کد خبر: ۲۲۴۰۸۹
تاریخ انتشار: ۰۱:۵۹ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۷ - 2019February 21
بی میلی به یادگیری بین کودکان، دانش آموزان و دانشجویان در سال های اخیر یکی از معضلات جامعه آموزشی و دانشگاهی بسیاری از کشورهاست و کشور ما هم از این مقوله مستثنا نیست
شفا آنلاین>اجتماعی>مهم ترین عامل در فرایند یادگیری آموزشگاهی و دیگر انواع آن، «میل و رغبت درونی» فرد یاد گیرنده است که از آن به عنوان «انگیزه» یاد می کنیم. بی میلی به یادگیری بین کودکان، دانش آموزان و دانشجویان در سال های اخیر یکی از معضلات جامعه آموزشی و دانشگاهی بسیاری از کشورهاست و کشور ما هم از این مقوله مستثنا نیست. حالا سوال این جاست که علت چیست و موثرترین روش های ایجاد انگیزه برای یادگیری در کودکان و دانش آموزان کدام اند؟ بعضی روش های تشویق هم کاملا تاثیر مخربی در مسیر یادگیری کودک دارد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
 
بررسی ساز و کار اثر تشویق بر کارایی
همان طور که گفته شد، چنین مسئله ای کم و بیش در کشورهای دیگر نیز وجود دارد و دانشمندان را به پی جویی علل آن وا داشته است. تحقیقی که در این مطلب به آن اشاره خواهد شد، یک نمونه از این تلاش هاست که به متغیر تشویق و نحوه اثرگذاری آن بر انگیزه و روند یادگیری پرداخته و از معتبرترین پژوهش های این حوزه است. در سال ۱۹۹۸ دانشگاه استنفورد مقاله ای منتشر کرد که در آن دومحقق به نام های Mueller و Dweck به بررسی ساز و کار اثر تشویق بر کارایی دانش آموزان پرداخته بودند. نتایج این تحقیق، نگرش به شیوه انگیزش را نه تنها در حوزه دانش آموزان و درس و مدرسه بلکه حتی در حوزه آموزش و یادگیری سازمانی نیز تغییر داد.

3 شیوه متفاوت تشویق
در این تحقیق کودکان و دانش آموزان به سه گروه مختلف تقسیم و در هر گروه، زمانی که دانش آموزان در حل یک مسئله موفق می شدند به شیوه متفاوتی مورد تشویق قرار می گرفتند. شیوه اول، این بود که به آن ها می گفتند: «آفرین. تو خیلی تیزهوش هستی». در روش دوم زمانی که مسئله حل می شد، می گفتند: «آفرین. مسئله را خوب حل کردی» و زمانی که مسئله نادرست حل می شد، می گفتند: «نه! مسئله را اشتباه حل کردی». در سومین روش به عنوان تشویق گفته می شد: «آفرین. تو تلاش خودت را کردی.» این آزمایش بارها و در شرایط مختلف تکرار شد و نتیجه بسیار جالب بود.
بهترین نوع تشویق کودک و دانش آموز
کسانی که به عنوان تشویق از استعداد و تیز هوشی آن ها تعریف می شد، به تدریج توانمندی حل مسئله آن ها کاهش یافت. در گروه دوم نیز در صورتی که در حل یک مسئله با شکست مواجه می شدند، توانایی آن ها در حل مسائل بعدی نیز تحت الشعاع قرار می گرفت اما بهترین نتیجه زمانی حاصل شد که همواره در تشویق از میزان تلاش دانش آموز یا کودک صحبت می شد.
آثار منفی تعریف از هوش کودکان
«مولر» که یکی از اصلی ترین محققان این پژوهش بود، درباره دلیل تاثیر منفی تعریف از هوش روی کارایی و عملکرد کودکان و دانش آموزان می نویسد: «ما هرگز همیشه برنده نیستیم. همیشه مشکلاتی وجود دارند که حل نمی شوند و نبردهایی هستند که در آن ها شکست می خوریم. آن فردی که احساس کند موفقیت هایش ناشی از هوش بالاست، پس از هر بار شکست، اعتماد به نفس و باور خود را کمی از دست خواهد داد. در مقابل فردی که احساس می کند موفقیت هایش ناشی از تلاش است، هر موفقیتی به او انرژی بیشتر می دهد و هر شکستی به او یادآوری می کند که باید تلاش خود را افزایش دهد.»
مهم ترین سرمایه ای که والدین باید به کودک شان بدهند
با توجه به توضیحات مطرح شده و نتایج این پژوهش باید دانست والدینی که پس از موفقیت کودک با ذوق به او یادآوری می کنند ما فهمیدیم که تو از موفقیت خود حس خوبی داری و از تلاشی که انجام دادی نتیجه گرفتی، کودک را در مسیر درست هدایت کرده اند. در واقع والدین با این کار انگیزه درونی کودک را تقویت می کنند و زمینه مسئولیت پذیری و عامل بودن در زندگی را که مهم ترین سرمایه برای رشد و پیشرفت اوست، در اختیارش قرار می دهند.
اصولی ترین شیوه برخورد
با شکست کودک
در هنگام شکست نیز ابتدا نیاز است با او همدلی کنید و سپس امیدوار کردن او از طریق یادآوری این موضوع که «تو فرصت خواهی داشت با تلاش بیشتر به نتیجه لازم برسی»، ضروری و کاربردی به نظر می رسد. همچنین تاکید روی این نکته که تلاش او و انجام وظیفه اش برای شما مهم است، بسیار گره گشا خواهد بود.
تفاوت قائل شدن بین رفتار
و شخصیت کودک
نکته دیگری که در این تحقیق به طور غیرمستقیم بدان اشاره شده و باید مورد توجه قرار بگیرد، تفکیک رفتار فرد از خصوصیات شخصیتی و به عبارتی هوشی وی است. وقتی منشأ درستی و نادرستی را رفتار
بر می گزینیم، در واقع فرصت تلاش و تغییر مجدد را به فرد داده ایم چراکه رفتار می تواند تغییر کند ولی وقتی منشأ را خصوصیات ذاتی و به نوعی غیر قابل تغییر برمی گزینیم، این امکان را از وی سلب کرده ایم که بی شک موجب کاهش تلاش و انگیزه فرد برای ادامه مسیر می شود. خلاصه این که در فرایند آموزش و به ویژه پرورش باید رفتار فرد نقد و تحلیل شود نه شخصیت یا خصوصیات ذاتی وی. این تحقیق نشان می دهد که انگیزه فرزندان ما در انجام امور، رابطه مستقیم با مهارت ما در شناخت فرایند یادگیری دارد. پرهیز از برچسب های تنبل، کم هوش یا حتی باهوش، قیاس های آسیب زا، فشار مخرب برای درس خواندن و مواردی از این قبیل و از سویی اتخاذ روش های علمی و هوشمندانه در ارتقای پیشرفت تحصیلی عزیزان مان می تواند امروز و فردای بهتری برای آن ها و جامعه مان به ارمغان بیاورد.خراسان

رضا زیبایی | روان شناس
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: