منشور حقوق بیماران در واقع روی دیگر سکه رعایت اخلاق پزشکی است. اخلاق پزشکی موضوعی است که جامعه پزشکی باید نسبت به اجرا و عمل به آن اهتمام بورزد. اگر اخلاق پزشکی رعایت شود درواقع منشور حقوق بیمار تأمین میشود
شفاآنلاین>سلامت>عضو شورای عالی نظام پزشکی، گفت: سلامت مردم خط قرمز نظام پزشکی بوده و حاضر نیست اعتبار خود را مخدوش کند.
به گزارش شفاآنلاین ، بهنام عباسیان، در ارتباط با مسائل و چالش های پیش روی جامعه پزشکی، توضیحاتی ارائه داده است.
مهمترین دلایلی که منشور حقوق بیمار در کشور ما به خوبی نهادینه نشده است، چیست؟
- ارتباط منشور حقوق بیمار با اخلاق پزشکی چطور تنظیم میشود؟ آیا میتوان ارتباطی بین منشور حقوق بیمار و اخلاق پزشکی برقرار کرد؟
منشور حقوق بیماران<patients> در واقع روی دیگر سکه رعایت اخلاق پزشکی است. اخلاق پزشکی موضوعی است که جامعه پزشکی باید نسبت به اجرا و عمل به آن اهتمام بورزد. اگر اخلاق پزشکی رعایت شود درواقع منشور حقوق بیمار تأمین میشود.
اگر قرار شود تا منشور حقوق بیمار را ارزیابی کنیم میتوان گفت که در حوزه منشور حقوق بیمار چه چالشهایی وجود دارد؟
- اگر قرار است در حوزه منشور حقوق بیمار بحث کنیم در این حوزه با چند چالش جدی مواجه خواهیم شد. چالش نخست این است که آیا مشکلاتی که در این حوزه برای بیماران ایجاد میشود توسط پزشکان به وجود آمده است و به عبارتی، پزشکان این تکالیف را انجام نداده و این حقوق را نادیده میگیرند؟ چالش دیگر این است که مردم به چه میزانی از حق و حقوق خود آگاهی دارند. چالش مهم دیگر این است که آیا زیرساخت لازم در بیمارستانها وجود دارد که در این مورد بهصورت دقیق اطلاعرسانی کند و بیماران در جریان حقوق خود قرار بگیرند.
شما به چالش زیرساخت لازم در بیمارستانها بهمنظور اطلاعرسانی دقیق اشاره کردید. در این حوزه چه زیرساختی مدنظر شماست؟ آیا بیمارستان را موظف میدانید که بیماران را با حقوق خود آشنا کند؟
- بله، منظور این است که در گام نخست اصحاب رسانه باید به این وظیفه عمل کنند تا زمانی که مردم آگاهی نداشته باشند، چطور میتوانند حق خود را مطالبه کنند.
در گام بعد، بیمارستان باید این کار را انجام بدهد. حال من لازم است تا این سؤال را بپرسم که آیا تاکنون سابقه داشته است وقتیکه بیماری به بیمارستان برای درمان مراجعه میکند. بیمارستان دولتی یا خصوصی به بیمار یک پکیج تحویل بدهد که در آن پکیج بروشوری وجود داشته باشد که در مورد منشور حقوق بیمار اطلاعرسانی کافی شده باشد.
تنها در این صورت، بیمار نسبت به حقوق خود اشراف پیدا میکند. بههرحال بیمار حق دارد تا از خدمات درمانی مناسب برخوردار شده و در جریان کامل روند درمان خود قرار بگیرد. از سوی دیگر، محرمانه بودن روند درمان و برخورد شایسته و بدون تبعیض<Discrimination> و توأم با احترام، حق مسلم بیمار است. با اینحال شما هیچگاه در بیمارستان دولتی یا خصوصی نشانی از پلاکارد یا پکیج آموزشی مشاهده نمیکنید که بخواهند بیمار را نسبت به این حقوق آگاه کند.
البته مدتزمانی است که بیمارستانها و کلینیکها تابلویی را در مورد حقوق بیمار به دیوار نصب کردند؛ اما این تابلوها بسیار مبهم بوده و بعید به نظر میرسد که بیماران آن را ببینند؟
- شما میتوانید بهصورت رندوم از بیماران بپرسید که آیا تاکنون این تابلوها را دیدهاند. بههرحال اگر قرار است تا تابلویی نصب شود باید به ترتیبی باشد که بیمار بتواند آن را ببیند. متأسفانه در بسیاری از موارد تابلویی نصب میشود که بیماران و پرسنلی که مرتب تردد میکنند هم این تابلو را ندیدند. بهعبارتدیگر، منشور حقوق بیمار باید بهگونهای باشد که توجه هر مراجعهکنندهای را در بدو ورود به مرکز درمانی جلب کند.
منشور حقوق بیماران در واقع روی دیگر سکه رعایت اخلاق پزشکی است. اخلاق پزشکی موضوعی است که جامعه پزشکی باید نسبت به اجرا و عمل به آن اهتمام بورزد. اگر اخلاق پزشکی رعایت شود درواقع منشور حقوق بیمار تأمین میشود.
در کشورهای توسعهیافته وضعیت اطلاعرسانی به بیماران در مورد حقوق مصرحشان چگونه است؟
- در کشورهای توسعهیافته وقتیکه یک بیمار وارد بیمارستان میشود یک نفر از بخش اجتماعی به بیمار اطلاعات لازم و کافی را میدهد تا از حق و حقوق خود آگاه شود. با کمال تأسف در کشور ما چنین امکاناتی وجود ندارد و چنین اطلاعاتی به بیماران داده نمیشود.
به نظر میرسد فارغ از منشور حقوق بیمار، پزشکان حساسیت زیادی نسبتبه رعایت حقوق بیمار ندارند. شما این نکته را قبول دارید؟
- نه، من این ارزیابی را قبول ندارم. این نکته را مدنظر قرار دهید که در حال حاضر پزشکان بهخوبی میدانند که چطور باید بیماران خود برخورد کنند زیرا به دلیل افزایش تعداد پزشکان، مردم به پزشکی مراجعه میکنند که خدمات بهتری به آنها ارائه کند و در برابر رفتار بهتری داشته باشد و به قولی به بیمار احترام بگذارد. به همین دلیل، پزشکان بر این نکته واقف هستند که باید اصول کلی را رعایت کنند وگرنه بیماران خود را از دست میدهند.
البته این نحوه برخورد خوب و شایسته بیشتر در مراکز خصوصی مشاهده میشود. به نظر شما، چرا برخوردها در مراکز خصوصی بهتر از مراکز دولتی است؟
- بله، برخورد خوب در بخش دولتی کمتر مشاهده میشود مهمترین دلیل آن اجرای طرح تحول سلامت در مراکز دولتی است. شما در جریان هستید که به دنبال اجرای طرح تحول سلامت، میزان ورودی به بیمارستانهای دولتی بسیار افزایش یافت که نهتنها شرایط برای جلب رضایت بیماران فراهم نشد، بلکه در نحوه درمان هم کوتاهیهایی صورت گرفته است. تعداد زیادی بیمار به دلیل دریافت خدمات غلط، آسیبدیده و دچار عارضه شدند. همچنان که در این مورد، تاکنون پروندههای زیادی تشکیل شده است.
یکی از مهمترین مشکلات در حوزه ارتباط بیمار با پزشک در بیمارستان دولتی این است که پزشک وقت کافی برای درمان بیمار اختصاص نمیدهد در این مورد چه ارزیابیای دارید؟
- یکی از مشکلات مهم این است که ما در مورد اختصاص وقت کافی برای درمان، حقی برای بیمار قائل نشدیم و بیمار در جریان این حق نیست تا بخواهد در صورت تضییع حق خود اعتراضی کند. شما لازم است تا به اصل توجه کنید که پزشک باید برای بیمار خود حداقل بیست دقیقه وقت بگذارد. شما کدام بیمارستان را سراغ دارید که پزشک برای بیمار ۲۰ دقیقه وقت بگذارد.
درحالیکه در بسیاری از موارد کمتر از ۵ دقیقه برای بیمار وقت گذاشته میشود. آیا بیمار این فرصت را پیدا میکند که با پزشک خود صحبت کافی داشته باشد و در جریان روند درمان خود قرار بگیرد. امکان دارد که بخش دولتی نسبت به اجرای این کار تمایل داشته باشد اما از نظر سختافزاری این امکان وجود ندارد.
مهمترین بسترهای لازم برای پیادهسازی منشور حقوق بیمار چیست؟ اصولاً باید چه بسترهایی فراهم شود تا بتوان منشور حقوق بیمار را اجرایی کرد؟
- جامعه پزشکی ما جامعه مسئولیتپذیری است. اگر قرار است تا منشور حقوق بیمار اجرایی شود باید استانداردسازی مناسب در مراکز درمانی صورت بگیرد. در این صورت بیمارستان از ساختاری برخوردار است که به سلامت بیمار آسیب وارد نمیکند. درحالحاضر کشور در شرایط ناعادلانه اقتصادی قرار دارد.
در چنین شرایطی، دغدغههای اقتصادی در اولویت پزشکان نیست و نخواهد بود. این نکته را به یاد داشته باشید که پزشک برای درمان نیازمند ابزار تشخیصی دقیق هستند. به همین دلیل، باید امکانات لازم را فراهم کرد. بههرحال ابزار تشخیصی اهمیت بسیار زیادی دارد که در منشور حقوق بیمار بر آن تأکید شده است؛ البته در جریان گرفتن آزمایش باید به بیمار توضیحات کافی در مورد دلایل گرفتن آزمایش، داده شود.
شما فرض بگیرید که بیماری به دلیل نوع رفتار پزشک و آگاهی نسبت به حقوق خود تصمیم گرفت تا از پزشک خود شکایت کند، آیا این شکایت بهجایی میرسد؟ بههرحال سازمان نظام پزشکی درنهایت طرف پزشک را میگیرد و شکایت بیمار به سرانجام نمیرسد؟
- نمیتوان منکر وجود افراد نادرست و غیرمتعهد در هر صنفی شد. امکان دارد که برخی از پزشکان رفتار نادرستی را در پیش بگیرند اما ۹۵ درصد از پزشکان ما افراد دلسوز و مهربانی هستند.
در این میان، شاهد این هستیم که موج منفی بدی علیه پزشکان راه افتاده که بسیار خطرناک است بههرحال، جایگاه پزشک در فرهنگ ما بسیار والاست هم در دوران قبل از اسلام و هم بعد از اسلام. پزشکان برای درمان بیماران خود هیچگاه حدومرز تعیین نکردهاند. شاهد بودید که چطور پزشکان در دوران هشتساله دفاع مقدس از جان خود مایه گذاشتند و همپای مردم از کشورشان دفاع کردند. ما جزئی از این مردم هستیم.
قصور پزشکی بیشتر در چه شرایطی ایجاد میشود؟
- در بخش قصور گاهی تقصیر متوجه کادر بیمارستانی میشود. در برخی از موارد امکان دارد که توضیحات کافی از سوی پزشک به بیمار داده نشود که چه نتایجی بعد از عمل در انتظار او است یا اینکه اطلاعات غلط در اختیار بیمار قرار داده میشود یا اینکه پزشک انتظارات غیرقابل تحققی را برای بیمار به وجود میآورد که موجب اعتراض بیمار میشود که در اعمال جراحی زیبایی این مشکل بهوفور مشاهده میشود.
این تصور در بین مردم وجود دارد که سازمان نظام پزشکی در دعوای بین پزشک و بیمار طرف پزشک را میگیرد، نه بیمار.
- نه، این ارزیابی درست نیست. وقتی بیماری به ما مراجعه میکند. پرونده بیمار بررسی میشود. در بررسی پرونده بههیچعنوان بحث پزشک بودن مطرح نیست و مدنظر قرار نمیگیرد.
اما بیماران معتقدند در کمیسیونهای تخصصی شرایط به سود پزشک است.
- در کمیسیونهای تخصصی پرونده توسط کارشناسان بهصورت دقیق موردبررسی قرار میگیرد. در چنین شرایطی، بحث پزشک بودن یک طرف دعوا مطرح نیست بلکه این موضوع بررسی میشود که آیا پزشک مرتکب خطایی شده است یا اینکه خطایی نکرده است. اگر پزشک خطایی کرده باشد قانون رعایت میشود.
در این شرایط پزشک اگر خطا کرده باشد محکوم میشود. این نکته را باید مدنظر قرار داد که در برخی از موارد اینقدر تبلیغات سوء و نادرست صورت گرفته است که این موضوع که پزشک خطا کرده است به بیمار مشتبه میشود.
حتی مواردی را ما شاهد بودیم که بیمار بعد از شکایت کردن میگوید من شکی ندارم که شما طرفدار پزشک هستید و به نفع پزشک حکم صادر میکنید. متأسفانه این تفکر را برای مریض ایجاد کردند. درحالیکه من پزشک داخل کمیسیون در قسمت بدوی، تجدیدنظر و شورای عالی، پرونده بررسی کرده و به یک نتیجه دست پیدا میکنم. درنهایت این نتیجه را به بیمار ابلاغ میکنم. با وجود این، بیمار حاضر به پذیرش واقعیت نیست.
الان کمیسیونی که به آن اشاره دارید کمیسیونی است که همه اعضای آن پزشک هستند قطعاً در برخی از موارد طرف همکار خود را میگیرند. انتقاد ما ترکیب این کمیسیون است که همه پزشک هستند.
- شما فرض بگیرید که یک بیمار در حوزه دندانپزشکی دچار عارضه شده و شکایت کرده است. در این شرایط افرادی در کمیسیون حضور پیدا میکنند که در این حوزه از تخصص کافی برخوردار باشند.
ما در شهر خودمان ارومیه در هفته گذشته به ۶ پرونده شکایت دندانپزشکی رسیدگی کردیم. در سه پرونده حکم قصور دادیم. سازمان نظام پزشکی در این حوزه با کسی شوخی ندارد. بههرحال اعتبار ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. قطعاً در این کمیسیون افرادی نمیتوانند حضور پیدا کنند که پزشک نبوده و تخصص لازم ندارند حتی وکلای ما هم پزشکی خوانده و بر این حوزه تسلط کافی دارند.
رسیدگی به پرونده با حضور بیمار صورت میگیرد؟
- بله، ما بیمار را دعوت میکنیم و بیمار در جلسه حاضر میشود. شرححال بیمار گرفته شده و از بیمار عکس گرفته میشود. شما نباید این ارزیابی را داشته باشید که در کمیسیون به نفع بیمار رأی میدهند. چنین چیزی اصلاً وجود ندارد همچنان که ما در مواردی به تعطیلی مطب رأی دادیم.
اتفاقاً پزشکان هم از ما گلایه دارند که بیشتر طرف بیمار را میگیریم، درحالیکه ما به دنبال بررسیهای متعدد حکم صادر میکنیم و طرف هیچکس را نمیگیریم. حتی مواردی وجود داشته که ما پزشک را به مدت چند ماه تا یک سال از طبابت محروم کردیم. شما این نکته را فراموش نکنید که سلامتی مردم جامعه، خط قرمز ما محسوب میشود.
شما این انتقاد را قبول دارید که طولانی شدن این روند موجب گلایه مردم شده است؛ به همین دلیل، بسیاری از پیگیری پرونده خود منصرف میشوند.
- نظام پزشکی یک نهاد صنفی است و باید پروندههای ارجاع دادهشده یا پروندههایی که خود بیمار بهصورت شخصی آن را بهصورت شکایت مطرح میکند بهصورت دقیق بررسی کند. اگر پرونده از سوی دادگاه به سازمان نظام پزشکی ارجاع داده شود این پرونده پروسه خاص خود را دارد.
در سازمان نظام پزشکی کمیسیونها برگزار شده و شکایتها بررسی میشوند. در این شرایط حکم ابتدایی داده میشود. اگر در دادیاری ابتدایی متوجه قصور پزشک شوند. رأی را صادر میکنند.
کمیسیونها در هفته یکبار یا دو بار تشکیل میشوند. پرونده بعد از بررسی در هیأتها به شور گذاشته میشوند. این روند اصلاً ساده نیست که من پروندهای را پیش دوست خودم ببرم تا حکم صادر کند. من که در حال بررسی پرونده هستم باید در هیأت بدوی حاضر شده و این پرونده را برای اعضا توضیح بدهم. بعد از این فرآیند، پرونده به رأی گذاشته میشود. فرآیند صدور رأی به این راحتی نیست که برخی فکر میکنند.
شما قبول دارید که در شرایط کنونی میزان شکایتها افزایش یافته است؟ آیا افزایش میزان شکایتها به دلیل آگاهی نسبت به منشور حقوق بیمار افزایش یافته یا اینکه میزان قصور پزشکی افزایش یافته است.
- متأسفانه بعد از طرح تحول سلامت یکسری خواستههای نابجا برای مردم ایجاد شد. این موضوع باید مورد بررسی قرار بگیرد که آیا این خواستهها قابل انجام است؟ بهطور مثال، بیماری به پزشکی مراجعه کرده و از او میخواهد تا یکسری پروسیجر را برای او بنویسید؛ ازجمله سیتی انژیو و… وقتی پزشک این کار را نکرده بیمار از او شکایت کرده است.
اگر پزشک بخواهد به این خواستهها تن بدهد، کمر سازمان بیمه در این کشور شکسته میشود زیرا مردم خود را محق میدانند که انواع گرافی و آزمایش و…، را از پزشک درخواست کنند درحالیکه ضرورتی برای انجام آن وجود ندارد. متأسفانه بسیاری از بیماران پروسیجرها را به پزشک تحمیل میکنند.
مهمترین دلیل برای اشتیاق مردم بهمنظور انجام این همه آزمایش چیست و شما برای برونرفت از چنین وضعیتی چه پیشنهادی دارید.
- این مشکلات در کشور ما به دلیل فقدان سیستم ارجاع رخ میدهد؛ به همین دلیل نمیتوان هزینهها را کنترل کرد. در تمام کشورهای پیشرفته مانند انگلستان، پزشکان عمومی در صف نخست قرار دارند که پرونده را بررسی میکنند و بعد از گذشت سه تا چهار ماه که تشخیص بدهند تازه بیمار را پیش متخصص میفرستند. حال سؤال این است که آیا این رویه در کشور ما حاکم هست؟
البته مردم ما نهتنها به پزشک عمومی مراجعه نمیکنند، بلکه در گام نخست ویزیت شدن توسط فوقتخصص در اولویت آنها قرار میگیرد.
- این رویه بسیار اشتباه است. بعد دولت به متخصص میگویند که برای ویزیت باید تنها چهار هزار تومان بگیرید. این نحوه تعیین نرخ اعتراضهای زیادی را به وجود آورده است. مگر دولت چقدر توان پرداخت دارد مجبور است بخشی را به بیمه تحمیل کند که در بسیاری از موارد بیمه این نکته را قبول نمیکند که باعث اختلاف میشود.
شما این سخن را از من بپذیرید که خانه مردم ما به داروخانه و استوک دارو تبدیل شده است. به هر پزشکی مراجعه میکنند یکسری دارو برای آنها تجویز میشود. مواردی وجود داشته که یک بیمار در روز به سه متخصص مراجعه میکند، درنهایت داروها را با سوبسید از داروخانه دریافت میکند. در بهترین شرایط، این داروها وارد منزل شده و استفاده هم نمیشود.
دولت بهمنظور اصلاح این فرهنگ اشتباه، باید چه تدابیری را اجرایی کند.
- همه ما بهتر است تا در زندگی همواره اصول اخلاقی را مدنظر قرار بدهیم. از سوی دیگر، رسانهها بهتر است تا واقعیات را به مردم بگویند؛ بهعبارتدیگر، مردم باید در جریان قرار بگیرند که حضور و درمان آنها در بیمارستان چقدر هزینه داشته و دولت چه میزان از این هزینه را متقبل میشود.
شفافسازی در این زمینه لازم است زیرا هزینه اضافی یا سوبسید دولتی از بیتالمال پرداخته میشود. مهمتر اینکه در چنین شرایطی باید مردم نسبتبه حقوق خود آگاه شوند تا از پزشک بخواهند که آنها را در جریان روند درمان قرار بدهد که چرا پزشک برای درمان آنتیبیوتیک تجویز نمیکند. در این صورت، بیمار قانع میشود؛ در غیر این صورت، بیمار قانع نشده و دوباره به متخصص دیگری بهمنظور درمان مراجعه میکند. همین رویکرد هزینه زیادی را به سیستم سلامت تحمیل میکند.
مردم باید در جریان قرار بگیرند که حضور و درمان آنها در بیمارستان چقدر هزینه داشته و دولت چه میزان از این هزینه را متقبل میشود. شفافسازی در این زمینه لازم است زیرا هزینه اضافی یا سوبسید دولتی از بیتالمال پرداخته میشود.
اگر منشور حقوق بیمار در جامعه نهادینه شود سیستم سلامت ما چه تحولی را تجربه خواهد کرد؟
- منشور حقوق بیمار باید رعایت شود اگر این مهم محقق شود. شاخصهای سلامت در کشور ارتقا پیدا میکند. درنهایت گایدلاینها برای تراپی یک بیمار مشخص میشود که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تمام اصحاب رسانه موظف هستند که اطلاعات مکفی در اختیار بیمار قرار بدهند و خیلی بهتر بود اگر یک مددکار اجتماعی در بیمارستان این اطلاعات را در اختیار بیمار قرار بدهد. تحقق این مهم بستر پویایی جامعه ما را فراهم میکند.
مهمتر اینکه چنین بیماری وقتی به پزشک مراجعه میکند مطالبهگر میشود و حق و حقوق خود را درخواست کرده و نسبتبه کوتاهی پزشک به او تذکر میدهد. من پزشک وظیفه دارم که به بیمار تمام جزییات درمان را برای او شرح بدهم. روش درمان، نوع درمان را باید شرح بدهم. این توضیحات به این دلیل در اختیار بیمار قرار داده میشود زیرا میدانم که بیمار من مطالبهگر است.
با توجه به بدبینی و سوءتفاهمی که نسبت به جامعه پزشکی وجود دارد، رسانهها در رفع این سوءتفاهم باید چه اقداماتی را انجام بدهند؛ بههرحال این تصور در بین مردم ایجاد شده که قصور پزشکی بهکرات انجامشده و سازمان نظام پزشکی در این مورد حساسیتی ندارد؟
- بهتر است اصحاب رسانه در راستای حل مشکلات در مورد جامعه پزشکی میزگردهای متعددی برگزار کنند تا ضمن رفع برخی از سوءتفاهمها، بتوانند نوع نگاه مردم را نسبت به جامعه پزشکی تغییر دهند. بههرحال تخلف عدهای بسیار محدود نباید به عاملی تبدیل شود که قضاوت نادرستی در مورد کل پزشکان صورت بگیرد. اگر گفته میشود برخی از پزشکان فرار مالیاتی دارند نباید این موضوع را به همه پزشکان تعمیم داد و مهمتر اینکه انتظار ما از صداوسیما این است که به روند تخریب پزشکان خاتمه بدهد.مهر