به یکی از بیمارستان دولتی در دل پایتخت آمده ایم که روزانه افراد بسیاری از شهرهای مختلف برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه می کنند
شفا آنلاین>سلامت>بیمارستان، فضایی برای تعلیق چند روزه زندگی عادی و گذراندن چند صباحی برای درمان و مراقبت های ویژه جسمی و روحی در چهاردیواری است، جسمی که در بیمارستان های دولتی کمابیش درمان می شود اما روح در اثر نبود جلوه های بصری زیبا و چشم نواز در کالبد سرد به حال خود رها می شود.به گزارش شفا آنلاین،قدم به بیمارستان که می گذاری، ساختمانی چند طبقه با معماری ساده و دری شیشه ای به روی مراجعه کننده باز می شود که بویی از ترکیب رنگ های مختلف، باغچه ای پرگل یا دیواری مملو از نقاشی های امید بخش نبرده است. فقط پذیرش را روبه رو داری و مراجعه به فلان اتاق و بهمان راهرو.حال آنکه از نگاه روانشناسان، بیمار و همراه او از زمان ورود به بیمارستان با استرس و دلهره ای همراه است که تنها وجود یک فضای آرامش بخش همراه با چند گلدان گل یا حرکت چند ماهی پشت شیشه آکواریوم می تواند تسلی روحش باشد و به او امید به زندگی و توکل را یادآوری کند.به یکی از بیمارستان دولتی در دل پایتخت آمده ایم که روزانه افراد بسیاری از شهرهای مختلف برای دریافت خدمات درمانی به این مرکز مراجعه می کنند. شرایط برای درمان جسمی کاملاً مهیا است اما نبود فضای سبز و دلنواز به پاشنه آشیل این بیمارستان تبدیل شده است. به همراه یکی از همکارانی که دوره درمانی خود را در این بیمارستان گذرانده است قدم به فضای داخلی آن می گذاریم. طبقات را که پشت سر هم بالا می رویم فقط سنگ های سرد و کاشی های سفیدی می بینیم که با درهای شیشه ای، چاردیواری ساخته اند تا بیماران در پناه آن جای بگیرند و درمان شوند. دیوارهایی که شاید اگر رنگ به خود گرفته بودند و در میانه خود تصویر برجسته از گلی را می گنجاندند، سپر بلایی در برابر تشدید بیماری روحی و جسمی می شدند.در میان سفیدیهای ممتد، دیواری با نقاشی های کارتونی چشم نوازی می کند؛ دیواری که ما را به بخش کودکان هدایت می کند. دیواری زیبا و دلنشین که خنده برلب هر بیننده می نشاند و چند دقیقه ای او را به فضای عروسک ها و ماشین های کوکی همراه با خرس های گنده و گربه های ملوس می کشاند.این پرسش در ذهن تداعی می شود مگر بزرگسالان دل ندارند یا برای تسریع در درمان(cure)، نیاز به پشتوانه های روحی و معنوی ندارند که محکوم به دیدن یکنواختی ساختمان و راهروها و اتاق ها هستند.از ساختمان به حیاط قدم می گذاریم؛ حیاطی که از ساختمانها پوشیده شده و در آن دیگر از درخت های سربه فلک کشیده خبری نیست. به سمت داروخانه می رویم، پیشخوانی گرد با صندلی هایی اطراف آن، فضای سنگینی که فقط باید دارو را بگیری و از آن فضا فرار کنی تا اندک روحیه ای که برایت باقی مانده را از دست ندهی. حال آنکه بیمار و همراهانش علاوه بر درمان جسمی، نیازمند تسلی روح و انگیزه و امید برای ادامه درمان هستند که با بازی رنگ ها و معماری ساختمان ها به راحتی به دست می آورند.به بیمارستان دیگری سر زدیم که برای مادران و تولد نسل های جدید خدمات پزشکی ارائه می دهد که یکی از قدیمی ترین مراکز درمانی شهر تهران به شمار می رود و با هدف ارایه خدمات تشخیصی، درمانی، بستری و سرپایی با برترین کیفیت و ایمن به بیماران زن و مرد احداث شده است. این مرکز تخصصی و فوق تخصصی به ویژه در خدمات تخصصی زنان و زایمان و اطفال از قدیمی ترین مراکز مورد اعتماد بیماران در کشور است.بیمارستانی با ساختمان آجری و معماری بی نظیر که نگاه به آن، مراجعه کننده را به عصر تهران قدیم می برد؛ ساختمانی که در میان ساختمان های بلند احاطه شده اما ابهت سنتی خود را به چهره مدرن ساختمان های جدید نفروخته است.اما با وارد شدن به ساختمان بیمارستان، دیگر خبری از طراوت تهران بیرونی نیست و باز داستان تکراری دیوارهای سفید و نیمکت های فلزی سرد جلوی چشم مراجعه کننده ظاهر می شود. انگار یک آرشیتکت یا طراح داخلی، درون تمامی بیمارستان ها را بر اساس داستانی نانوشته و سرد طراحی کرده و روحیه کارکنان، بیماران و همراهان که در آن فضا روزها را به شب و شب را به صبح می گذرانند، برایش اهمیتی نداشته است.در سایر بیمارستان ها که با سیستمی دولتی فعالیت می کنند هم آسمان و روند هتلینگ همین رنگ است و تنها تفاوت آنها قرار گرفتن در مناطق جغرافیای شهری است و بس؛ موضوعی که با نشستن کنار بیماران و همراهانشان و گوش دادن به دردل های آنها به راحتی می توان به آن پی برد.در حالی که با بررسی و واکاوی بیمارستان های خصوصی، به این می رسیم که در آنها رنگ و لعابی خاص چشم نوازی می کند تا جلب مشتری کنند تا چرخ اقتصادی خود را بچرخانند. انگار همه جا پول حرف اول را می زند و هر جا که پای پول در میان باشد روحیه ای با نشاط همراه مراجعه کنندگان است.به هر حال علت هرچه باشد، به وضوح میتوان دید که اوضاع جلوههای بصری در بیمارستانهای دولتی کشور به سامان نیست و باعث شده مفهوم این جمله که «گرفتار بیمارستان نشی» هر روز پررنگ تر جلوه کند.کیانوش جهانپور رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت(Ministry of Health) درباره جلوه های بصری بیمارستان ها می گوید: طراحی خارجی و داخلی بخشی از بیمارستان های دولتی مربوط به دهههای گذشته است و نیمی از تخت های بیمارستانی در کشور فرسوده محسوب می شوند. آنچه در حال حاضر وجود دارد از ابتدا طراحی و معماری درستی نداشتند.وی بیان کرد: طراحی فضاهای بیمارستان ها و معماری آن در سلامت روان بیمار و همراهان او نقش موثری دارد و اهمیت آن در کشور ما در سال های اخیر بیشتر درک شده است. اگر بیمارستان های جدیدی که ساخته شده را ببینید، نمای بهتری دارند و البته باید توجه کرد که حفظ نمای داخلی و بیرونی بیمارستان ها علاوه بر فاکتورهای علمی و فنی موثر بر آن، نیازمند هزینه کرد مناسب برای نگهداری و زیباسازی در سال های آینده است. زیرا در غیر این صورت، باز هم فرسودگی ایجاد می شود.جهانپور اظهار داشت: حتی دستکاری های سلیقه ای در بیمارستان ها ممکن است فاکتورهای زیباشناختی و معماری را به تدریج از دست بدهد. به هر حال باید توجه کرد که این موضوع بسیار اهمیت دارد و قطعاً در آینده باید به عنوان یکی از محورهای اساسی بازسازی فضاهای درمانی به این موضوع توجه کرد.ایرناگزارش از فاطمه دهقان نیری