اين عدد با تمام دهگان و صدگانش رقمي است كه عقلاي ما ، به عنوان دستمزد يك پزشك متخصص با دقت رياضي و مهندسي تعريف نموده اند
شفاآنلاین>سلامت> اين عدد با تمام دهگان و صدگانش رقمي است كه عقلاي ما ، به عنوان دستمزد يك پزشك متخصص با دقت رياضي و مهندسي تعريف نموده اند.
حداقل در اين يادداشت نگارنده به ناچيز بودن ان و تاثير اين ناچيزي بر كيفيت سلامت و اينكه معلوم نيست چقدر ان مربوط به دستمزد و جان بهاي طبيب و چقدر مربوط به مكان و هزينه هاي پرداختي است كاري ندارم . بارها در اين زمينه ها مطالبي نوشته شده است .
اين نكته هم كه چگونه ميتوان بين كاري مثل ويزيت متخصص پوست تازه فارغ التحصيل در شهر تهران و ويزيت متخصص قلب با تحربه سي ساله در يك شهر دور، بين ويزيتي كه در واقع يك مشاوره سنگين روماتولوژي براي تعيين تشخيص و ويزيتي كه تنها براي تجديد يك نسخه است تفاوتي قائل نشد و براي همه و همه تنها يك رقم ثابت در نظر گرفت هم موضوع اين يادداشت نيست .موضوع اين يادداشت تنها همين ارقام خورده ايست كه پيشتر تا دو ريال هم حساب شده بود ولي حالا به اين شكل درامده به عبارت ديگران اين يادداشت نگارنده نه به سراغ ان ٤٠٠٠٠٠ريال بلكه به سراغ ان ده هزار ريال ! رفته است است .
معلوم نيست اين ارقام از كجا و با چه فرمولي اينقدر دقيق، يكهو از اسمان نازل شده اند . و ايا تمام دقتي كه در انها به كار رفته نشانه صحت رياضي است يا نوعي جمود فكري ؟ ميگويند يكي از مهم ترين توانايي هاي مغز انسان توانايي "گرد كردن "است . يعني اگر مثلا كولسترول تا ٢٠٠ طبيعي باشد كامپيوتر عدد ٢٠١ را هم به رنگ قرمز تند چاپ ميكند.
اما مغز طبيب خيال بيماري(disease) را كه از اضطراب ان رنگ قرمز يك شب تا صبح نخوابيده ، راحت ميكند و به درستي اشاره ميكند كه اگر ٢٠٠ طبيعي است ٢٠١ هم طبيعي است .اين توانايي انساني را به هيچ دستگاهي نميتوان ياد داد .حالا معلوم نيست كدام مغز انساني و به چه جهت خود را از اين توانايي والآ محروم كرده و با هر فرمولي كه به اين رقم رسيده ان را به همين شكل هم اعلام ميكند؟ شايد هم ميخواسته با اين دقت ظاهري خود ، عالم و ادم را متحير كند كه حساب كار تا ريال اخر دستمان هست ! و يك جواب نهايي به همه كساني بدهد كه ميگويند عناصر لازم براي ويزيت پزشكان مورد محاسبه قرا ر نميگيرد . و با اين رقم پيام دهد كه حتي دستمال كاغذي و دستمزد ماهانه رفتگر را هم حساب كرده ايم و گرنه انقدر دقيق در نمي امد !!
در كار هرروزه هم ما از اين محاسبات ظاهرا بسيار دقيق اما ناصحيح و خلط دقت با صحت بسيار داريم . ميتوان قطر كاروتيدو پلاك را با سونوگرافي با دقت محاسبه كرد و شدت تنگي فرضي را با صدم و هزارم گزارش نمود مثلا تنگي ٧٣/٥٤ درصد ! اين عدد اگرچه بسيار دقيق بنظر ميرسد اما نميتواند بازتاب صحيح شدت تنگي باشد . با استفاده از دو معيار اضافه بر اين تصوير شامل سرعت جريان خون و ميزان خون مغز تنها ميتوان شدت تنگي واقعي را به شكل يك طيف اما بطور صحيح محاسبه كرد . مثل تنگي ٥٠-٧٠ درصد يا تنگي ٧٠تا ٨٠ درصد .طيف هايي كه ارزش هاي باليني متفاوتي هم دارند در حالي كه ان در صد و ان تفاوت هاي دقيق هيچ ارزش باليني ندارند .
اين هم نمونه ديگريست از تضاد دقت ظاهري با صحت واقعي ! مثل ان حق ويزيت اعشاري كه حتي نميتواند خود را به شكل يك طيف ، طيفي با دقت كمتر اما با صحت بيشتر نشان دهد .
نكته اخر اينكه تصور اينكه سيستم (system)مديريتي انقدر بوروكراتيك شده باشد كه در شرايط به شدت متلاطم اجتماعي هم حتي جريت گرد كردن يك عدد و تبديل ان به يك طيف را نداشته باشد به غايت تاسف اور و نااميد كننده است .ان هم عددي كه صرفا از طريق افزودن درصدي به تعرفه سال قبل به دست امده و كوچكترين ارتباطي با واقعيات موجود ندارد!دکتر بابک زمانی/ متخصص بیماری های مغز و اعصاب
نظرشما
آخرین اخبار