شفاآنلاین -دانش و اخلاق با سرشت بشر آمیخته شده است و این موضوع قدمت طولانی بیش از سه هزار ساله دارد. رعایت اخلاق پزشکی و حرفهای از سوی پزشکان و روانپزشکان به اندازهای حائز اهمیت بوده که مردم آنها را طبیب مینامیدند. چرا که «رازداری، گشادهرویی و مهربانی، پرهیز از تبعیض میان بیماران و بسیاری از ارزشهای متعالی دیگر» که از ضروریات و لوازم حرفه مقدس پزشکی بود، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در رابطه با حقوق بیماران
روانی و برخورد اخلاق پزشکی با این موضوع میتوان به رابطه دوطرفه این دو
اشاره کرد. پزشکان، روانپزشکان و افراد مرتبط با سیستم خدمات درمانی کشور
در برخورد با بیماران مبتلا به اختلالهای روانی، از یک سو باید به منافع و
حقوق آنها توجه داشته باشند و از سوی دیگر باید مصالح جامعه و مسائل و
تهدیدهای بالقوهای که اینگونه بیماران برای اجتماع و محیط زندگی اطرافیان
ایجاد میکنند، رعایت کنند.
بیماریها و اختلالهای روانی، ابعاد و تبعات زیادی دارد، به همین خاطر
رویکرد اخلاق پزشکی در نوع برخورد با حقوق اینگونه بیماران متفاوت
است.اختلالهای روانی باعث بیتعادلی در رفتار و گفتار فرد مبتلا به آن شده
و تغییر در روند عادی زندگی فرد را به دنبال دارد. بیمارانی که دچار
اختلالهای روانی هستند، مانند سایر بیماران، دارای حقوقی هستند که باید از
سوی پزشکان، روانپزشکان و کادر درمانی مورد احترام و رعایت قرار
گیرند.اخلاق پزشکی در حقیقت یکی از شاخههای اخلاق حرفهای است که سعی دارد
اخلاقیات را به صورت کاربردی در حیطه عمل پزشکان و کادر درمانی و نیز در
حوزه تصمیمگیریهای اخلاقی در طب واردکند.
اخلاق پزشکی چیست؟
«اخلاق پزشکی، مجموعه رفتارهای یک پزشک یا تیم درمانی در جریان انجام
وظیفه شغلی است که به صورت خصلتهای فردی در رابطه با بیمار، بستگان و
همراهان وی، جامعه و دولت، محیط کار و همکاران و... تظاهر میکند.» به
عبارت دیگر، «اخلاق پزشکی، مجموعه آداب پسندیده و اعمال نیکی است که پزشکان
و کادر درمانی باید آنها را رعایت یا از آن پرهیز کنند.»
اصول بنیادین اخلاق پزشکی
برخورد پزشک با بیمار در چند دهه اخیر به خاطر ظهور فناوری مدرن و تحولات
اجتماعی و سیاسی دچار تغییرات زیادی شده است. براساس چنین تغییراتی، نخستین
بار «چیلدرس» و «بیرچامپ» اصول اخلاق پزشکی نوین را تدوین کردند که هم
اکنون این اصول در بسیاری از کشورها اجرا میشوند.
این اصول چهارگانه عبارتند از:
1-احترام به حقوق فردی و حریم شخصی بیمار (اصول اتونومی)
2- ارائه اقدامهای مفید و سودمند (اصل سودمندی)
3- جلوگیری از صدمه و آسیب (اصل ضرر نرساندن)
4- عدالت (اصل عدالت)
در رابطه با اختلالهای روانی، علم روانپزشکی، آخرین شاخهای است که به
علوم پزشکی پیوسته و به تشخیص و درمان اختلالهای روانی میپردازد.
«اختلالهای روانی مجموعهای از نارساییها و ناهنجاریهای خلقی، رفتاری و
ادراکی است که موجب بر هم خوردن تعادل در برخورد با محیط پیرامون زندگی
شخص شده و روند عادی زندگی روزمره او را تحت تأثیر قرار میدهد.» تاکنون
بیش از 300 نوع اختلال روانی شناخته شده است. بدیهی است که همه این
اختلالها شدید نبوده و با تصویری که غالب مردم از مفهوم بیماری روانی در
ذهن دارند، متفاوت است.
اخلاق پزشکی و حقوق بیماران مبتلا به اختلالهای روانی
حقوق یک بیمار مبتلا به اختلالهای روانی، عبارت است از: «وظایفی که روانپزشکان، پزشکان و تیم پزشکی و روانپزشکی در قبال او دارند.»
از دوران رنسانس تاکنون، شاهد سیر تحول و نگرش علمی نسبت به بیماران مبتلا به اختلالهای روانی هستیم.
احترام به حقوق بیمار و رعایت اصول اخلاق پزشکی و تعیین چارچوب قانونی
برای آن، دارای سوابق ممتد در تاریخ مراقبتهای بهداشتی و درمانی کشورها
است که در قالب منشور حقوق بیمار، نمود یافته است. برخی از این حقوق
عبارتند از:
-حق دسترس به مراقبتهای بهداشتی و درمانی
- حق رضایت درمان
- حق رضایت حضور در تحقیقات آموزشی و آزمایشی
- حق استفاده از مترجم
- حق تسکین درد
- حق داشتن همراه
- حق اهدای عضو
- حق دسترسی به اطلاعات مربوط به پرونده پزشکی خود
- حق محرمانگی اطلاعات
- حق حریم شخصی
- حق شکایت و حفظ حقوق بیمار
- حق داشتن آرامش
- حق مرگ باعزت
- حقیقتگویی به بیمار
نکته مهم قابل ذکر این که برخی از حقوق ذکر شده در رابطه با طیف گسترده
بیماران مبتلا به اختلالهای روانی بطور نسبی، قابل اعمال و اجرا است و
بستگی به نوع و شدت بیماری و وضعیت روحی و جسمی آنها دارد. البته این بدین
معنا نیست که این دسته بیماران را از طیفی از حقوق خود محروم ساخت بلکه
باعث افزایش اقدامهای درمانی و مراقبتی خواهد شد.
چالشها و مسائل
در روانپزشکی، چند چالش ویژه در مقایسه با دیگر تخصصهای پزشکی وجود دارد
که لازم است برای رفع آنها اصول اخلاق پزشکی را رعایت نمود. برخی از این
چالشها عبارتند از:
1- ترس از بدنامی و نگاههای منفی اجتماعی نسبت به بیماران مبتلا به
اختلالهای روانی که رغبت آنان و بستگان نزدیکشان را برای مراجعه به مراکز
تشخیص و بهداشت روانی و انجام مشاوره و اقدامات درمانی تحت تأثیر قرار
داده و تا میزان قابل توجهی کاهش داده است. بنابراین در صورتی که اخلاق
پزشکی با همکاری نهادهای فرهنگساز با نهادینه کردن اصول علمی و فرهنگی،
این دیدگاه را در جامعه تغییر دهند، مقدمات مراجعه بیماران بیشتری برای
اقدامات مشاورهای و درمانی را فراهم میآورند.
2- حقیقتگویی به بیماران و بستگان آنان نیز ممکن است به چالشی با این
بیماران تبدیل شود. در برخی از اختلالهای روانی، لازم است با صراحت به
بیمار میزان پیشرفت بیماری یا مشکلات و مسائلی که ممکن است برای خود یا
نزدیکان به وجود آورند، گوشزد کرد. برعکس در مواردی این مسائل را فقط باید
به اطرافیان بیمار گوشزد نمود و مسائل را از بیماران پنهان داشت.
3- جراحی، شوک درمانی، درمان طبی، داروها یا اقدامات آزمایشی نیز باید
تنها با اجازه بیمار یا بستگانش صورت گیرد تا حقوق این بیماران بیش از پیش
تأمین و تضمین گردد.
4- بیمار مبتلا به اختلالات روانی، تنها در صورتی میتواند در یک تحقیق
علمی شرکت کند که با طرح درمانی او، تضاد نداشته باشد. موافقت یا رد شرکت
در تحقیق، هیچ کدام از حقوق یا امتیازات او را سلب نمیکند.
5- برای اقدامات مشاورهای و درمانی بیماران مبتلا به اختلالات روانی، حفظ
محرمانگی اطلاعات پرونده پزشکی و وضعیت و سابقه روحی، روانی و رفتاری او
از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نیاز به دقت بیشتری دارد. به همین خاطر
نیازمند رعایت دقیق اصول اخلاق پزشکی است. رازداری یکی از ارکان مهم روابط
پزشک و بیمار است که از 4 قرن پیش از میلاد مسیح در بخشی از سوگندنامه
بقراط ذکر شده و به صورت قانون برای پزشکان درآمده است. رازداری پزشکی یک
اصل است که به موجب آن پزشک مجبور میشود رازهای نگفتنی بیمار را که به
خاطر حرفهاش به دست آورده، نزد خود نگه دارد. هر چه اطلاعات پزشک بیشتر و
اطلاعات به دست آمده از سوی بیمار دقیقتر باشد، قدرت در قضاوت، پیشبینی،
برنامهریزی و قدرت در عمل وی بیشتر است. پزشک باید به خاطر داشته باشد که
کوچکترین اطلاعاتی که در پرونده پزشکی بیمار ثبت شده، جزو اسرار است و
افشای آن، هم برای پزشک و هم برای بیمار عواقبی در پی دارد. «من سر علی
مسلم سرالله علیه فی الدنیا والاخره.»
رازداری مطلق نیست و افشای راز در این موارد مجاز است:
1- با رضایت و اجازه بیمار (مانند تحقیقات و آزمایشات پزشکی و...)
2- بدون رضایت و اجازه بیمار (مانند منفعت بیمار، احتمال صدمه به دیگران، الزام قانونی، مصالح عمومی و دستور دادگاه).
در صورت رضایت نداشتن بیمار، پزشک مجاز به ارائه اطلاعات به والدین و
خویشان بیمار بالغ، همسر بیمار و شرکتهای بیمه نیست. در صورت فسخ نکاح و
طلاق نیز پزشک مجاز به این کار نیست. در واقع در دو صورت اجازه نقض رازداری
داده میشود: برای حفظ بیمار از خطر (به عنوان مثال خودکشی)، برای حفظ
دیگران از خطر (به عنوان مثال دیگرکشی، تهدید امنیت و نظم و آسایش عمومی).
برای اطمینان بیمار از حفظ اسرارش نیز حق شکایت او به رسمیت شناخته شده
است. ماده 648 قانون مجازات اسلامی ایران نیز بیان میدارد: «اطبا و جراحان
و ماماها و تمامی کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار میشوند،
هرگاه غیر از موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند، به سه ماه و یک روز
تا یک سال حبس یا به یک میلیون و 500 هزار تا 6 میلیون ریال جزای نقدی
محکوم میشوند.> اگر در دادگاه از پزشک به عنوان شاهد و مطلع در مورد
اسرار بیمار سؤال شود، چون افشای آن با نظر حاکم شرع است، فقط جوابگویی در
حد سؤالهای طرح شده اشکالی ندارد. در مواردی که برای پزشک معالج ابهامی به
وجود میآید که بیگناهی، گناهکار یا مجرمی برائت حاصل نماید، میتواند
بدون سؤال قاضی حقیقت مطلب را بیان نماید. از مهمترین جنبههای حفظ
اسرار، رازداری در روانپزشکی است. رفتار روانپزشک باید به گونهای باشد که
بیمار به وی اعتماد کند. به عنوان مثال به بیمارش احترام بگذارد و برای
درمیان گذاشتن مشکل وی با خانواده یا تیم درمانی از وی اجازه بگیرد و...
احتمال محرومسازی بیماران از آزادیشان و تحمیل درمانهای اجباری
روانپزشکی، مسأله دیگری است که مخالف اصول اخلاقی و قوانین انسانی بوده و
باید برای تجویز آنها با دقت و رعایت موازین اخلاق پزشکی اقدام نمود.
براساس اکثر قوانین جزایی دنیا، مجرمان فاقد مسئولیت کیفری نمیتوانند
موضوع مجازات کیفری قرار گیرند ولی دادگاه میتواند درباره اقدامهای لازم
برای بازپروری و حفظ امنیت جامعه تصمیمگیری کند. این چنین اقداماتی فقط
پیشگیرانه بوده و میتواند آموزشی (مانند کار در مؤسسات آموزشی ویژه)،
درمانی (نظیر نگهداری در بیمارستانهای روانپزشکی حفاظت شده یا در مراکز
ترک اعتیاد) یا اقدامات حمایتی (به عنوان مثال ممنوعیت نسبت به برخی مشاغل)
باشند. در حالی که این اقدامات توسط دادگاه تحت عنوان «مجازاتهای تکمیلی»
برای مجرمین دارای مسئولیت کیفری اتخاذ میشود، برای افراد فاقد مسئولیت
کیفری، به عنوان «مجازات اصلی» خواهد بود.
تاکنون تحقیقات و مطالعات متعددی در زمینه رعایت حقوق بیماران مبتلا به
اختلالات روانی در پرتو موازین اخلاقی پزشکی صورت گرفته است که با
برنامهریزی و اجرای صحیح آنها میتواند راهگشای نهادینه کردن نظام حمایت و
رعایت حقوق این دسته از بیماران باشد.