مطب شلوغ است. با اینکه سالن انتظار بزرگی دارد اما تقریبا همه صندلیها پُر است. متقاضیان زیبایی سعی کردهاند فاصله اجتماعی را رعایت کنند اما به نظر میآید ناموفق بودهاند. گرچه از همه قشر و با هر سلیقهای منتظر نشستهاند تا نوبتشان برسد اما باز هم تعداد مردانی که وقت قبلی داشتهاند قابل توجه است.
دو منشی جوان در تکاپو هستند؛ یکی دستیار دکتر در اتاق جراحی است و دیگری که جلوی در ورودی نشسته است، پرونده بیماران را تشکیل میدهد، مبلغ ویزیت را میگیرد و به آنهایی که بدون رعایت پروتکل بهداشتی وارد میشوند، ماسک و دستکش میدهد. گاهی هم در اتاق جراحی رفت و آمد میکند تا از دکتر بپرسد عمل بیمار چه زمانی تمام میشود و مریض بعدی را چند دقیقه دیگر به اتاق معاینه هدایت کند.
بعد از نیم ساعت مرد نسبتا سنداری همراه یک زن جوان از اتاق جراحی خارج میشوند. منشی توصیههای لازم بعد از جراحی را گوشزد میکند. چند مردی که منتظر نشستهاند تا نوبتشان شود سر صحبت را با فردی که تازه عمل کرده، باز میکنند:
- درد داره؟ آخه منم میخوام پلکهامو بکشم.
- درد زیادی نداره. فقط وقتی تزریق بیحسی رو پشت پلکهام انجام داد درد داشتم.
بعد از خارج شدن مرد و همراه جوانش، یک دختر و پسر جوان وارد مطب میشوند. ماسک میزنند، پرونده تشکیل میدهند، برای خودشان نسکافهای میریزند و روی کاناپهای مینشینند. مطب دکتر به اندازه کافی بزرگ است و با طراحی خاص و شیکی چیدمان شده. جلوی هر اتاق تابلوهایی نصب شده است: اتاق لیزر، اتاق جراحی، اتاق معاینه، اتاق کاشت مو. در بخش دیگری از مطب، قاب عکسهای آقای دکتر و سلبریتیهایی که مشتریهایش هستند، نصب شده است.
متقاضی بعدی زیبایی وارد اتاق جراحی میشود. زمان عمل، طولانیتر از قبل شده و صدای منتظران در سالن درمیآید. منشی با هر صدای اعتراضی سری به دکتر میزند تا بررسی کند عمل چه موقع تمام میشود. بعد از یک ساعت دکتر از اتاق جراحی بیرون میزند و وارد اتاق معاینه میشود. منشی هم پشت سرش با یک ظرف زیتون وارد اتاقش میشود و بعد از چند دقیقه متقاضی زیبایی بعدی را راهنمایی میکند.
منشی دوم، همانی که پرونده بیماران را تشکیل میدهد، چهار ماهی میشود که مشغول به کار شده. اطلاعات بیمار را وارد یک گوشی آیفون میکند. ۲۳ ساله است و بدش نمیآید ابروهایش را «لیفت» کند اما خانوادهاش با هر عملی که به زیبایی ختم شود مخالفند. استرس ابتلا به کرونا برای منشی هم آزاردهنده است و از مردهایی که تا سینه روی پیشخوان خم میشوند، شاکی است: «بعضی از مراجعا واقعا ملاحظه نمیکنن. با اینکه بعد از ورود بهشون ماسک میدم بازم مراعات نمیکنن. همین آقایی که چند دقیقه پیش از اتاق جراحی بیرون اومد و لیفت پلک انجام داده بود، هی میاومد خودشو روی میز پهن میکرد تا یه سوال کنه. آخر سر مجبور شدم بهش تذکر بدم. بیشتر بیمارا اصلا نمیتونن صبر کنن تا نوبتشون بشه. مخصوصا وقتی دکتر نیمساعت دیر کنه، طبیعتا همه نوبتا به تاخیر میافته اما بیمارا شاکی میشن، غُر میزنن و دوست دارن زودتر کارشون تموم بشه و برن. نمی دونن که زیبایی قرص نیست که بخورن. برای این اتفاق باید روی صبرشون هم تمرین کنن. بیشتر مراجعهکنندههای ما خانمن و چون دکتر متخصص پوسته، خیلیا برای لیزر بدن و پوستشون مراجعه میکنن. آقایون هم برای کاشت مو و لیزر ریش میان. خدا رو شکر تا حالا مشکل خاصی نداشتیم. فقط چند وقت پیش یه خانمی مراجعه کرده بود که به بوتاکس حساسیت داشت و از این موضوع اطلاعی نداشت. بعد از چند روز اومده بود و مطبو گذاشته بود روی سرش. در نهایت هم مجبور شدیم ازش شکایت کنیم. این موارد طبیعیه چون واقعا نمیشه تشخیص داد که کسی به بوتاکس حساسیت داره یا نه.»
صحبتهایمان تمام نشده که طاقت یکی از مراجعهکنندههای آقا تمام میشود و بدون اجازه منشی درِ اتاق معاینه را باز میکند و داخل میرود. منشی ابرویی بالا میاندازد و میگوید: «بفرما، اینم نمونهش. اصلا براش مهم نیست که یه بیمار دیگه داخل اتاقه. با این کارش حق بیماری که داخله و بیماری که نوبتش جلوتر از اونه رو ضایع میکنه!»
لیست تعرفههای زیبایی را از منشی میگیرم تا نگاهی به قیمتها بیندازم. او توضیح میدهد: «تغییر قیمت داشتیم. قیمتهای جدیدو از خودم بپرسین». قیمت جدید یک پَک «بوتاکس»، یک میلیون تومان و ۳۰ سیسی آن ۶۰۰ هزار تومان شده است. درباره تابلویی که در گوشهای از دیوار مطب نصب و روی آن نوشته شده «با صفر درصد افزایش قیمت» میپرسم که جواب میدهد: «تغییر قیمت طبیعیه». تعرفهها در چهار ورق A۴ نوشته شده و شامل خدمات مختلف از جمله هزینه تخلیه ژل دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، لیفت کنار چشم (چشمگربهای) دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان، چال انداختن هر گونه ۵۰۰ هزار تومان است.
یکی از متقاضیان زیبایی که آلمان زندگی میکند و برای انجام خدمات زیبایی به ایران آمده، تعرفه قیمتها را دستم میبیند و سر صحبت باز میشود: «تعرفه خدمات زیبایی تو ایران خیلی ارزونه. میدونی برای هر کدوم از این کارا تو آلمان باید چقدر بدی؟ این خدمات شامل بیمه نمیشه و باید آزاد حساب کنیم. از طرفی آلمان قوانین خاص خودشو داره. من واسه خدمات زیبایی رفتم یه کلینیک تو آلمان. دکتر بهم گفت تزریق ژل و بوتاکس واسه افراد بالای ۴۰ سال انجام میشه و چون بوتاکس عضلهها رو فلج میکنه بیشتر از سه مرحله اجازه تزریق ندارن. منم واسه اینجور کارام میام ایران. پارسال اومدم ایران و عمل پروتز سینه انجام دادم. وقتی برگشتم آلمان عفونت کردم. رفتم یه بیمارستان تو آلمان که گفتن باید بستری بشی. سریع بلیت گرفتم اومدم ایران، خدا رو شکر مشکلم برطرف شد.»
بعد از چهار ساعت انتظار، سرانجام نوبت به من هم میرسد. وارد اتاق معاینه میشوم. دکتر تبلتش را دستش میگیرد و کد ملیام را وارد میکند. مشخصاتم را یک بار دیگر چک میکند. نگاهی به صورتم میاندازد و میگوید: «باید زودتر از اینا تزریق بوتاکسو شروع میکردی. حالا چینا عمیقتر شده و حتی با تزریق ژل هم کاملا از بین نمیره.» با تبلتش عکسی از صورتم میاندازد. صحبتهای متقاضی زیبایی که در سالن انتظار نشسته و از آلمان آمده را با دکتر هم مطرح میکنم که «آیا در ایران هم محدودیت سنی برای این کار وجود دارد؟» او پاسخ میدهد: «معمولا از ۲۳ سال به بالا متقاضی تزریق داریم اما محدودیت تکرار تزریق نداریم. این کار همه جای دنیا انجام میشه.» دکتر بعد از معاینه پیشنهاد میکند حتما تزریق انجام شود، هم بوتاکس و هم ژل، سپس من را به سمت منشی هدایت میکند.
منشی نگاهی به گوشیاش میاندازد و تجویز دکتر را برایم میخواند. حساب و کتابی انجام میدهد و میگوید هزینه تزریق ژل و بوتاکس روی هم حدود سه میلیون تومان برایم آب میخورد. تشکر میکنم و از مطب خارج میشوم.
سعی میکنم با یکی از پزشکان زیبایی در آلمان تماس بگیرم و درباره قوانین انجام عملهای زیبایی بپرسم. رئیس بخش جراحی پلاستیک بیمارستانی در آلمان - که این سِمت به زبان آلمانی «فاخ آرتس» گفته میشود - و اتفاقا یک ایرانی است، درباره عملهای زیبایی در بیمارستانهای این کشور میگوید: «متقاضی زیبایی در هر رده سنی وجود دارد اما بیشتر متقاضیا توی رده سنی بین ۵۰ تا ۵۵ سالن. مثلا متقاضی «لیپوساکشن» توی آلمان زیاده. هزینهشم آزاده. به عبارتی بیمه، این هزینهها رو نمیده مگر اینکه عمل با تجویز روانشناس یا روانپزشک انجام بشه. مثلا عمل بیمارایی که زیبایی صورتشون بر اثر عوارض یه بیماری دیگه مثل سرطان آسیب دیده و نیاز به عمل زیبایی دارن، با دستور پزشک و با بیمه درمانی انجام میشه. در کل هزینههای عمل زیبایی توی آلمان خیلی گرونه و متقاضیا واسه انجام این کارا میرن پراگ توی جمهوری چِک یا مثلا ترکیه چون اونجاها هزینهها خیلی پایینتره. حتی توی بعضی از بیمارستانای ترکیه کل خدمات زیبایی به صورت پکیج ارائه میشه. بیشترین عملای زیبایی توی آلمان شامل تزریق چربی صورت و لیپوساکشنه. متقاضی عمل بینی خیلی کمه. معمولا تزریق ژل و بوتاکس هم پزشکایی که توی کلینیکای سطح شهر کار میکنن انجام میدن. این خدمات توی بیمارستان ارائه نمیشه. هزینه تزریق بوتاکس توی آلمان از ۳۰۰ یورو شروع میشه و تزریق ژل برای لب حدود ۹۰۰ یورو آب میخوره. محدودیت سنی هم واسه تزریق وجود نداره. این کار واسه هر کسی که متقاضی باشه انجام میشه اما معمولا جوونا توی آلمان تمایلی به این کارا ندارن. محدودیت انجام عمل زیبایی واسه زیر ۱۸ سال هم خیلی زیاده و انجامشدنی نیست. مگر اینکه فرد دچار سوختگی یا آسیب جدی شده باشه. برای افراد سن بالا هم هر عملی انجام نمیشه چون از نظر قوانین پزشکی، ریسک عمل بالاست و ممکنه سلامت فرد به خطر بیفته.»
ایسنا