بسياري از مديران فکر ميکنند با اخراج فرد معتاد مساله حل مي شود، اما آنها در واقع صورت مسأله را پاک کردهاند، چراکه اخراج افراد حل مساله نيست.
شفاآنلاین>اجتماعی>امروزه اخراج کارمند معتاد پاک کردن صورت مساله است. محيطهاي کاري مکان مناسبي براي اجراي برنامه هاي پيشگيري از اعتياد، فرهنگسازي براي تغيير نگرش و اصلاح باورهاي غيرمعقول به مصرف مواد است.در محيط کار اگر فرد معتاد شود نه تنها به خود ضرر ميرساند بلکه بر روي بهرهوري ملي و سازماني هم اثر ميگذارد. بنابراين لازم است مديران و کارفرمايان توجه ويژهاي را به برنامههاي پيشگيري از اعتياد داشته باشند. بسياري از مديران فکر ميکنند با اخراج فرد معتاد مساله حل مي شود، اما آنها در واقع صورت مسأله را پاک کردهاند، چراکه اخراج افراد حل مساله نيست. همه مصرفکنندگان مواد بيکار نيستند و شغل دارند. حدود 70درصد از مصرفکنندگان مواد شغل دارند، بنابراين برخلاف آن چيزي که مردم تصور ميکنند هميشه بيکاري علت اعتياد نيست و گاهي افراد بهدليل استرسهاي شغلي و فشارهاي کاري يا دلايل ديگر به سمت مصرف مواد ميروند. هر بيماري يک واکسن دارد و واکسن اعتياد نيز آموزش است، ما قبل از وقوع هر مشکل بايد محيط را واکسينه کنيم. آموزش واکسن بيماري اعتياد است و اين وظيفه صاحبان کار و مشاغل است که محيط خود را با آموزش هاي صحيح کارمندان واکسينه کنند. هر مديري مسئول سلامت روان و اجتماعي در محيط کار است. بنابراين با اجراي آموزش هاي لازم براي کارکنان بر اساس نيازسنجي محيط کار ميتوان گام هاي موثري در جهت پيشگيري از اعتياد برداشت. هيچدو محيط کاري شبيه به هم نيست و جنس و ماهيت شغلها متفاوت است. پس آموزشها نيز بايد مطابق با نياز محيط کار باشد. بسياري از ناهنجاريها در محيط کار خودش ميتواند زمينه ساز مصرف مواد در افراد (کارمندان و کارگران) شود. افرادي که مشغله ذهني بسيار يا شغل هاي سنگين دارند، چون در جدال با آن مسأله در محيط کار ناموفق ميشوند، تصور ميکنند با مصرف مواد ميتوانند سرپوشي بر مشکلاتشان گذاشته و از آنها فارغ شوند. استرسهاي شغلي، مساله شيفت ها و نوبتهاي کاري، نزاع و درگيري بين همکاران يا درگيري با کارفرما، نبودن نظام منصفانه براي تشويق و تنبيه و...همگي ميتواند از نظر روحي کارمند و کارگر را درگير کرده و زمينه ساز اعتياد آنها شود. در محيطهاي کاري در جهان آمارهاي متفاوتي وجود دارد. اگرچه در ايران به اين شکل بررسي و پژوهشي انجام نشده اما تحقيقات نشان مي دهد افرادي که سوء مصرف دارند حدود 30درصد کارايي شان کمتر از ديگران و سه برابر ممکن است بيشتر از افراد ديگر اشتباه کنند. بنابراين به خاطر اينکه ضررهاي مصرف مواد توسط کارمند به محيط وارد مي شود، پس بهتر است قبل از اينکه افراد به مصرف مواد گرايش پيدا کنند جلوي اين مساله را گرفت. آموزش مهارتهاي زندگي به اندازه تخصص فرد در محيط کار از اهميت ويژه و بالايي برخوردار است، است بايد در محيط کار نظام آموزشي، منسجم و منظمي را براي تغيير باورهاي غلط کارمندان و کارکنان به همراه آموزش هاي مهارت هاي زندگي داشته باشيم. اين درحالي است که ايجاد واحد مشاوره يا دعوت از روانشناس در محيط کار يا حتي تامين بخشي از هزينه هاي مشاوره و روانشناسي توسط صاحبان مشاغل و کارفرمايان براي اينکه کارکنان خودشان به اين مراکز مراجعه کنند اهميت و تاثير بسيار زيادي دارد.
اگر کارفرمايان قادر به هزينه در اين بخش نيستند حداقل بر روي فرهنگسازي و سلامت روان کارمندان اقدام کرده و از آنها بخواهند براي سلامت خود ارزش قائل شوند تا بتوانند در برابر وسوسه و انتخاب هاي نادرست بهترين تصميم را بگيرند و کار درست را به کمک يک روانشناس انجام دهند.
آزاده اولیایی کارشناس پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی
آرمان ملی