنها و سازمانهای سکته مغزی دنیا هر آنچه میتوانند در اطلاع رسانی عمومی، افزایش درخواستهای علمی و عادلانه بیماران و نیازمندان از دولتها بهعمل میآورند و از هر ارتباطی برای ارتباط مستقیم با مردم و بیماران و مسئولین و کار بهدستان و توانمندان فروگذار نمیکنند.
تلاشهای انجمن سکته مغزی ایران در سالهای گذشته تا همین دوران کرونا بینتیجه نبوده است. در حالی که پنج سال پیش کمتر کسی از امکان درمان سکته مغزی اطلاع داشت و کمتر بیماری مورد درمان قرار میگرفت امسال در اوج بحران کرونا هم بسیاری از بیماران درمان میشوند و بسیاری از مردم از آن اطلاع دارند، آن را در خواست میکنند اما آنچه که عقب افتاده است تهیه زیر ساختهای مناسبی است که بتوان اکثریت بیماران را در سیستم دولتی،که جایگاه واقعی این بیماران است، مورد مداوا قرار داد و کشور را به مرحلهای بالاتر در درمان سکته مغزی یعنی در آوردن لخته در ساعات اول ارتقا داد. تلاشهای انجمن سکته مغزی، واحد سکته مغزی را بهعنوان یکی از بخشهای اجباری همه بیمارستانها (نظیر سی سی یو ) به تصویب رسانده است. برنامه توانبخشی بیماران سکته مغزی هم بعد از سالها به تصویب رسیده است اما به مرحله عمل در آمدن این قوانین رسمی کشور نیازمند امکانات مالی و اداری فراوانی است که تنها دولت میتواند سرازیر شدن آنها را به سمت این درمان پایهای در کشور هدایت کند.
دولت نه فقط بهعنوان متولی مستقیم اورژانسها و بیماران مستمند بلکه بهعنوان مسئول سطح سلامت در کشور باید با تنظیم قوانین ومقررات لازم سرمایههای غیر دولتی را هم به این سمت هدایت کند و در این راه چارهای جز کاستن از موسسات خیال و سنت و مزارع کشتوکار زالو، اختصاص منابع کشور به واقعیات، دستورالعملهای علمی و بینالمللی و به مرحله عمل در آوردن مصوباتی که بیشترین زحمت آنها را هم بدنه کارشناسان زحمتکش و دانشمند وزارت بهداشت و معاونت درمان کشیدهاند ندارد.
عضو هیات مدیره و نماینده خاورمیانه در سازمان جهانی سکته مغزی