اقاي "گيج"سركارگر معدن ذغال سنگ در انگلستان يك روز عصر در أواخر قرن نوزدهم در يك انفجار معدن از ناحيه سر تحت اصابت يك ميله قرار گرفت ميله از يكطرف پيشاني وارد و از سوي ديگر خارج شد اقاي" گيج" تنها روي زانو افتاد
شفاآنلاین>سلامت> اقاي "گيج"سركارگر معدن ذغال سنگ در انگلستان يك روز عصر در أواخر قرن نوزدهم در يك انفجار معدن از ناحيه سر تحت اصابت يك ميله قرار گرفت ميله از يكطرف پيشاني وارد و از سوي ديگر خارج شد اقاي" گيج" تنها روي زانو افتاد .
اما بلافاصله بلند شد .هوشيار بود و مشكلي إبراز نميكرد .ضربه تنها اخلاق و رفتار او را تغيير داده بود "گيج ديگر گيج نبود " ان سركار گر مذهبي و متعصب تبديل به يك ادم لاابالي شده بود !
از ان پس دنيا فهميد ؛
لوب فرونتال (پيشاني ) جلويي ترين قسمت مغز، پشت استخوان پيشاني ، تنها مركز اخلاق و رفتار و اراده است. اگر صدمه ببيند مثلا توموري در ان رشد كند يا بطور شايع تر لوب فرونتال بي دليل شروع به تحليل رفتن و كوچك شدن بكند ، مثل دمانس فرونتو تامپورال FTD كه مهم ترين دمانس پس از الزايمر ميباشد و در دهه ششم و هفتم بروز ميكند ، بيمار ابتدا فلج يا حتي فراموشكار نميشود تنها خلق و خوي او تغيير ميكند . مثلا اداب اجتماعي را رعايت نميكند ،تمايلات جنسي و غذائي در او رشد ميكند .رفتار و اداب غذائي و جنسي رعايت نميشوند و مهم تر از همه اينكه توان كنترل هيجانات و خواسته هاي خود را از دست ميدهد . ملاحظه ديگران را نميكند .عشق پيري ممكن است تظاهر ضايعه اي در لوب فرونتال باشد. عشقي كه تنها يك ارزوست و يك رفتار بيمار گونه و در صورت توفيق هم چون توان كام گرفتن نيست و رفتار را نميتوان كنترل كرد معمولا منجر به مشكلات جديدي ميشود .
ادمي آرام و اخلاقي ممكن است پرخاشجو و خشونت گرا بشود . انكه كنار اسانسور ميماند تا همسر اول عبور كند شايد همسر دوم را به بهانه اي تا شكستن انگشت مضروب كند .
بعلاوه لوب فرونتال محل تعادل حركات هم هست ممكن است بيمار(sick) حتي مهارت هاي فراگرفته خود در حركات ظريف را هم فراموش كند كه به ان اپراكسي ميگويند . بطور خلاصه ممكن است خشونت بي سابقه او را به سمت اسلحه ببرد. ترمز بريده لوب فرونتال مانع از شليك نشود . دوران سكوت قبل از هر حركت به حداقل خود برسد و مهارت پايين امده شليك ها را به سمت در و پيكر حواله كند ! و يكي از انها خواسته و ناخواسته به قلب بخورد .
بيماران مبتلا به ضايعات لوب فرونتال نسبت به وقايع بي تفاوت ميشوند . درك و اراده لازم نه تنها براي ترس بلكه براي احساس ترحم و همدلي با ديگران به حداقل خود ميرسد . ممكن است بعد از قتل ان هم قتل كسي كه زماني عزيز ش بوده احساس تألم چنداني نكند و به ارامي چاي بنوشد يا در معرض بازداشت در اداره اگاهي هم كه همه را از ترس به لرز مي اندازد و ميخكوب ميكند طوري رفتار كند كه گويي براي بازديد مدرسه اي امده است .
ممكن است اينها همه حدس و گمان كسي باشد كه همه چيز را از زاويه طب ميبيند . اما شواهد انقدر هست كه اين نسخه نويس مغز واعصاب را به اين نتيجه برساند كه در خواست كند در كنار تمام تحليل ها و برداشت هايي كه چون اقيانوس در جريان هستند (وممكن است نهايتايكي از انها صحيح هم باشد ) يك نفر لطف كند به جهات انساني يك ام ار اي مغز براي دكتر نجفي درخواست كند و ان ام ار اي و خود ايشان را هم طبيبي كه بيماران (Patients)لوب فرونتال را به خوبي ميشناسد معاينه كند . البته ممكن است تشخيص و چالش بسيار سختي باشد .دکتر بابک زمانی/ متخص بیماری های مغز و اعصاب