قبلا که کرونا کشور را تسخير نکرده بود، جمع بزرگي از بيکاران در وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهاي دولتي و نيمهدولتي مشغول وقت گذراني و حقوقبگيري بودند. حالا کرونا اين بيکاري را تبديل به دور- بيکاري کرده و کساني که در محل کار خود بيکار بودند، ميتوانند در خانه بيکار باشند.
شفاآنلاین>اجتماعی>قبلا که کرونا کشور را تسخير نکرده بود، جمع بزرگي از بيکاران در وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهاي دولتي و نيمهدولتي مشغول وقت گذراني و حقوقبگيري بودند. حالا کرونا اين بيکاري را تبديل به دور- بيکاري کرده و کساني که در محل کار خود بيکار بودند، ميتوانند در خانه بيکار باشند. درست از زماني که پهلويها ادارات و سازمانها را در کشور ايجاد کردند مشکل کارکنان حقوق بگير هم ايجاد شد. ساختار ادارات بايد براي رسيدگي به امور گوناگون و پيچيده جامعه طراحي ميشد اما در عمل خيل عظيمي از نيروهاي انساني جذب آن شدند بدون اينکه تناسبي ميان کار و کارمند وجود داشته باشد. در سالهاي 50 و 60 شمسي هم اين روند ادامه پيدا کرد و هرکسي که ميتوانست خود را وارد اين حرفه جديد کرد يا اگر توان بيشتري داشت نزديکان و بستگان را به شکلي در جايي مشغول کرد که هم سرگرم باشند و هم حقوقي از بودجه نفتي کشور دريافت کنند. اين کار اندک اندک به شکل يک فرهنگ درآمد و از کسي که به رياست و مديريت ميرسيد انتظار ميرفت جوانان محله و روستا و اقوام را «در جايي استخدام» کند، البته که در بين اين کارمندان قشري هم وجود دارند که نه تنها بيش از دستمزد خود بلکه تا جايي که توان دارند به خدمت ميپردازند اما حکايت نيروي انساني مازاد و استخدامهاي گروهي هميشه معضل بزرگ سازمانها است. بدتر اينکه قوانيني که براي حمايت از کارگر و کارمند تعيين شدهاند از طرف همين قشر مورد سواستفاده قرار ميگيرند. اينها همه نيمي از مشکل است. نيمه ديگر به سازماندهي اشتباه نظام اداري برميگردد که اصولا عليه بازدهي مفيد عمل ميکند و نتيجه آن اداراتي هستند که غرق کاغذبازي و گرفتار انبوهي از امور رسيدگي نشده پروندهها را روي هم انبار ميکنند. هر از گاهي آمارهايي از اينکه ساعت مفيد کاري نيم ساعت و يک ساعت است منتشر ميشود که اگرچه مبناي دقيقي ندارد اما نشان ميدهد که ميزان کار مفيد به هيچوجه 8 ساعت نيست.
اکنون يکي از هزينههاي کلان در بودجه نفتي هرسال، حقوق دادن به کساني است که نه بر اساس تواناييهايشان استخدام شدهاند و نه کارايي کافي دارند. در اين ميان کرونا هم رسيد و اين گروه که حداقل صبحها کارت ورود و عصرها کارت خروج ميزدند به دورکاري فرستاده شدند. از آنجا که دولت مسئول تامين همه نيازهاي شهروندان محسوب ميشود، انتظار ميرود هزينه زندگي همه مردم از محل فروش نفت که آنهم درگير تحريم است، پرداخت شود. اگر دورکاري فقط يک ماه ادامه داشت همان حداقل کارايي که باعث بقاي ظاهري ادارات ميشد، قابل احيا بود اما بعد از شش ماه و يک سال دورکاري چطور ميشود دوباره يک سازمان را بازسازي کرد؟ بحران اقتصادي کرونا هنوز نرسيده است. زماني که مديران سعي کنند کارکنان خود را از خانه بيرون بکشند و دوباره پشت ميزبياورند، بحران پساکرونا خود را نشان خواهد داد.
محمد سرابی روزنامه نگار
آرمان ملی