کد خبر: ۲۳۰۶۴۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۱۰ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - 2019April 29
چگونه می‌توان دانش حقوق، این دانش سخت و پیچیده را بر سر بازار برد و چون متاعی شیرین به هر عابر عامی نظیر حقیر فروخت؛ آن‌سان كه یاد بگیرد و با همان نگاه به خود و پیرامونش بنگرند
شفاآنلاین>سلامت> در صفحه آخر شرق آن‌جایی كه او همواره به یادداشتی بالاترش می‌برد گهگاه من هم یادداشتی می‌نویسم. بیهوده نیست جسارت كرده خود را به نوعی در عالم خیال همسایه او می‌پندارم؛ اگرچه همسایگی كوخی در كنار كاخی! در آن محله هم این حقیر بیش از آن‌كه نویسنده باشد خواننده است. یكی یادداشت‌های آن جوان پویا كه با سوفیایش عالمی به رشته تحریر در می‌آورد و انشالله باشد، بپاید و بپوید.

یكی هم یادداشت‌های آن پیر، آن بزرگ آن استاد حقوق كه كلمه كلمه‌اش را مزه می‌كردم و همواره می‌پرسیدم چگونه می‌توان به این زیبایی و دقت حقوق را بر هر جزیی از وجود جاری كرد؟ چگونه می‌توان با نگاهی حقوقی به جزئیات زندگی نگریست و حتی یك كلمه به خطا نرفت. چگونه می‌توان دانش حقوق، این دانش سخت و پیچیده را بر سر بازار برد و چون متاعی شیرین به هر عابر عامی نظیر حقیر فروخت؛ آن‌سان كه یاد بگیرد و با همان نگاه به خود و پیرامونش بنگرند. گاه به‌نظر می‌رسید به برخی مطالب(Content) حتی نزدیك هم نمی‌توان شد، هاله‌ای از تابو و خطر برخی مسائل روز را چنان تیره وتار كرده  بود كه هیچ كس توان پیش‌ رفتن و نو شتن در خود نمی‌دید، ناگهان همان روز صبح یادداشت دكتر كشاورز را در صفحه آخر شرق می‌دیدی، با همان عكسی كه گویی چشمانش تا عمق موضوع را می‌كاوند. از مظلوم، اگر بود دفاع كرده بود، موضوع را در قالبی حقوقی چنان باز كرده بود كه هیچ خللی در مورد راوی هم كه خود او بود برذهن هیچ كس وارد نمی‌شد.

در روزگار ی كه عقل سكه تقلبی سر بازار شده و خریداری ندارد، دكتر كشاورز خود عقل بود و شیوه او عقل‌گرایی. عقل‌گرایی با همان كلمات دقیق حقوقی كه وقتی بیان شدند جای پایی دقیق در میان گل‌ولای واقعیت برای خود باز می‌كنند. آن‌چه ما خوانندگان را مسحور می‌كرد همین عقل و عقل‌گرایی بود.  استدلال بود كه حكمی حقوقی ادامه اش می‌داد. تمام ظاهر و رفتار او از سبیل و طرز لباس پوشیدن و منش و نشست و برخاست او هم همه آكنده بود از الگوهایی از همین عقل گرایی نمادین.

آرزوی دیدار و گفت‌وگوی با او كه همواره در سر من خود را به این‌سو و آن‌سو می‌زد موكول به قیامت نشد؛ دو هفته پیش اورا در فرودگاه(Airport) در تلاطم بلیط و كارت پرواز برای سی ثانیه ملاقات كردم اما فرصت تنها برای این كفاف داد كه داغ‌ترین سوال ذهنم را بپرسم كه فرزند و برادرزاده كدام كشاورز بوده است؟ او با همان شیوایی همیشگی جواب داد "من فرزند كریم و برادرزاده فریدون هستم." انقدر سلیس كه معلوم بود به هردو ی ایشان به یكسان مفتخر است. دو برادری كه بخشی از تاریخ و فرهنگ معاصر این كشورند . اری او فرزند مترجم "اسلام در ایران " و برادرزاده نویسنده" من متهم میكنم ..." بود. فرزند نویسنده و اندیشمند بزرگ كریم كشاورز و برادرزاده رجل سیاسی آرمان‌خواه دكتر فریدون كشاورز. از اولین متخصصین اطفال ایران و  وزیر فرهنگ هفتاد و پنج روزه ایران كه با حكم اعدام به سمت تبعید فراری شد و البته نواده وكیل التجار یزدی از كوشندگان نهضت مشروطه. حالا معلوم می‌شود كه این عقل‌گرایی راستین و پی‌گیر دكتر بهمن كشاورز بر چه پایه‌های محكمی استوار بود. فقدان ناگهانی این قاضی عادل، این روزنامه نگار شجاع و این معلم با خوصله ضایعه بزرگیست كه به این سادگی قابل جبران نیست. دکتر بابک زمانی/ متخصص بیماری های مغز و اعصاب
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: