ساعت 10 صبح سه‌شنبه 8 مرداد مأموران کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس گزارش مرگ مشکوک مرد 37 ساله‌ای را به بازپرس کشیک قتل اعلام کردند
شفا آنلاین>حوادث>پسر جوان که به حمایت‌های پدرش از برادر ورزشکار خود حسادت می‌کرد در جریان یک درگیری خانوادگی وی را به قتل رساند.
به گزارش شفا آنلاین:ساعت 10 صبح سه‌شنبه 8 مرداد مأموران کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس گزارش مرگ مشکوک مرد 37 ساله‌ای را به بازپرس کشیک قتل اعلام کردند.
به دنبال اعلام خبر، تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد وی در درگیری با برادرش به قتل رسیده است.
سرهنگ منصور حشمتیان، رئیس کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس گفت: برادر مقتول که 28 سال دارد در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف و انگیزه‌اش را از این جنایت اختلافات خانوادگی عنوان کرد.
گفت‌و‌گو با متهم
چرا برادرت را کشتی؟
من لیسانس معماری دارم و در کنار آن تعمیرات تلفن همراه نیز انجام می‌دهم. روز حادثه از مغازه به خانه برگشتم که جلو در مربی ورزشی برادرم را دیدم. گفت نیم ساعت است که زنگ خانه‌مان را می‌زند و کسی در را باز نمی‌کند. من در را باز کردم و باهم وارد خانه شدیم اما در راه پله‌ها برادرم را دیدم. به او گفتم چرا در را باز نمی‌کنی که با لحنی تند گفت: «به خودم ربط دارد و نباید در زندگی من دخالت کنی.» بعد هم شروع کرد به کتک زدن من. برادرم از من درشت جثه‌تر بود. آنقدر سر مرا به زمین کوبید که از هوش رفتم.
من لیسانس معماری دارم و در کنار آن تعمیرات تلفن همراه نیز انجام می‌دهم. روز حادثه از مغازه به خانه برگشتم که جلو در مربی ورزشی برادرم را دیدم. گفت نیم ساعت است که زنگ خانه‌مان را می‌زند و کسی در را باز نمی‌کند. من در را باز کردم و باهم وارد خانه شدیم اما در راه پله‌ها برادرم را دیدم. به او گفتم چرا در را باز نمی‌کنی که با لحنی تند گفت: «به خودم ربط دارد و نباید در زندگی من دخالت کنی.» بعد هم شروع کرد به کتک زدن من. برادرم از من درشت جثه‌تر بود. آنقدر سر مرا به زمین کوبید که از هوش رفتم.
علت پرخاشگری اش چه بود؟
پدرم مدتی قبل به او 150 میلیون تومان داده بود وقتی این موضوع را فهمیدم به مادرم گفتم چرا بابا بین ما فرق می‌گذارد و در واقع خیلی دوستانه گلایه کردم. اما وقتی مادرم داشته این موضوع را به پدرم می‌گفته برادرم شنیده و از من کینه به دل گرفته بود . پدرم حتی یک طبقه از خانه‌اش را به‌نام برادرم کرده بود.
پدرم مدتی قبل به او 150 میلیون تومان داده بود وقتی این موضوع را فهمیدم به مادرم گفتم چرا بابا بین ما فرق می‌گذارد و در واقع خیلی دوستانه گلایه کردم. اما وقتی مادرم داشته این موضوع را به پدرم می‌گفته برادرم شنیده و از من کینه به دل گرفته بود . پدرم حتی یک طبقه از خانه‌اش را به‌نام برادرم کرده بود.
بعد از دعوا چه اتفاقی افتاد؟
مربی برادرم مرا به طبقه بالا برد و بعد از دقایقی به هوش آمدم. او به من گفت برویم پیش برادرت تا باهم آشتی کنید. اما وقتی پیش او رفتیم دوباره درگیر شدیم. من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم و او روی مبل افتاد و ناگهان چاقویی را که همراهم بود به قلبش زدم. اما الان خیلی پشیمانم. یک لحظه عصبانیت باعث شد که برادرم را بکشم. چطور می‌توانم بدون او زندگی کنم. برادرم رفیقم بود.
مربی برادرم مرا به طبقه بالا برد و بعد از دقایقی به هوش آمدم. او به من گفت برویم پیش برادرت تا باهم آشتی کنید. اما وقتی پیش او رفتیم دوباره درگیر شدیم. من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم و او روی مبل افتاد و ناگهان چاقویی را که همراهم بود به قلبش زدم. اما الان خیلی پشیمانم. یک لحظه عصبانیت باعث شد که برادرم را بکشم. چطور می‌توانم بدون او زندگی کنم. برادرم رفیقم بود.
به دستور بازپرس کامران رضوانی از شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران، متهم جوان با قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.ابران
نظرشما
آخرین اخبار