انتخاب یكی از اساتید با سابقه و ریشهدار كشور به این مقام در حالی كه انتخاب دیگری هم وجود داشت و معلوم شد آرای كمی هم نداشته به نوعی به معنای نگاه اصولی و ریشهای به مسائل در برابر نوعی نگاه معاملهگرانه برای دستیابی به اهداف زودرس با نتایج قابل مشاهده هم بود
شفاآنلاین>سلامت> رئیس جدید سازمان نظام پزشكی توسط جامعه پزشكی كشور و بهدنبال استعفای «دكتر ایرج فاضل» (استعفایی كه اشاراتي به بحران عمیق نظام سلامت از آن به مشام میرسید) انتخاب شد.
انتخاب یكی از اساتید با سابقه و ریشهدار كشور به این مقام در حالی كه انتخاب دیگری هم وجود داشت و معلوم شد آرای كمی هم نداشته به نوعی به معنای نگاه اصولی و ریشهای به مسائل در برابر نوعی نگاه معاملهگرانه برای دستیابی به اهداف زودرس با نتایج قابل مشاهده هم بود.
این انتخاب در نهایت وجود و غلبه نوعی نگاه عقلگرایانه را در جامعه پزشكی به اثبات رساند. معلوم شد كه جامعه پزشكی خواستار تغییراتی بنیادی در نظام سلامت است و نه منافعی زودهنگام. اینها همه بر مسوولیت مسوولین نظام سلامت (Health)و سازمان نظام پزشكی ایران و رئیس برگزیده آن بیش از پیش میافزاید.
سازمان نظام پزشكی به شكل فعلی خود سازمانی سه وجهی میان مردم، مسوولین و پزشكان است كه در غلطیدن به هریك از این وجوه، نه تنها فلسفه وجودی او را از بین میبرد بلكه با این نقیصه، شالوده زیربنایی سلامت هم سامان خود را از دست خواهد داد.كما اینكه اگر نیك بنگریم همین الان هم نتایج این نقیصه به تجربه به اثبات رسیده است. اندیشه تشكیل چنین سازمانی یكی از مهم ترین دستاوردهای تفكر مدرن در اداره و مدیریت جوامعی با تخصصهای گوناگون است و شاهد بودیم كه به سرعت مورد استفاده هم قرار گرفت؛ نظام روانشناسی نظام مهندسی و غیره.
سازمان نظام پزشكی از یك سو بازتاب اوضاع در جامعه پزشكی است. با اعتماد به یك سازمان نظام پزشكی كاملاً مستقل است كه مسوولین میتوانند به اطلاعاتی دقیق و ذیقیمت دست یابند و از آن در برنامهریزی و جلوگیری از حیفومیل امكانات استفاده كنند، اطلاعاتی مثل نرخ واقعی خدمات سلامت و نرخ واقعی باز تولید نیروی كار در نظام سلامت. تنها با به رسمیت شناختن حق عدم فروش خدمت برای پزشكان است كه جامعه میتواند از طریق سازمان نظام پزشكی به چنین اطلاعاتی دست یابد و تنها از طریق سازمان نظام پزشكی است كه میتوان ضمن رعایت این حقوق اولیه انسانی پزشكان، حتي المقدور از بروز اعتصاب پزشكان جلوگیری كرد و یا آنرا به شكلی قانونی هدایت نمود.
سازمان نظام پزشكی بهعنوان یك سازمان سه وجهی نمیتواند آغازگر یا اعلام كننده اعتصاب پزشكان باشد؛ این نقض غرض و درغلطیدن به یكی از وجوه است و ممكن است بازهم منجر به محرومیت چند ده ساله جامعه پزشكی از بدیهیترین حقوق انسانیاش شود، تا حدی كه بر زبان آوردن آن حق هم تابویی سنگین به شمار رود.
سازمان نظام پزشكی میتواند اطلاعدهنده باشد، میتواند ضمن اطلاع از خطر وقوع چنین حوادثی تشریك مساعی هر سه وجه را در اجتناب از آن به عمل آورد و گاه خطاب به مسوولین وقتی خطر را نزدیك احساس میكند احتمال عدم توانایی خود در جلوگیری از آن را اطلاع دهد. بهعلاوه میتواند خیل عظیم خدماتی را كه پزشكان در حال حاضر ارائه نمیكنند و این خودداری منع قانونی هم ندارد بهعنوان اشكال ناملموس اعتصاب به اطلاع مسوولین و مردم برساند. تنها از طریق شركت در یك چالش عملی است كه میتوان بر روند حوادث تاثیر گذاشت نه تنها با صدور بیانیههایی گاهبهگاه. جوامع پزشكی با اطمینان ازاینكه نظام پزشكی به مشكلات خاص خود آنها اشراف دارد و از این طریق میتوانند خواستهها و مشكلات صنفی خود را پیگیری كنند كار را به سازمان سپرده از طریق نمایندگان خود پی گیری خواهند كرد. بهعلاوه فشار خود از روی انجمنهای علمی را بر خواهند داشت.
جریان تشكیل انجمن علمي برای هر شاخه اختصاصی از طب -كه در غياب نظام پزشكي تنها اهداف صنفي را پيگيري ميكنند - متوقف خواهد شد یا صرفا محملی علمی خواهد ماند این انجمنها خواهند توانست به كارهای علمی، تحقیق در مسائل بومی آن رشته و تدوین گایدلاینهای درمانی برای آن رشته بپردازند. سازمان نظام پزشكی از سویی دیگر بازتاب مشكلات مسوولین و مردم در ارتباط با سلامت است.
سازمان نظام پزشكی است كه میتواند بسیج عمومی جامعه پزشكی را برای مصایبی چون جنگ و زلزله به انجام برساند یا تنها از طریق این سازمان است كه مردم، سازمانهای بیمهگر و احیاناً سازمانهای مردم نهاد حمایت از بیماران میتوانند نوعی نظارت كیفی پیش و بیش از هر شكایتی بر كار پزشكی اعمال كنند. نظارتی كه هم به تنبیه و هم به تشویق منجر خواهد شد.
احیای سازمان نظام پزشكی (Medical)بر سه وجه متوازن، كار سترگی است كه جز با شستن چشمها از آن گفتمان عادت شده چند ده ساله مقدور نمیشود.دکتر بابک زمانی/متخصص بیماری های مغز و اعصاب