پیرتروئید برای کودکان خطر بیشتری نسبت به بزرگسالان دارد. از آنجا که کودکان معمولا از شامپوی ضد شپش استفاده میکنند، تماس بیشتری با گرد و غبار روی سطح زمین که منبع آلایندههاست دارند و از سوی دیگر به طور مرتب دست خود را به دهانشان میبرند، این سموم عمدتا از طریق دستگاه گوارش و پوست آنها جذب میشود
شفا آنلاین>سلامت> مطالعه ای که روی 300 جفت مادر و کودک صورت گرفته، شواهدی ارائه کرده است که نشان میدهد استفاده گسترده از حشرهکشها سبب به وجود آمدن مشکلات عصبی در انسان میشود.
به گزارش
شفا آنلاین:بر اساس این پژوهش افزایش سطح سموم پیرتروئید <
Pyrotroid poisons>ناشی از حشره کشها و آفت کش ها در ادرار کودکان با کاهش قابل توجهی در قابلیت عملکرد شناختی آنها بخصوص در توانایی کلامی و حافظه آنان ارتباط دارد.
سموم پیرتروئید شامل خانوادهای از حشرهکشها هستند که کاربرد گستردهای دارند: از قبیل کشاورزی، دامپزشکی و محصولات خانگی مانند شامپوهای ضد شپش و پشهکشها. نحوه عملکرد آنها به این گونه است که انتقالدهندههای عصبی را در حشرات مسدود کرده و منجر به فلج آنها میشوند. این محصولات به دلیل اثر بخشی و ایمنی نسبی که برای انسانها و پستانداران دارند، جایگزین محصولات قدیمیتر و خطرناکتر مانند ارگانوکلرینها، ارگانوفسفاتها و کاربامات شدهاند.
پیرتروئید برای کودکان خطر بیشتری نسبت به بزرگسالان دارد. از آنجا که کودکان معمولا از شامپوی ضد شپش استفاده میکنند، تماس بیشتری با گرد و غبار روی سطح زمین که منبع آلایندههاست دارند و از سوی دیگر به طور مرتب دست خود را به دهانشان میبرند، این سموم عمدتا از طریق دستگاه گوارش و پوست آنها جذب میشود. سپس به سرعت در کبد متابولیزه شده و در 48 ساعت متابولیتهای تشکیل دهنده آن از طریق ادرار دفع میشود. با توجه به این عوامل و نوع عملکرد پیرتروئیدها، پژوهشگران این فرضیه را مطرح کردند که این سموم روی سلسله اعصاب و رشد کودکان تاثیر منفی دارد.
بارداری دوره مهمی از زندگی برای سلامت آینده کودک است. به همین دلیل محققان گروههای مادر-کودک را که در سالهای 2002 و 2006 ایجاد شده بود و در آن 3500 جفت مادر و کودک مورد پایش قرار گرفته بودند بررسی کردند. این گروهها به طور همزمان تاثیر پیرتروئیدها را بر کودک در دوران جنینی و دوران کودکی مورد بررسی قرار داده بودند.
در مجموع 287 زن به طور تصادفی از این گروهها انتخاب و موافقت کردند که در سالروز ششمین سال تولد کودک خود در این مطالعه شرکت کنند. به این منظور دو روانشناس برای بازدید به منازل این افراد فرستاده شدند، که یکی از آنها عملکرد عصبی کودک را با استفاده از مقیاس WISC ( مقیاس مربوط به شاخص کلامی درک مطلب و شاخص حافظه ) ارزیابی و دیگری محیط خانوادگی و محرکهایی را که احتمالا بر تحول فکری کودک نقش داشتهاند بررسی میکردند. نمونه ادرار کودکان و نمونه گرد و غبار محیط خانه نیز جمعآوری شد.
ضعف عملکرد شناختی کودک
در این مطالعه برای تخمین تاثیر پیرتروئیدها، سطح 5 متابولیت موجود در نمونه ادرار مادر در دوران بارداری و در نمونه ادرار کودک در شش سالگی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که افزایش سطح تنها دو متابولیت از 5 متابولیت موجود در ادرار کودکان با کاهش قابل توجه توانایی عملکرد شناختی کودک ارتباط داشت و ارتباط خاصی بین سه متابولیت دیگر و عملکرد کودک یافت نشد.
پیامدهای کاهش قابلیت شناختی کودکان برای توانایی یادگیری و رشد اجتماعی آنها یک نقص برای فرد و جامعه محسوب میشود. محققان در این مطالعه بر آن هستند تا علل آن را شناسایی کرده و اقدامات پیشگیرانهای را صورت دهند. البته برای این کار هنوز به مطالعات بیشتری نیاز است.