یکی از موضوعاتی که این روزها کمتر به آن توجه میشود و اتفاقا یکی از عوامل اصلی بروز طلاق همسران جوان محسوب می شود، سبک نادرست ازدواج است.
شفاآنلاین>
اجتماعی>
ازدواج یکی از مهمترین وقایع حیاتی است و شاید بتوان آن را یکی از مهمترین مرحله زندگی هر دختر و پسری قلمداد کرد که از نظر اجتماعی بهعنوان پیوندی با ثبات، بین زن و مرد شناخته میشود. این پدیده اجتماعی از جنبههای گوناگون قابل تحقیق است. باید گفت در هر جامعهای روابط افراد، تأثیر زیادی در ازدواج دارد و همچنین ازدواجهایی که در هر جامعه صورت میگیرد، نشانگر واقعیت موجود در آن جامعه است.
به گزارش
شفاآنلاین:هر دختر و پسری درهنگام ازدواج به پیروی از الگوی خاص فرهنگی دارای معیارهای هستند که در تصمیم گیری آنها برای ازدواج دخالت دارند. مطالعات نشان میدهد امروزه وجود مسائل مختلف اجتماعی، پدیده ازدواج را بهصورت امری پیچیده و مبهم درآورده است؛ این وضعیت از یک سو منجر به تأخیر در ازدواج می شود که پیامدهای اجتماعی مختلفی را مخصوصاً در ابعاد منفی به دنبال دارد و از سوی دیگر وضعیتهای مشکلزای ازدواج، موجب تضعیف بنیانهای خانواده گشته و معضل بزرگتری به نام
طلاق را پیش میآورد.
برای تهیه این گزارش به سراغ مادر بزرگ دوستم رفتم که نقش مهمی در اکثر
ازدواجهای سنتی داشت. خانم حسن زاده، از مراسم ازدواج خودش برای ما گفت.
او گفت: در زمان ازدواجش وقتی سر سفره عقد نشست و خطبه خوانده شد، برای اولین بار توانست چهره همسرش را ببیند و قبل از مراسم عقد به هیچ عنوان، جلسهای برای آشنایی دختر و پسر و صحبتهایی که الان در مراسم خواستگاری بین دختر و پس انجام میشود، نبود.
حسن زاده بیان می کند: در گذشته پدر و مادرها صحبتها و قرارهای ازدواج را میگذاشتند و گاهی داماد یا عروس، قبل از ازدواج طرف مقابل را نمیدید و پدر و مادر دختر نیز وقتی میخواستند دختر را شوهر دهند، دقت میکردند که داماد آنها مردی معتقد، نجیب، زحمتکش و اصل و نسب دار باشد.
او تصریح می کند: در گذشته برای ازدواج رسومی خاص بوده است مثلا برای خواستگاری، مادر داماد و چند تن از زنان نسبتاً مسن که با داماد خویشاوندی و قرابتی داشتند به خانه عروس میرفتند و پدر و مادر عروس موقع ازدواج به عروس میگفتند با چادر سفید رفتی خانه شوهر، با کفن سفید هم باید برگردی.
حسن زاده اظهار میکند: امروزه آنقدر سبک و سیاق ازدواجها نسبت به گذشته متفاوت شده که در مراسم خواستگاری به جای معارفه عروس و داماد، والدین دختر و پسر به هم معرفی میشوند.
ازدواج سنتی
نجمه سادات حاجی وثوق دکترای روان شناس بالینی در گفت و گو با خبرنگارما ضمن بر شمردن محاسن ازدواج سنتی میگوید:ازدواج سنتی ، چون از بستر خانوادهها شکل میگیرد، در صد خطا و اشتباه پایین تری دارد در چنین ازدواجی بیشترین نیرویی که با امر ازدواج درگیر میشود، قوهی تعقل است، افراد ابتدا از هم به شناخت دقیق و کاملی دست پیدا میکنند و در مراحل بعدی و در صورت ادامه یافتن پروسهی آشنایی به همدیگر علاقمند میشوند.
او میافزاید: در ازدواج های سنتی، خانوادهها از جوانان حمایت میکنند، خوبی و بدی رابطه را به او گوشزد میکنند، با تحقیق درست و اصولی به شناخت فرد و خانواده اش کمک میکنند و با ایجاد امنیت و ساختن فضایی مناسب امکان به تفاهم رسیدن را در طرفین ایجاد میکنند.
این روان شناس بالینی ادامه می دهد: تضاد انتخابهای خانواده، با معیارهای فرد مورد نظر، تصمیم گیری پدر و مادر به جای فرزند خویش، کم رنگ شدن عنصر عاطفه و احساس بعد از ازدواج، شکاف عمیق بین زوجین با کامل شدن شناخت را از مهمترین معایب ازدواج سنتی بیان میکند.
ازدواج مدرن
حاجی وثوق بیان می کند: در ازدواج مدرن، دو طرف میتوانند بدون نگرانی از طولانی شدن پروسهی آشنایی از طرف مقابل، شناخت پیدا کنند و حضور در محیطهای مشترک، علایق مشترک زیادی در طرفین ایجاد میکند اهداف مشترک و آیندهی مشترکی را میتوان با چنین فردی رقم زد و چنین ازدواجی که شکل گیرد از روی علاقهی قلبی بوده و هیچ اجباری در آن وجود نخواهد داشت.
او میافزاید: از معایب ازدواج مدرن این است که ممکن است فرد به دلیل علاقمندی به طرف مقابل چشم خود را به روی ایرادات بزرگی که دارد ببندد و همه چیز را فدای دوست داشتن او کند.
این روانشناس بالینی تاکید میکند: در ازدواج مدرن، خانوادهها حضور کمرنگی دارند و افراد از مشورت آنها تا حدود زیادی بی بهره هستند و ممکن است اگر بستر آشنایی بستر مناسبی نباشد، افراد شخصیتی غیر واقعی از خود ارائه دهند و بعدها باعث به بن بست رسیدن رابطه شوند و ممکن است خانوادهها با انتخاب فرزندان شان مخالف باشند هرچند نتوانند دلایل منطقی برای مخالفت خود ارائه کنند.
ازدواج سنتی یا امروزی؟
هنوز هم ازدواج سنتی در مقایسه با ازدواجهای امروزیتر، به لحاظ توجه به هنجارها و قوانین خانوادهها، ازدواج با ثبات و امنتری به حساب میآید، اما در این گونه ازدواجها به برخی از ویژگیهای فردی دو طرف ازدواج، توجهی نمیشود.
به عنوان مثال، ابعاد عاطفی، جنسی، ویژگیهای شخصیتی و سبکهای رفتاری فرد کمتر مورد توجه قرار میگیرد. شاید به این دلیل که این ویژگیها بر عکس خصائص جسمانی، خانوادگی و سطح اجتماعی فرد مقابل، کمتر ملموس است. در ازدواجهای خیلی سنتی، معمولاً خانوادهها تمایلی به صبر کردن و وقت گذاشتن برای بررسی خصلت های فردی طرف مقابل ندارند. معمولاً خیلی عجله میکنند که کار را تمام کنند در این جور مواقع، ضرب المثل " تا تنور داغ است، بچسبان " را زیاد میشنویم.
البته، آنچه در مورد ازدواجهای سنتی گفته شد، به معنای این نیست که در ازدواجهای غیرسنتی که احتمالاً بدون توجه کامل به معیارها و اصول خانوادگی انجام میشودمانند ازدواجهایی که با روابط عاشقانه شروع شده و با وجود مخالفت خانوادهها انجام میگیرد و نیازهای عاطفی، جنسی، زوجها بر آورده میشود. خیلی از این گونه ازدواج ها، بیشتر به دلیل کششهای شدید عاطفی و جنسی صورت میگیرد و به دیگر شباهتها حتی شباهت در نیازهای عاطفی و جنسی کمتر توجه میشود.
متأسفانه، کم نیستند زوجهایی که با موانع دشوار اجتماعی و خانوادگی مبارزه میکنند و در نهایت، با اشتیاق فراوان ازدواج میکنند، اما بعد از فروکش کردن اشتیاق شدیدشان، تازه متوجه میشوند که چقدر با هم متفاوت اند. فکر کنید رسیدن به این نقطه کور، چقدر میتواند دردناک باشد.
مشکلات ازدواج در جوانان
نجمه سادات حاجی وثوق دکترای روان شناس بالینی در ادامه به برخی از مشکلات ازدواج جوانان و مراجعانش در گناباد میپردازد و میگوید: با توجه به این که امروزه از بعد ویژگیهای بدنی، فرد بیشتر به چهره و ظاهر اهمیت میدهد، با گذشت زمان، چون اهمیت آن کم رنگ میشود، با مشکل روبرو میشوند و با توجه به بالا رفتن سن افراد در ازدواج مخصوصا در دختران، سخت گیریها بیشتر شده است.
او میافزاید: از بعد اقتصادی، دختر و پسر، انتظار شغل با در آمدهای بالا و سرمایه و ثروت زیاد در مدت کوتاه مدت دارند و، چون چنین چیزی امکان پذیر نیست با مشکلاتی روبرو میشوند.
این روان شناس بالینی ادامه می دهد: از بعد خانوادگی نیز، چون تمرکز روی خانواده اصلی زیاد است، امکان دخالتها خیلی زیادتر شده و اظهار نظرات بی جا، باعث حادتر شدن مشکلات شده است.
حاجی وثوق با اشاره بعد روانشناختی بیان میکند: به دلیل اینکه آستانه تحمل دختر و پسر پایین آمده است، توانایی حل مشکلات و مهارت تصمیم گیری را ندارند.
او تصریح می کند: در شهر گناباد، بنا به بافت سنتی که در آن حاکم است معمولاً ازدواج در مرحله عقد انجام میشود و مراحل آشنایی و نامزدی حذف شده است، بنابراین شناختها به مرحله بعد از عقد موکول میشود، البته این موضوع نه تنها در خانوادههای سنتی مشهود است که در خانوادههای به اصطلاح امروزی هم به کرات دیده میشود، مسئلهای که وجود دارد این است که بسیاری اوقات دختر و پسر خود مایل به گذراندن دوره آشنایی میباشند، ولی با مخالفت شدید خانوادهها مواجه میشوند و در نهایت به موقعیت خوب طرف مقابل تن به ازدواج میدهند که هنوز در مورد آن تردید دارند.
این روان شناس بالینی تاکید می کند: دومین مشکلی که در مورد ازدواج در شهر گناباد وجود دارد، عدم شناخت دختران و پسران از خودشان میباشد و یا به اصطلاح خودآگاهی وجود ندارد، وقتی که فرد شناخت خوبی از ویژگی ها، خواسته ها، احساسات خودش ندارد در نتیجه نمیتواند انتخاب درستی داشته باشد و این مسئله که متاسفانه بعد از ازدواج با آن روبرو میشوند این است که فرد مورد نظر فاقد ملاکهایی است که دختر یا پسر میخواستند، اگرخودآگاهی کافی قبل از ازدواج وجود داشته باشد، فرد بعد از چند سال دچار تردید در انتخابش نمیشود.
حاجی وثوق اظهار می کند: سومین موردی که شاید به عنوان معضل نسل جدید با آن روبرو خواهیم شد، عدم مسئولیتپذیری دختران و پسران است؛ در جامعه کنونی به دلیل تعداد کم فرزندان، تمام تمامی مسئولیتهای زندگی کودکان بر عهده والدین میباشد و این باعث میشود که در آینده مردان و زنانی تربیت شوند که هرکدام منتظر این هستند که دیگری مسئولیت زندگی را بر عهده بگیرد و وقتی در کنار هم قرار بگیرند، دچار مشکل میشوند.
او می افزاید: مشکل چهارمی که در شهر کوچکی مثل گناباد با آن روبرو هستیم این است که اغلب افراد کسی را برای زندگی انتخاب میکنند که دیگران او را برای این انتخاب تحسین میکنند یعنی این که ممکن است بسیاری از ملاکها و ارزشهایی که مدنظر خود شخص میباشد نادیده گرفته شود و انتخابها و ملاکهایی که در نظر دیگران خوشایندتر باشد و از نظر خود شخص چندان مهم و یا حتی ناخوشایند باشد صورت پذیرد.
تکنولوژی و ازدواج
ظهور نسلهای جدید فناوری رایانهای و موبایلی و پیدایش ظرفیتها و زمینههای جدید، ارتباطهای انسانی را بسیار آسان و گسترده کرده است.
امروزه عوامل گوناگونی سبب شده است که جوانان نتوانند در وقت مناسب، نیازهای خود را از راه صحیح ازدواج تأمین کنند، عواملی از قبیل، طولانیبودن دوران تحصیل، فقدان شغل، فقدان درآمد کافی و هزینههای سرسامآور ازدواج، کاملگرایی در انتخاب همسر، انتظارهای متنوع و متکثر غیرواقعبینانه و احیاناً غیرمنطقی، علاقههای پنهان، ارتباطهای پنهانی طولانیمدت، آداب و رسوم دست و پاگیر، دخالتهای غیرمنطقی برخی از خانوادهها، تنها پارهای از این علل و عوامل است.
در چنین وضعیتی برخی از جوانان، فضای مجازی را طریق مناسب و آسانی برای تأمین نسبینیازهای عاطفی و جنسی خود تلقی کرده و به این فضا، به عنوان مسکنی برای کاهش رنجها و فشارهای ناشی از نیازها روی میآورند.
براساس تحقیقات متعددی که از سوی مراکز مختلف صورت گرفته است، حضور در شبکههای اجتماعی مجازی جزء مهمترین عوامل آسیبهایی مثل طلاق، خیانت، تجاوز به عنف و برخی دیگر از آسیبهای اجتماعی است. متأسفانه در سالهای اخیر در کشور ما، نرخ ازدواج سیر نزولی و پدیده طلاق و خیانت، سیر صعودی داشته است؛ بسیاری از جوانان " خصوصا پسران " شوق و رغبتی برای ازدواج نداشته و ترجیح میدهند نیازهای جنسی و عاطفی خود را از راههای دیگر، به ویژه از راه پرسهزدنها، دوستیها و روابط مجازی در شبکههای اجتماعی، تأمین کنند.
مسائل گوناگونی بر این واقعیت تلخ اجتماعی دلالت میکند که از میان آن میتوان به کاهش نرخ ازدواج، افزایش روابط خارج از چارچوب دختر و پسر، بالا رفتن سن ازدواج، به ویژه در میان دختران، افزایش طلاق عاطفی و طلاقهای حقوقی، کاهش نرخ باروری و رشد جمعیت نام برد. این علائم و دلائل، بسیار نگرانکننده و حاکی از معضلی است که اگر برای آن فکری نکنیم و برای پیشگیری و درمان آن، در قامت مسئلهای ملی، چارهاندیشی و چارهجویی نشود، به بحرانی عمیق، گسترده و خطرناک تبدیل خواهد شد. مسئله بیرغبتی جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده آنچنان گسترده و آشکار است که حتی بدون نیاز به تحقیقات آماری و به صورت تجربه فردی هم میتوان آثار و جلوههای آن را در اطراف خود مشاهده کرد.
یک ازدواج چطور پایان میپذیرد؟
فاطمه پیر نهاد دکترای جامعه شناسی در گفت و گو با خبرنگار ما میگوید: یکی از راهها برای اینکه بدانیم یک ازدواج چه سرانجامی خواهد داشت آگاهی به این نکته است که بدانیم یک ازدواج چطور پایان میپذیرد؟ آگاهی به شرایط وقوع طلاق و پیش بینی آن توسط زوجین در آستانه ازدواج، کمک میکند تا ازدواج با دقت بیشتری انجام شود.
او میافزاید: همه افرادی که ازدواج میکنند باید بدانند که از یک رابطه چه چیزهایی میخواهند از چه چیزهایی حاضرند در خود بگذرند و یا این که در نهایت چه چیز باعث خواهد شد این رابطه پایان پذیرد؟
این جامعه شناس ادامه میدهد: متاسفانه حسابگری که بین زوجین در هنگام طلاق وجود دارد در هنگام ازدواج وجود ندارد و این باعث میشود که خیلی از مسائل گنگ و مبهم و غیرشفاف باقی مانده و درآینده باعث اختلاف وجدایی شود و بدین ترتیب، ازدواج که در آغاز غالبا یک کنش رمانتیک و عاطفی است تبدیل به یک معامله حسابگرانه میشود.
پیر نهاد بیان میکند: نکته قابل توجه این است که در تجربه چنین وضعیتی، لزوما طلاق قانونی بر رابطه زوجین مهر پایان نگذاشته و زوجین گرفتار وضعیت فرساینده طلاق عاطفی میشوند.
او تصریح می کند: زندگی زیر یک سقف در حالی که علاقه بین زوجین وجود ندارد، تحمل مشکلات را سخت کرده و آسیبهای جدی برای زوجین به وجود میآورد که گاها ممکن است در اثر طلاق قانونی به وجود نیاید.
این جامعه شناس با برشمردن دلایل تصمیم زوجین برای طلاق عاطفی تاکید می کند: وجود فرزندان، نگرانی به دلیل آبرو، وضعیت خانوادگی فرهنگی و اجتماعی زوجین از مهمترین تصمیم زوجین برای طلاق عاطفی است.
پیر نهاد اظهار می کند: در خصوص علتهای بروز طلاق عاطفی دلایل زیادی گفته شده است که این عوامل به دلیل بروز یک مشکل اولیه مانند شرایط اقتصادی، بیکاری دخالت اطرافیان اعتیاد به یک مشکل ثانویه مهم بر میخورند و آن عدم توان ارضای نیازهای عاطفی شریک زندگی است که باعث میشود تحمل سایر مشکلات نیز دشوار شود.
او می افزاید: مکانیسم دفاعی افراد در بروز چنین شرایطی متفاوت بوده و معمولا افراد سعی میکنند در یکی از سه وضعیت زیر قرار بگیرند، عدهای از زوجین تلاش میکنند همچنان حافظ فضاهای مشترک با همسر خود بوده و با هر قیمتی رابطه خود را حفظ کنند، عدهای از زوجین خود را وقف توجه به فرزندان کرده و نقش والد بودن خود را پررنگ میکنند، عدهای نیز به دنبال فضای شخصی و فردی خود بوده و برنامهها و رویکردهای مبتنی بر فردگرایی را دنبال میکنند و گروه سوم که در سالهای اخیر رشد چشمگیری نیز پیدا کرده اند عموما طلاق قانونی را انتخاب میکنند، این دسته در ازدواج هم نگرشهای فردگرایانه دارند.
او میافزاید: رشد دیدگاههای مبتنی بر فردگرایی که متاثر از شرایط جهانی شدن و ایدئولوژیهای به ارمغان آورده آن است آیندهای نامشخص به همراه گسترش پدیدههای خانواده ستیز را اخطار میدهد.
این جامعه شناس ادامه می دهد: وجود پدیده هایی، چون ازدواج سفید، تجرد دائمی نتایج چنین نگاهی در زمینه ازدواج است که هزینههای تعهد در رابطه و پایبندی به ارزشهای گذشته مبتنی بر ایثار و گذشت را در تضاد با منفعت و آزادی فردی میبیند.
تجربه خوب یک طرح در کاهش طلاق
علی آراسته رئیس اداره بهزیستی گناباد در گفت و گو با خبرنگار ما میگوید: طرح مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق، طرحی است که از سال ۸۶ طی تفاهمنامهای بین بهزیستی و دادگستری گناباد اجرا میشود.
او میافزاید: این طرح با هدف رفع اختلافات زوجین متقاضی طلاق به منظور حفظ و انس جان خانواده و با در نظر گرفتن اقدامات مناسب برای چگونگی سرپرستی و بهره مندی فرزندان اجرا شده است.
رئیس اداره بهزیستی گناباد ادامه می دهد: در این طرح، تیمهای تخصصی شامل؛ مشاور، مددکار، مشاور حقوقی و روانپزشک حضور دارند که طی پنج جلسه به متقاضیان طلاق، مشاوره ارائه مینمایند و این پروسه ۴۵ روز طول میکشد.
آراسته با بیان اینکه سازش زوجین در این طرح بیش از ۱۸ درصد است، بیان میکند: پارسال از ۲۷۴ مورد این طرح، ۶۹ مورد به صورت خود معرف از طریق مراجعه به اورژانس اجتماعی و ۲۰۵ مورد نیز از سمت دادگستری به ما معرفی شده اند که پس از پروسه ۴۵ روزه این طرح،۵۰ زوج سازش، ۳۲ مورد ارجاع به دادگستری و ۲۱۱ مورد آن در دست اقدام و هنوز تعیین تکلیف نشده اند.
او تصریح می کند: مهمترین دلایل طلاق در سال ۹۸ در گناباد، اعتیاد، خیانت، عدم تسلط به مهارتهای زندگی و دخالت اطرافیان، طبق خود اظهاری و شواهد مشخص شده میباشد که سهم اعتیاد در بروز طلاق در این شهرستان حدود ۱۶ و نیم درصد است.
رئیس اداره بهزیستی گناباد تاکید می کند: بعضی از این مراجعان برای طلاق اگر در خصوص مباحث اقتصادی مشکلی داشته باشند، از آنها حمایتهای اقتصادی و شغلی نیز میشود.
آراسته اظهار می کند: از فواید این طرح میتوان به اعلام نظر بهتر قاضی در تصمیم نهایی طلاق زوجین اشاره کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان