فعالان کارگری از این نگرانند که نکند با دستاویز قراردادن موضوع «سوءاستفاده از قانون» حق استفاده از مستمری پدر برای دختران مجرد، سلب شود؛ حقی که به هر حال برای به دست آوردن آن، کنشها و چانهزنیهای بسیاری صورت گرفته و در هر حال، یک «دستاورد کارگری» محسوب میشود و اینک سلب این حق به این بهانه که «کسانی هستند که از آن سوءاستفاده میکنند»، چندان رضایتبخش و البته عادلانه نیست
شفا آنلاین>اجتماعی>مسئولان باید آمار دقیق و تفکیکی از میزان طلاقهای صوری و البته به طریق اولی، میزان طلاقهای صوری بهنفع مستمری پدر ارائه دهند و اگر واقعا زنگ اخطار به صدا درآمده و چنین طلاقهایی زیاد است،.
به گزارش شفا آنلاین:باید به این سوال پاسخ داده شود که چرا باید یک زن برای یک «مستمری نازل» که چند برابر زیر خط فقر است، تن به طلاق <Divorce>آن هم از نوع صوری بدهد؟ و در نهایت باید این را هم در نظر بگیرند که «استثنا»، اصل را از مخدوش نمیکند؛ اگر زنانی هستند که بهخاطر جبر یا هر دلیل دیگر تن به طلاق صوری برای دریافت مستمری پدر میدهند، دلیل نمیشود که حق دریافت مستمری پدر توسط دختران، نادرست باشد.
در روزها و هفتههای گذشته، اظهارنظرها و انتقادات از زنانی که به گفته مسئولان از همسران خود طلاق میگیرند، آن هم طلاق صوری و مصلحتی تا از مستمری پدران فوتکرده خود استفاده کنند، بالا گرفته است. این اظهارات که البته با نگرانی بجا در مورد بنیان خانواده همراه است، به نگرانیها و دغدغههای جانبی بسیاری دامن زده است. فعالان کارگری از این نگرانند که نکند با دستاویز قراردادن موضوع «سوءاستفاده از قانون» حق استفاده از مستمری پدر برای دختران مجرد، سلب شود؛ حقی که به هر حال برای به دست آوردن آن، کنشها و چانهزنیهای بسیاری صورت گرفته و در هر حال، یک «دستاورد کارگری» محسوب میشود و اینک سلب این حق به این بهانه که «کسانی هستند که از آن سوءاستفاده میکنند»، چندان رضایتبخش و البته عادلانه نیست.
اولین انتقاد این است که نمیتوان یک پدیده یا حتی آسیب اجتماعی ـ طلاقهای صوری- را به فرض وجود، به یک «مساله اخلاقی» تقلیل داد؛ به هر حال اگر زنانی هستند که به خاطر مستمری پدر حاضر میشوند امنیت خانوادگی خود را زیر سوال ببرند و از همسر جدا شوند و اگر این فرض وجود دارد که نرخ این طلاقهای صوری در گذشته، تا این حد زیاد نبوده ولی حالا با شتاب قابلتوجهی افزایش یافته، باید دید چه اتفاقاتی در بستر اجتماع رخ داده که یک «زن» حاضر میشود چنین ریسکی را که آمیخته با بدنامی و نگرانی نسبت به آینده است، به جان بخرد.
مخصوصا اگر در نظر بگیریم که در صندوق تامین اجتماعی بهطور مشخص، متوسط مستمری زیر دومیلیون تومان است، نگرانیمان نسبت به این زنها و سرنوشت ناکام آنها بیشتر میشود؛ باید دید چه فضایی بر زندگی اقتصادی این آدمها حاکم است که حاضر شدهاند برای کمتر از دومیلیون تومان طلاق صوری بگیرند؟آرمان