کد خبر: ۲۲۵۷۴۷
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۵ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ - 2019March 08
مایلم بدانم ماجرای ویدئوی ساسان که خیلی هم پربازدید شد، چه بوده است؟ می‌گوید‌: «چندوقت قبل در مدرسه، مسابقات فوتسال جام فجر برگزار و تیم ما قهرمان شد. بعد از سوت پایان بازی، من که از خوشحالی بال درآورده‎بودم، در حیاط مدرسه چندبار پشتک زدم
شفا آنلاین>اجتماعی> هفته پیش وقتی «ساسان پرکان» روی صحنه «عصر جدید» آمد، خیلی‎های‌مان او را می‌شناختیم. بعضی‎های‎مان حتی توی دلمان دعا می‌کردیم که او برنده شود. این نوجوان 16 ساله اهل چابهار، همان کسی است که چندوقت پیش ویدئوهایی از پشتک زدن‌هایش شبکه‌های اجتماعی را ترکاند. البته ماجرای معروف شدن ساسان به همین ویدئو خلاصه نمی‌شود. او قبل از حضور در «عصر جدید» به برنامه «فرمول یک» رفت و برای اولین‌بار در برنامه زنده تلویزیونی با پشتک زدن‌هایش همه‌ را شگفت‌زده کرد. ما این هفته کلی پیگیری کردیم تا ساسان را پیدا کنیم و با او گپ بزنیم. گزارش امروز را از دست ندهید.
 

 یک خوش‎شانسی غیرمنتظره
مایلم بدانم ماجرای ویدئوی ساسان که خیلی هم پربازدید شد، چه بوده است؟ می‌گوید‌: «چندوقت قبل در مدرسه، مسابقات فوتسال جام فجر برگزار و تیم ما قهرمان شد. بعد از سوت پایان بازی، من که از خوشحالی بال درآورده‎بودم، در حیاط مدرسه چندبار پشتک زدم. مدیر مدرسه هم که همان موقع از من فیلم می‌گرفت، آن را در فضای مجازی منتشر کرد و چند روز بعد خبر داد که رئیس کمیته ملی المپیک از من دعوت کرده‎است تا به تهران بروم. من هم که سرازپا نمی‌‎شناختم از خوشحالی چندبار دیگر هم پشتک زدم. راست اش را بخواهید هیچ‎وقت فکر نمی‌کردم یک فیلم کوتاه این‌قدر دیده‎شود اما خب این هم یکی از فواید شبکه‌های اجتماعی است دیگر».
  ژیمناستیک ساحلی
از ساسان می‌پرسم این حرکات نمایشی را از کجا یاد گرفته‎است؟ جواب می‎دهد: «راست اش را بخواهید ژیمناستیک توی خون ماست! به غیر از من، بیشتر خانواده پدری‌ام همگی ژیمناستیک‌کارند و این حرکات نمایشی برایشان اصلا عجیب نیست.

من هم از کودکی به ژیمناستیک و فوتبال علاقه داشتم. البته نه من و نه اعضای خانواده‌ام هیچ وقت در این رشته آموزشی ندیدیم. این استعداد ذاتی است اما خودمان تلاش کردیم که آن را از دست ندهیم». ساسان ادامه می‌دهد: «چابهار باشگاه ورزشی ندارد. برای همین من از چندسال قبل با یکی عموهایم به ساحل دریا می‎رفتم تا حرکات نمایشی تمرین کنم. البته قبل از این مدتی به یک سالن کشتی می‌رفتم تا روی تشک‌های کشتی، ژیمناستیک یاد بگیرم اما کم‌کم خاک نرم ساحل برایم حکم باشگاه را پیدا کرد. عمویم برای من و بقیه بچه‌های شهر حکم استاد را دارد. او هم مثل خود ما ژیمناستیک را از جایی و از کسی یاد نگرفته‎ اما همان چیزی را که بلد است، به ما یاد می‌دهد. چون بچه‌های شهر ما غریب‌اند و امکانات زیادی ندارند و اگر کسی نباشد که استعداد آن‌ها را بشناسد، بی‎انگیزه می‌شوند».جالب است بدانیدساسان غیر از درس و  ورزش، بعد ازظهرها کار می‌کند.

 پَساشهرت
سوال بعدی‌ام درباره حس‎وحال مشهور شدن است. ساسان می‌خندد و می‌گوید: «از موقعی که آن کلیپ منتشر شد همه مردم، من را می‌شناسند. تا حالا بارها اتفاق افتاده که آدم‌های مختلفی به محل کارم آمده‌ و همین که من را دیده‌اند تعجب‎زده سراغم آمده اند تا با هم سلفی بگیریم. از وقتی به تهران و به «عصر جدید» رفتم، خیلی‎ها وعده‎ دادند حمایتم کنند. مثلا اسپانسر برنامه «عصر جدید» قول داد که حامی‌ام باشد تا زمانی که به تیم ملی برسم.

مسئولان چابهار هم هرکدام‌شان قول‌هایی داده‌اند که فضایی برای ورزش بچه‌ها فراهم کنند. خداراشکر از همان موقع شرایط خیلی بهتر شده‎است. البته مقداری طول می‌کشد تا این وعده‌ها عملی شود اما همین که پیگیر هستند، خوشحال‎کننده است». دوست باانگیزه‎مان ادامه می‌دهد: «وقتی به برنامه «عصر جدید» رفتم، همان‎جا گفتم که خواسته‌ام یک چیز است؛ این‎که یک باشگاه ورزشی در شهرمان راه‎اندازی شود.

چون آرزو دارم که به تیم ملی ژیمناستیک بروم و به ‌جایی برسم که پرچم کشورم را بالا ببرم و بقیه همشهری‌هایم هم به آرزوی‌شان برسند. بچه‌هایی که در شهرهای کوچک و دور زندگی می‌کنند، آن‎چنان دیده نمی‌شوند درحالی که کارهای جالبی بلدند و استعدادهای زیادی دارند».خراسان


مصطفی میرجانیان| روزنامه نگار
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: