رازداری یکی از اساسیترین وظایف انسانها در ارتباط با یکدیگر است و قرنهاست که حاکم بر روابط بین پزشک و بیمار است و سابقه بسیار طولانی و قدیمی دارد که به زمان بقراط و قسمنامه او میرسد.
شفاآنلاین>سلامت>در رابطه با اخلاق پزشکی، رسالهها نوشته شده و مقالههای بسیاری تدوینشدهاست. در قانون تبصرههایی دیدهشده و حرفهای بسیاری در رابطه با آن وجود دارد. اما همه این موارد موید این نیست که این معیارهای اخلاقی همچنان رعایت میشود. البته کجفهمیهایی هم هنوز در رابطه با اخلاق پزشکی وجود دارد. بهعنوانمثال سر باز زدن یک پزشک از معالجه بیمار برخلاف ذهنیت عام بیاخلاقی تلقی نمیشود و در شیوهنامههای مختلف معطوف به اخلاق پزشکی در رابطه با آن استدلالهایی وجود دارد. درصورتیکه چنین کاری احتمالا در ایران تعبیر به بیاخلاقی پزشک میشود. از سوی دیگر بازگویی خاطرات پزشکان در مواجهه با بیماران خود در فضاهای عمومی ازجمله فضای مجازی آنقدر عادی است که کمتر کسی به این فکر میکند که این کار مصداق واقعی بیاخلاقی است، درصورتیکه حداقل در فضای مجازی کاربران ایرانی، کاری معمولی و حتی سرگرمکننده تلقی میشود. اخیرا در فضای مجازی بحثی داغشده که منشا آن انتشار خاطرات چند پزشک از مواجههشان با بیماران مختلف است. مواجههای که اغلب معطوف به ناآگاهیهای مضحک بیماران رودررو با پزشکان است. اتفاقا از تعداد لایکها و بازنشرها میتوان متوجه شد این مطالب خوانندگان بسیاری هم داشته و دارد. حالا این کار با مخالفت تعداد بسیاری روبهرو شدهاست؛ مخالفتی بر این مبنا که بیماران احتمالی آینده را در پیشگاه پزشکان معذب و خجالتزده میکند. آنها معتقدند که قضاوتکردن بیمار و به سخره گرفتن او مغایر با اخلاق و رفتار حرفهای پزشکی است. به باور آنها مکالمات بین پزشک و بیمار، همچون وکیل و موکل جزو اسرار محسوب میشود و افشای آنها با یا بدون ذکر مشخصات نیازمند مجوز کتبی کمیته اخلاق و رضایت کتبی شخص ذینفع است.
از اخلاق بقراط تا بیاخلاقی امروز
رازداری یکی از اساسیترین وظایف انسانها در ارتباط با یکدیگر است و قرنهاست که حاکم بر روابط بین پزشک و بیمار است و سابقه بسیار طولانی و قدیمی دارد که به زمان بقراط و قسمنامه او میرسد. در سوگندنامه بقراط آمدهاست: «هر آنچه در رابطه با زندگی مردم و مراقبت از بیماران یا حتی جدا از آن میبینم یا میشنوم که نباید فاش شود را نزد خود نگاه و چنین چیزهایی را بهعنوان یک راز محفوظ خواهم داشت.» اصل بر این است که فقط در صورت رضایت بیمار میتوان اطلاعات وی را به اشخاص دیگر منتقل کرد، در غیر این صورت باید نزد درمانگر محفوظ بماند و اهمیت این مساله در اسناد بینالمللی ازجمله معاهده پزشکی ۱۹۴۸ ژنو و اصلاحیه ۱۹۶۸ آن نیز شایان توجه است.
حفظ اسرار بیمار توسط پزشک و کادر درمانی از حقوق مسلم بیمار است. بهطوریکه ماده ۶ منشور حقوق بیمار ایران مصوب ۱۳۸۰ وزارتبهداشت، درمان و آموزش پزشکی مقرر کردهاست: «بیمار حق دارد جهت حفظ حریم شخصی خود، از محرمانهماندن محتوای پرونده پزشکی، نتایج معاینات و مشاورههای بالینی جز در مواردی که براساس وظایف قانونی از گروه معالج صورت میگیرد، اطمینان حاصل نماید». در ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز آمدهاست: «اطبا و جراحان و ماماها و داروفروشان و همه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار میشوند هرگاه در غیر از موارد قانونی، اسرار مردم را افشا کنند به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس یا به یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تا ششمیلیون ریال جزای نقدی محکوم میشوند.»
وقتی اخلاق تدریس نمیشود
سختیهای فراوان تحصیل در رشته پزشکی بر هیچکسی پوشیده نیست. نبود امنیت شغلی پزشکان با همه مرارتهای تحصیلی و کاری را هم به این سختیها اضافه کنید. اما همه این موارد آیا دلیلی است بر اینکه نگاه پزشکان به بیمارانشان از موضعی بالا باشد؟ ناآگاهی بیماران از بدیهیترین اصول پزشکی نکتهای پرواضح است، اما اینکه این ناآگاهی به شکل غیر منصفانهای از سوی برخی پزشکان به سخره گرفتهشود هم در هیچ مسلک و آییننامهای تایید نشدهاست. این ماجرا باعث بازشدن بحثی کلیتر هم شدهاست. آنقدر که برخی را به این باور رسانده که مشکل بسیار بزرگ آموزش پزشکی در ایران اخلاق پزشکی است. به اعتقاد آنها، هیچ آموزشی در این زمینه وجود ندارد. در مقابل هم عدهای میگویند اخلاق حرفهای در ایران یک مشکل عمومی است و محدود به جامعه پزشکان نمیشود. هرچند هر دو طیف در این نکته اشتراکنظر دارند که در بهترین حالت، مسخرهکردن بیماران (حتی بدون بردن نام و مشخصات) به شکلگیری اعتماد ضربهخورده پزشک - بیمار در سطح جامعه صدمه جدی وارد میکند.
در این میان ایرج فاضل،رئیس پیشین نظام پزشکی ایران بیاخلاقی منتسب به برخی پزشکان را به افول اخلاق در جامعه مرتبط میداند.
او در گفتوگویی تصریح میکند:«مسأله اخلاق پزشکی جزئی از اخلاق جامعه است. امروزه نگرانیهای بسیاری در مورد انحرافات اخلاقی در جامعه وجود دارد که بر حق هم هست.کل اخلاق در جامعه در حال سقوط است و شواهد کافی هم برای اثبات این موضوع داریم. مجموعه این شواهد نشان میدهد وضع اخلاق در کل جامعه مطلوب نیست، اما در این شرایط ما بیشتر نگران اخلاق پزشکی میشویم،چون اعتقاد داریم پزشکی «مقدس» است و باید از این انحرافات مصون بماند. از این رو، رابطه پزشک و بیمار باید مملو از خیرخواهی و دغدغه پزشک فقط باید سلامت بیمار باشد.»
فرهنگ بیماری
به سخره گرفتن رفتار بیماران از سوی چند پزشک فعال در فضای مجازی هر چند اتفاق تازهای در رابطه بین بیمار و پزشک در ایران است،اما این رابطه پیش از این هم تنشهایی را به همراه داشتهاست. یکی از اشکال تنشزای رابطه پزشک و بیمار که به نظر میرسد روال غالب طبابت و آموزش پزشکی در ایران هم مبتنی بر آن است، پزشکی مستبدانه است. در این شکل از رابطه، پزشک بدون توجه به نظر بیمار و بدون مشورت با او، برنامه تشخیص و درمان را تعیین میکند و انتظار دارد بیمار بدون چون و چرا از دستورات او تبعیت کند.
در این رویکرد، پزشک خود را در جایگاه قدرت احساس میکند؛ کمتر در دسترس است و کمتر خود را موظف به توضیح به بیمار میداند. چنین رویکرد مستبدانهای گرچه در شرایط اورژانسی ممکن است ضرورت داشتهباشد،اما در مورد بیماریهای مزمن و نیز سرپایی که در حال حاضر اغلب مراجعات را تشکیل میدهند، میتواند یک رویکرد آسیب زا و تنش آور باشد که به ناخشنودی بیمار و بینتیجه ماندن اقدامات تشخیصی و درمانی میانجامد، اما سیمین کاظمی پزشک و جامعهشناس معتقد است نباید به این رابطه یکسویه نگاه کرد و از سوی دیگر باید به فرهنگ و رفتار بیمار هم دقت کرد؛ فرهنگی که به اعتقاد او از حالت مطلوب فاصله گرفته و خود به چالشی در فرآیند درمان بیماری و مراقبتهای پزشکی تبدیل شدهاست.
او میگوید:«در این فرهنگ، توقعات غیرمنطقی و ارزیابیهای غیرعلمی بیماران از پزشکی، عدم اعتماد به پزشک معالج، عدم پیروی از دستورات و تجویزهای پزشک، تقاضاهای غیرقانونی و مراجعات بدون توجیه و غیرضروری و... همگی از جمله رفتارهایی است که منجر به تنش در رابطه بیماران با پزشک شدهاند.»
پزشکان چه زمانی مجاز به افشای اسرار بیمار هستند؟
همانطور که برخی قصورات پزشکان در رابطه با افشای اسرار بیماران حداقل در فضای مجازی به نوعی درشتنمایی شدهاست،بسیاری از بیماران هم از این ماجرا ناآگاه هستند. نکته این که در برخی موارد پزشکان نه تنها مجاز به افشای اسرار بیماران هستند که این بار پنهان کردن این اسرار موجب بیاخلاقی است.مصداقهای این موارد هم در قانون آمدهاست. مصداقهایی که پزشکان را مجاب به افشای این اسرار میکند. با افشای اسرار بیماران چند نوع مسؤولیت کیفری، انتظامی و مدنی ممکن است برای پزشکان و کادر درمانی ایجاد شود. براساس قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات)، افشای اسرار بیماران از سوی اطبا، جراحان و ماماها مسؤولیت کیفری دارد. فرد یا افراد افشا کننده به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس یا به جزای نقدی یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال تا ۶۰۰ میلیون ریال محکوم میشوند،اما در چه موارد افشای اسرار بیمار جرم نیست؟ اولین مورد الزام قانونی و رضایت خود بیمار است.دومین مورد بحث منافع عمومی است وگاهی بحث سلامت افراد جامعه به میان میآید. در چنین شرایطی پزشک باید از خود بیمار رضایت بگیرد مگر این که امکان آن وجود نداشتهباشد یا بیمار از افشای آن خودداری کند،در این صورت حفظ منافع عموم بر حفظ منافع بیمار اولویت دارد و پزشک میتواند اطلاعات را فاش کند. مورد دیگر مربوط به پیشگیری از وقوع جرم و جلوگیری از سوء استفاده است،چراکه پزشک موظف نیست به صورت داوطلبانه جرم و جنایت را گزارش دهد،اما اگر مطمئن باشد در مورد بیمار جرم فیزیکی، روانی یا جسمی رخ داده، میتواند قانون عدم افشای اسرار را نقض کرده و به مسؤولان مربوط گزارش دهد. هراس از فراگیری یک بیماری عمومی هم به پزشک اجازه افشای اسرار پزشکی را میدهد.در موارد خاص مثل زمانی که بیمار مبتلا به امراض واگیردار مثل وبا، تیفوس، آبله و… است انتقال اطلاعات توسط پزشک لازم و ضروری است.
روزنامه جام جم