ابعاد سرنسخهها و نوشتههای مهر نظام پزشكی ما هم از قواعد خاصی پیروی میكند. همین الان هم اگر چه گویا نظارتی نیست اما استفاده از رنگها و فونتهای خارج از عرف، بنابر سلیقه پزشكان "جلف و جواد" محسوب میشود
شفاآنلاین>سلامت> گمان میکنم از زمان تاسیس «سازمان نظام پزشكی ایران» و استقرار اصول و انتظاماتی برای كار پزشكی تبلیغات پزشكی خلاف و از نظر اخلاقی فعلی ناپسند بوده است. همه ما هنوز هم بنابر عرف معمول جامعه تنها از دو تابلو با اندازههای مشخص به رنگ سفید و حتی با فونتهایی مشخص استفاده میکنیم.
ابعاد سرنسخهها و نوشتههای مهر نظام پزشكی ما هم از قواعد خاصی پیروی میكند. همین الان هم اگر چه گویا نظارتی نیست اما استفاده از رنگها و فونتهای خارج از عرف، بنابر سلیقه پزشكان "جلف و جواد" محسوب میشود.
این اخلاقیات آنقدر بدیهی بوده كه نیازی به ذكر دلیل برای ان احساس نمیشده است. اما وقتی كه با رفتاری به غایت عجیب و غریب در این زمینه روبهرو میشویم (رفتاری كه میرود عرف و عادت بشود)، وقتی با شركتهای كارگزاریای روبهرو میشویم كه در ازاء دریافت پول برای رسانهای كه صاحب آن ملت است {literal}{{/literal}وقت تبلیغ{literal}}{/literal} به پزشكان میفروشند، وقتی با تبلیغات وسیع و پرزرق و برقی روبهرو میشویم كه سلامت را با این یا آن محصول به شما میفروشند، هیچ چیز تاسفآورتر از لزوم توضیح دلیل ممنوعیت تبلیغ پزشكان ان هم نه برای توده مردم كه برای رسانه ملی وجود ندارد. رسانهای كه لابد میداند بیشترین نقش را در مهندسی سلایق عمومی، در متابعت یا در مخالفت با خود میتواند بازی كند.
اما از این توضیح گریزی نیست؛ اساس كار پزشكی(Medical) بر ارائه خدمت است نه كسب درآمد و این ارائه خدمت تنهاوتنها بر اساس سیستمِ ارجاع امكان پذیر است. ارجاعی صادقانه و علمی كه از بیرون ممكن است فروتنانه بهنظر برسد كه اینطور نیست.
پزشكان فروتن نیستند اما برای انجام وظایف ذاتیشان مجبور به متابعت از سیستم ارجاع هستند، آن هم نه تنها به شكل عمودی كه به شكل افقی هم. وقتی كه مراجعه بیمار به طبیب نه بر اساس تبلیغ كه بر اساس تشخیص خود بیمار باشد ممكن است به هر طبیبی با هر تخصصی مراجعه كند و وقتی حل مشكل در توان آن طبیب نیست وظیفه او بر اساس اصول اخلاقی فراگرفتهاش چیزی نیست جز ارجاع بیمار(Patient) به طبیب مربوطه. اگر عمومی است به متخصص (عمودی) و اگر متخصص است به تخصص دیگری (افقی). پزشكان بهعنوان افراد، مسوول برقراری سیستم ارجاع درست و عمودی و به تبع آن حفظ منافع عمومی نیستند.
وظیفه اخلاقی ایشان تنها ارجاع بیمارانی است كه توان درمان ایشان را در خود نمیبینند. دولتها و بیمهها هستند كه باید ترتیبی اتخاذ كنند تا برای حفظ منافع ملی پزشكان با هر تخصص، بیشترین وقت را تنها به مهارت خاص خود اختصاص دهند. آشكار است كه این سیستم ناگفته اما بدیهی درست نقطه مقابل سیستم تبلیغاتیایست كه طبیب را توانای مطلق نشان میدهد و رسانه عمومی را تبدیل به ارجاع دهنده اصلی میكند.
بنابراین مهمترین آبشخور اینگونه تخلفات آشكار چیزی نیست جز خدشه برداشتن اصل اساسی ارجاع در سیستم پزشكی ما و دردرجه بعد انحطاط روزافزونی كه ما را در برابر بدیهیترین نقض اصول اخلاقی بی تفاوت كرده است. به این بیفزایید غلبه روشهای تولید زیبایی برتولید سلامت در ساعات كار پزشكان را كه بیتردید اخلاقیات بازاری و رایج آن بر اخلاقیات تولید سلامت هم تاثیر میگذارد، در حالی كه اگر نیك بنگری در همین زمینه هم این اخلاقیات و سنتهای تولید زیبایی است كه باید تحتالشُعاع اخلاقیات و روشهای تولید سلامت باشد تا هرروز شاهد فجایعی دراین زمینهها نباشیم!
اگرچه مخاطب اصلی سازمان نظام پزشكی خود پزشكان متخلف و خریداران تبلیغات است كه باید با آنها برخورد كند اما قطعا سازمان عریض و طویلی كه به وسعت و وفور ابزار تخلف را فراهم كرده پزشكان را میفریبد هم نمیتواند مصون از پیگرد باشد.
وظیفه ذاتی سازمان نظام پزشكی بهعنوان مهمترین متولی اصول اخلاقی پزشكی است كه بر اساس اصول بنیادین خود علیه اینگونه اقدامات اقامه دعوا كند، تا از این طریق بتواند اصولی را به اثبات رسانده توجه و همكاری عرصه عمومی، رسانهها و فرهیختگان را به این اصول جلب كند و نشان دهد كه راهكار بهبود سیستم سلامت دارای چه پیچیدگیهایست و تنها از كوره راه پرخاش با پزشكان نمیگذرد.دکتر بابک زمانی/ متخصص بیماری های مغز و اعصاب