کد خبر: ۲۳۳۸۶۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۱۵ خرداد ۱۳۹۸ - 2019June 05
بیاییم به خودمان قول بدهیم این بار که ناراحت شدیم به این فنر رها شده فکر کنیم و باور کنیم که زندگی به روزهای عادی خودش برمی‌گردد
شفاآنلاین>اجتماعی>در تمام ادوار تاریخ افراد دل مشغولی ها و مشکلاتی داشته اند که موجب سلب آرامش از آنها می شده است. داشتن آرامش را می توان موهبتی بزرگ به شمار آورد که تمام افراد در پی یافتن آن هستند اما چگونه می توان به این مهم دست یافت؟ در ادامه مطلب قصد داریم تا شما را با 4 کلید طلایی برای دست یافتن به آرامش آشنا کنیم.

به گزارش شفاآنلاین، در تمام ادوار تاریخ افراد دل مشغولی ها و مشکلاتی داشته اند که موجب سلب آرامش از آنها می شده است. داشتن آرامش را می توان موهبتی بزرگ به شمار آورد که تمام افراد در پی یافتن آن هستند اما چگونه می توان به این مهم دست یافت؟ در ادامه مطلب قصد داریم تا شما را با 4 کلید طلایی برای دست یافتن به آرامش آشنا کنیم.

می‌توان با آرامش یا برای رسیدن به آرامش، توفان به پاکرد؟ توفان چه‌کار می‌کند؟ وضعیت و موقعیت چیزها را تغییر می‌دهد و آن‌ها را از حالت وجای قبلی خود درمی‌ آورد.

گاهی ما در درون خود نیز به چنین تغییرهایی نیاز داریم. گاهی نیاز داریم جور دیگری به زندگی و به خودمان نگاه کنیم. مخصوصاً وقتی اضطراب و دلشوره<Worry> ما را ضعیف می‌کند و توان ما را تحلیل می‌برد. وقتی نیاز داریم همه‌ی اضطراب‌ ها و نگرانی‌ها و دلشو‌ره‌های آزاردهنده را از خود دور کنیم تا آرامشی در درون خود احساس کنیم. 

وقتی که دلشوره و نگرانی، تمرکز ما را به‌هم می‌ریزد و نمی‌گذارد حتی درس‌های معمولی را هم درست متوجه ‌شویم. وقتی… با این همه،شاید تعریف آرامش به لحاظ علمی کار چندان ساده‌ای نباشد؛ اما برای رسیدن به آن لازم است بیش‌تر خودمان را بشناسیم، به ضعف‌ها و قوت‌های خود پی ببریم و مهارت‌های مورد نیاز برای رسیدن به آرامش را بیاموزیم و تمرین کنیم.

سارا حاصلی، روان‌شناس و مشاور، در گفت‌وگو با دوچرخه ابتدا آرامش را این‌طور تعریف می‌کند: «از یک جنبه می‌شود گفت آرامش مفهومی انتزاعی است، یعنی لزوماً تعریف آرامش برای همه‌ی آدم‌ها یکسان نیست و تعریف آن برای افراد متفاوت، متناسب با ذهنیتی که دارند فرق می‌کند. 

تصویری که از آرامش در ذهن ما تقریباً نقش می‌بندد، زاییده‌ی اتفاق‌های گوناگونی است که در زندگی با آن درگیر بوده‌ایم، تمام چالش‌هایی که برایمان ایجاد شده است و محیطی که در آن زندگی کرده‌ایم. هرچند البته آرامش از نیازهای مغز بدوی انسان است؛ یعنی آن مغزی که در آغاز شروع به شکل‌گیری کرده، نیاز به آرامش را در شمار نیازهای خود شناخته است. بنابراین، از لحاظ تئوری انتخاب، آرامش در بخش نیاز به بقای ما قرار می‌گیرد و همه‌ی ما برای زنده ماندن به آرامش نیاز داریم.»

مثل فنر برمی‌گردی

خوب می‌شد اگر می‌توانستیم زندگی را مرور کنیم تا لحظه‌هایی را پیدا کنیم که آرام نبوده‌ایم. همه‌ی لحظه‌هایی که یا با ترس همراه بوده و یا با اندوه و دلخوری<Annoyance> و… تا ببینیم چند روز یا چند ماه از این عمر در نگرانی‌های مختلف سپری شده است؟ شاید این‌طوری راحت‌تر راه دستیابی به آرامش را پیدا کنیم. 

به‌ هرحال این سؤال خیلی وقت‌ها پیش روی ماست که چه‌طور می‌توانیم خودمان را در وضعیت‌های نابسامان، آرام نگه داریم یا آرام کنیم؟ حاصلی در جواب این سؤال می‌گوید: «در روان‌شناسی با مفهومی به نام تاب‌آوری سروکار داریم.

 تعریف علمی‌ تاب‌آوری شبیه همان تعریفی است که برای فنر به‌کار می‌‌برند؛ این‌که وقتی فنر را می‌کشید، هروقت رهایش کنید، فنر برمی‌گردد به شکل قبلی خودش. این تعریفی است که در مورد تاب‌آوری گفته می‌شود یعنی بازگشت به همان شکل قبلی.»

بیاییم به خودمان قول بدهیم این بار که ناراحت شدیم به این فنر رها شده فکر کنیم و باور کنیم که زندگی به روزهای عادی خودش برمی‌گردد.

این مشاور می‌گوید: «آرامش هم‌سو با تاب‌آوری قدم برمی‌دارد. ولی ما چهار سرمایه‌ی روان‌شناختی خیلی مهم داریم که عبارتند از: خوش‌بینی، امید، تاب‌آوری و خودکارآمدی. این‌ها تنگاتنگ با آرامش در ارتباط اند.

 اما همیشه وزن یک‌سری از سرمایه‌ها یا اتفاق‌ها بیش‌تر است و من فکر می‌کنم وزن امید، خوش‌بینی و تاب‌آوری در شکل‌گیری آرامش بیش‌تر از خودکارآمدی است. البته شاید خودکارآمدی هم نقش داشته باشد، اما ریشه‌ی آرامش، تاب‌آوری است. یعنی فرد این ظرفیت و توانایی را داشته باشد که بعد از یک سختی بتواند بهبود پیدا کند و برگردد به آن حالت قبلی خود.»

خطاهای شناختی تأثیرگذارند

شده دلت شور بیفتد؟ شده با خودت فکر کنی تو مقصر همه‌ی اتفاق‌های نامناسب زندگی‌ات هستی؟ شده یک اختلاف‌نظر کوچک با دوستت یا یک نمره درسی بتواند همه‌ی آرامشت را به هم بریزد؟ حاصلی معتقد است: «خطاهای شناختی بیش‌‌تر از هرچیزی می‌توانند به آرامش ما ضربه بزنند، برخی خطاهای شناختی رایج، باعث بروز بزرگ‌ترین چالش‌ها می‌شوند؛ چالش‌هایی که آرامش را از بین می‌برند.

اگر بخواهم ساده بگویم کافی است نوجوانان سه کلمه را با متضادهایش یاد بگیرند. کلمه‌های‌ درونی، دائمی و فراگیر و متضادهایشان که می‌شوند بیرونی، موقت و محدود. افرادی که به سرعت آرامش خودشان را از دست می‌دهند و خطاهای شناختی دارند معمولاً اتفاق‌های ناخوشایند را درونی می‌بینند و فکر می‌کنند خودشان مقصر این ماجرا بوده‌اند.

 این دسته اتفاق‌ها را دائمی می‌بینند و فکر می‌کنند که این اتفاق برایشان همیشگی، دائمی و در تمام زندگی، فراگیر است.

در جهت مخالف، آدم‌هایی که خطای شناختی دارند، اتفاق‌های خوشایند را بیرونی، موقت و محدود تبیین می‌کنند و می‌گویند که همین یک بار چنین اتفاقی افتاد. آن اتفاق را اصلاً به خودش ربط نمی‌دهد و آن را زاییده‌ی دنیای بیرون می‌داند نه زاییده‌ی تلاش و کارآمدی خودش. اتفاق را محدود می‌بیند و حتی درهمان لحظه هم تبیین خوشایندی از ماجرا ندارد. 

خطاهای شناختی در این زمینه بسیار مؤثرند. مثلاً در شناخت‌درمانی یک خطای شناختی داریم به اسم فاجعه‌سازی. خطای شخصی‌سازی و ذهن‌خوانی هم داریم که همه‌ی این‌ها روی آرامش اثر می‌گذارند.»

درون خودت است

لازم نیست جای دوری برویم و به دشت و دریا نگاه کنیم تا آرامش پیدا کنیم. آرامش پیدا کردن در موقعیت‌های حساس و مهم زندگی، مهارتی آموختنی و قابل دست‌یابی است. 

درواقع آرامش، درون خود ماست. این روان‌شناس می‌گوید: «ما می‌گوییم اگر تاب‌آوری و امید داشته باشی؛ اگر خوش‌بین باشی؛ درست تصمیم‌ بگیری و یا این که اصلاً چون این‌ها را داری و به آن خودکارآمدی مسلطی؛ چنان‌چه با مانعی هم روبه‌رو شوی می‌توانی خودت را ارزیابی ‌کنی و ببینی که چه‌قدر درست تشخیص داده‌ای و… بعد می‌توانی از مسیر درست حرکت کنی و به آرامش برسی.». دکترسلام
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: