دفاع دكتر برومند از بخشنامه ممنوعیت پیوند كليه از زنده در بیمارستان شریعتی+بخشنامه

با درود،
ممنوعیت پیوند کلیه از اهدا کننده زنده غیر فامیل توسط ریاست بیمارستان دکتر شریعتی ودفاع پروفسور برومند از این اقدام، تصمیمی شجاعانه وچالش برانگیز است، پیروز باشید واطمینان داشته باشید که همفکران بسیاری در ایران حمایت تان خواهند کرد.

خرید و فروش عضو برای پیوند همیشه برای گیرنده عضو و فروشنده عضو ( متاسفانه ایشان اهدا کننده نیست) مراحلی بسیار دردناک و فرساینده است ، مصایبی که هر دو نفر و خانواده هایشان بایستی تا پایان این مرحله متحمل شوند و معلوم نیست که پس از پایان جراحی ، گیرنده که علاوه بر تحمل مشکلات روحی و جسمی پیوند و پرداخت هزینه سنگین به دهنده عضو ، بتواند به سلامت راه سلامتی را طی کند و دهنده عضو نیز معلوم نیست که با دریافت مبلغ پرداختی از طرف گیرنده مشکلات مالی و مشکلات زندگیش برطرف گردد و هم متحمل درد جسمی و هم بدتر از آن درد روحی و تحقیر میشود.
من بعنوان فردی که سالیان است از نزدیک با آلام هر دو گروه درگیر بوده و هستم از تصمیم انسان دوستانه و شجاعانه استاد بزرگوار جناب آقای دکتر مهرپور قدردانی میکنم .

درود بر پروفسور برومند بزرگ ، استاد بی همتا و پزشک انساندوست و خردمند میهن دوست و درود بر همکار گرامی و نازنین دکتر سعیدرضا مهرپور محمدآبادی که اینچنین به دانش پزشکی و انسانیت و دانشگاه اعتبار می بخشند.
امید است این حرکت شایسته و انسانی که ایشان در پیش گرفته اند در تمام مراکز پزشکی نهادینه گردد تا کرامت انسانی که با پیشه ی ورجاوند پزشکی در هم تنیده است در این گنبد دوار جاودان بماند.
جا دارد از تمام بزرگان پزشکی ایران که در راه نگاهبانی از شئون پزشکی و کرامت انسانی از جان و دل کوشیده اند نیز یادی گردد.
استاد دکتر فریدون علا که با بنیانگذاری سازمان ملی انتقال خون ایران به سوداگری خون و خون فروشی در نزدیک به ۴۴ سال پیش خاتمه دادند و استاد دکتر بهروز برومند فرزانه که در همان سالها مراکز همودیالیز ایران را با بالاترین استانداردهای جهانی آنزمان بر پایه منشور اخلاقی و انسانی بنیانگذاری نمودند از این نمونه اند.

به گفته ی حافظ بزرگوار :

بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند

با آرزوی بهترین ها
پروفسور علیرضا رنجبر
بن- آلمان

قوانین فعلی پیوند کلیه حتما نیاز به بازنگری دارد اما با این همه نیازمند پیوند کلیه با این همه مرگ و میر در لیست انتظار چه باید کرد.

با گفتن مطالب شعاری و احساسی نمی توان مسایل استراتژیک کشوری مانند پیوند کلیه را مورد حمله قرار داد متاسفانه همان افرادی که از پیوند زنده انتقاد می کردند و سالها کشور ترکیه را به رخ ما می کشیدند چرا نمی گویند در چند سال اخیر ترکیه حدود دو برابر ما پیوند می زند و بالای ۸۰ درصد دهنده زنده و اکثرا از غریبه است انها به فکر نجات بیماران خود هستند و اینقدر داد و قال به پا نمی کنند و من هم یاد ندارم امثال دکتر برومند حتی یک مطلب انتقادی بر علیه انها منتشر کرده باشد
از طرف دیگر فشار خانوادگی به اهدا کلیه از اقوام درجه یک خود یک امر غیر اخلاقی است که هرگز مورد توجه اقای دکتر برومند تا حالا قرار نگرفته است و طبق اخرین امارهای منتشر شده از ریجستریهای بزرگ امریکا نارسایی مزمن در اهدا کنندگان زنده فامیلی دو برابر دهنده های غریبه است ایا فشار برای اهدا فامیلی و عاقبت بدتر در انها اخلاقی است ایا مشکلات روحی ایجاد شده در گیرندگان از کلیه فامیلی که خیلی بالاتر از پیوند از غریبه می باشد مورد توجه است
ایا تعداد اهدا کنندگان مرگ مغزی در حال حاضر کفایت می کند و مانع مرگ دیالیزیها می شود ایا مراجع تقلید که مجوز اهدا کلیه غریبه را داده اند به زعم اقای دکتر برومند و امثالهم در اشتباه می باشند؟ ولی اساتید امریکایی نظیر دلمنیکو دلسوز مملکت ما می باشند! و دکتر برومند که پیرو مکتب ایشان می باشد از مراجع تقلید دلسوزترند!
لطفا تا زمانی که تعداد اهدا کنندگان مرگ مغزی به اندازه کافی نیز باعث مرگ بیماران دیالیزی نشوید که عین بد اخلاقی است

با عرض سلام و تعجب از پشتیبانی از کار نسنجیده ای که در بیمارستان شریعتی شده و قسم پزشکی که نجات بیماران در سر لوحه خود گذاشته به فراموشی سپرده اند
آیا تعداد اهداکنندگان کاداور برای نجات بیماران در صف پیوند کلیه کافی است؟ ما که بیشترین پیوند کاداور را انجام می دهیم باز شاهد کمبود اهداکننده می باشیم همه جا مثل امریکا مشوق اهداکنندگان جدید هستند و اهداکنندگان با رابطه عاطفی را مثل دوست قبول دارند و نزدیک ۵۰ درصد پیوند کلیه از اهداکنندگان زنده من جمله غریبه ها می باشد ترکیه با استفاده از اهداکنندگان زنده بیش از دو برابر ایران پیوند می زند چرا ما از ترکیه تاسی نمی گیریم و برای افزایش منابع اهدا کننده تشویق نمی کنیم
بیاییم قدری به فکر نجات بیماران دیالیزی باشیم و با تهییج احساسات به روش غلط باعث کاهش پیوند کلیه در ایران نشویم

با عرض سلام و احترام به محضر استاد بزرگوار جناب اقای دکتر برومند . ضمن قدردانی از طرح بحث کرامت انسانی در مقوله پیوند لازم به ذکر است که در صورت ممنوعیت پیوند از زنده - جامعه پزشکی چطور پاسخگوی اینهمه بیمار دیالیز که در لیست انتظار پیوند جان خود را از دست خواهند داد- خواهد بود
/

حضرت آیت‌الله جوادی آملی در ذیل آیه «ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین »
«پس خلقتی دیگر انشاء نمودیم آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده» می‌فرماید: خدای که خود را خالق کل شی ء معرفی می‌کرد فرمود: «الله خالق کل شی ء» .
چه مجردات مثل فرشتگان و چه مادی درباره هیچ کدام نفرموده: «فتبارک الله احسن الخالقین » فقط در مورد انسان آن هم بعد از افاضه ی روح و خلق جدید فرمود: «ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله...» یعنی مبارک بودن خدااز این آیه معلوم می‌شود مبارک بودن خدا از جهت افاضه ی جسم انسان یا نشئه ی نباتی او نیست و هم چنین مربوط به نشئه ی حیوانی او هم نیست بلکه مربوط به مقام انسانیت اوست و این مقام انسانیت است که مسجود فرشتگان است و مکرم تر از موجودات دیگر و فی نفسه گرامی است. باز آیه «فاذا سویته ونفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین » که روح انسان را به خودش نسبت داده است و همین افاضه روح الهی مایه ی مسجود شدن او بود.
جایگاه این انسان چنین است که از روی فقر ٬ ناچاری و استیصال به این راه روی آورد و پولی بگیرد شاید فرجی حاصل شود ؟ واقعیات و مشکلات زندگی را در میان مردم می بینید و باز انکار میکنید ؟ کسی که در رفاه معمول و حتی نسبی است راه میافتد در خیابان و عضوی از بدن خود را میفروشد ؟ اگر این عمل با اخلاق پزشکی منطبق است پس مدعیان جلو بیفتند تا نشان دهند با وجود رفاه و با اشراف به علم اخلاق حاضرند اهداء عضو نمایند . راه حل این معضل جای دیگر است . مولانا فرمود :
گفت شخصی خوب ورد آورده‌ای

لیک سوراخ دعا گم کرده‌ای

کم بودن تعداد پیوند و لیست انتظار تاییدی بر فروش عضو است ؟ دستمریزاد !!
مقابل فقر و نکبت ایستادن مردانگی است نه حب و بغض . پناه بر خدا میبرم از شرک اصغر...
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ

بادرود و سپاس از سرور فرامرز فاضلی ما هنوز از همه اندام های مرگ مغزی نمیتوانیم استفاده کنیم و آن ها را بخاک میسپریم .باید از همه بیماران مرگ مغزی اندام برای پیوند بگیریم و آنهائی را که بستگان مناسب دارند ازبستگان زنده . اگر ما اندام بیشتر مرگ مغزی ها را بدست آوریم !اندام زیاد یهم خواهیم داشت کرامت انسان هم نگهبانی شده . بیاد بیآورید سرور دکتر ملک حسنی این کار را در شیراز با دست آورد درخشانی نموده اند.

با درود و تشکر از استاد برومند عزیز و سرور دکترمهرپور. اگر قرار باشد بیمارستان شریعتی به عنوان پایلوت و شروع این کار درست و شایسته باشد، بسیار هم حرکت زیبایی است و زیباتراز آن هم زمانی خواهد بود که به تعداد بیمارستان ها هم اضافه گردد.
به نظر بنده، تشکیل یک پایگاه داده آنلاین ( حتی به صورت کنسرسیومی از بیمارستان های پایتخت) و نگهداری و انتقال حرفه ای اعضا می تواند آینده خوبی را برای این پیشنهاد و ادامه راه آن رقم بزند.
به نظر من بعضی از بیمارستان های پایتخت سرمایه اجتماعی و فرهنگی لازم برای تبدیل شدن به چنین قطب هایی را دارند.
برای ورود و اصلاح چنین کارهای ناشایستی که سالها در حال شکل گرفتن بوده، نیاز به ورود نخبگان در این زمینه دارد و امید است این راه دراز به سرانجام درست برسد.
ارادتمند حاجیکلایی

وارانه نشان دادن حقایق می تواند موجب تغییر در بینش، نگرش و رفتار انسانها شود. به طور مثال اگرکسی در کشور ما در مورد پیوند کلیه با اهداء ازبیماران مرگ مغزی به کرات مطلب بنویسد که رفتار جراحان پیوند با جسد بیماران مرگ مغزی دست کمی از رفتار قصابان با گوسفندان ندارد و این پزشکان هیچ رحمی به جسد عزیزان ما نکرده و در واقع انسانیت و کرامت انسانی را خدشه دار و بدن عزیزان ما را در روند عمل جراحی پیوند کلیه تکه تکه می کنند، آیا این جملات غلط و ناقص که البته در نگاه اول و بدون توضیح، کاملا هم منطقی به نظر می رسند بر روی ذهن خانوده های مرگ مغزی تاثیر نخواهد گذاشت و موجب کاهش رضایت دادن خانواده ها برای اهداء نخواهد شد؟
در مورد پیشرفت ایران اسلامی در پیوند از مرگ مغزی عده ای آدرس غلط می دهند. علت اینکه ایران اسلامی از بسیاری از کشورهای اسلامی خاورمیانه در پیوند کلیه از اهداء از بیماران مرگ مغزی، بسیار جلوتر است و با سربلندی به این جایگاه افتخار می کند، عملکرد پزشک بسیار عزیز و گرانقدر وبزرگوارما در شهر شیرازنیست بلکه فتوی یک مرجع تقلید است ( حضرت امام خمینی در دنیای تشیع اولین کسی هستند که چنین فتویی داده اند. نگاه کنید به صحیفه امام، و فتوی ایشان در مورد پیوند کلیه که در سال 1358 داده شده است را ملاحظه بفرمائید)
تبلیغ و اشاعه افکار غلط موجب تاثیر بر جوامع می شود. کسانیکه فکر می کنند با تبلیغ پندار نیک،گفتار نیک و کردار نیک در نوشتارشان می توانند به تدریج دل مدرم ایران زمین را از عشق و اعتقاد به اسلام تهی کنند و با چسباندن پرچم شیر و خورشید بر سینه شان می توانند عشق و ایثارایرانیان برای انقلاب اسلامی خودشان را انکار کنند، انشاء الله ره به جایی نخواهند برد.

بدنبال اعلام نظر استاد معظم دکتر بهروز برومند که نظر رییس بیمارستان شریعتی را ارج نهاده بودند،
اینجانب نیز ممنوعیت پیوند از دهنده زنده را به تیم پیوند کلیه و نفرولوژی بیمارستان شریعتی تبریک عرض مینمایم
امیدواریم مسئولین قانونی کشور پس از سالها که از این عمل نادرست و نا بجا میگذرد و البته دامنگیر تمامی نفرولوژیست ها و سایر دست اندر کار آن بودند ، با قانونی مترقیانه مانند تمامی کشور های دنیا حتی مانند ترکیه و پاکستان و کشورهای عربی همسایه ، با وضع قانونی انسانی از این عمل جلوگیری نمایند و این لکه ننگ خرید و فروش عضو کلیه پیوندی از جامعه ایران رخت بر بندد.
هر چند سال هاست که اکثریت متخصصین پیوند ( بویژه نفرولوژیست ها ) پیوند از دهنده زنده غریبه را کنار گذارده اند اما هنوز برخی بسیار معدود از این روش دفاع میکنند ولی ( متاسفانه) با وجود تعداد بسیار زیاد بیمار مرگ مغزی پیوند از غریبه زنده به جنایت بیشتر شبیه است تا به درمان
دکتر فیروز فصیحی

در پاسخ به نوشته عزیز گرامی جنت سرشت باید عرض کنم اگر آیت الله جوادی آملی را قبول دارید لطفا به رساله عملیه آیت الله ایشان مراجعه بفرمائید تا نظر ایشان را در خصوص دریافت پول در قبال اهداء عضو هم بدانید. اکثریت مراجع تقلید عظام، در خصوص پیوند از اعضاء معتقدند اگر نجات جان انسانی منوط به اهداء قسمتی از بدن، مانند کلیه، باشد اهداء عضو جایز است و درصورت مذکور، دریافت پول هم برای اهداء عضو جایز است. بیاید مومن ببعض و ننکفر ببعض نباشیم.
اما نکته دومی که می خواهم خدمت ایشان عرض کنم این است که ارائه نظریه علمی در جو و فضای بیمارستانهای دانشگاهی با داستان سرایی و احساساتی نوشتن ( معادل پوپولیستی رفتار کردن در عالم سیاست ) دو امر متفاوت هستند. همانطور که در علم نفرولوژی اصول و مبانیی وجود دارد که بدون انها نمی توان قضاوت علمی کرد، در علم اخلاق پزشکی medical ethics هم مانند سایر علوم، اصول و مبانیی وجود دارند که باید بر اساس آنها در امور مبتلا به وارد بحث شد. می توان در خصوص خرید و فروش عضو و کرامت انسانی صدها صفحه مطلب کاملا احساسی نوشت اما این ها با آنچه که مطلب علمی scientific است کاملا متفاوت هستند. علم اخلاق پزشکی medical ethics اصولی دارد که تنها براساس آن مبانی می توان قضاوت کرد آیا عملی اخلاقی است یا خیر؟ پرداخت پول incentive به دهنده غریته کلیه در علم اخلاق پزشکی نه کاملا رد می شود و نه کاملا تایید، بلکه موضوعی مورد مناقشه controversial است.

اقدام شایسته جناب دکتر مهرپور سزاوار احترام است و درود فراوان به استاد برومند که کرامت انسانی در پزشکی برایشان از ارایه آمارها ارزشمندتر . چرا که هرچه آمار دریافت عضو پیوندی از دهنده زنده بیشتر باشد صدای فقر در جامعه را بلندتر فریاد زده ایم که جهانیان بدانید مردم با برای تامین معیشت قطعه ای از وجودشان را می فروشند

دوست گرامی آقای دکتر نجفی سمنانی
متشکرم که نظرتان را مرقوم فرمودید . همان نکته ای که مورد نظر بود و به آن اعتراض کردم را استاد بزرگوار دکتر ملک حسینی هم فرمودند مبنی بر وجود فقر در موضوع پیوند . عامه پسند و یا پوپولیستی و یا از روی احساسات نبود و بر مبنای حقیقت جامعه ابراز گردید . تردید ندارم که شما دلسوز بیماران هستید و شخصا چون خودم در دانشگاه و هنگام تحصیل درس اخلاق در طب را که از دروس اجباری بود به صورت آکادمیک خواندم ( نه مطالعه آزاد) بصورت اشاره و گذرا به مشکل معیشتی اشاره کردم ( همانطور که پدر پیوند ایران آقای دکتر ملک حسینی هم به فاصله طبقاتی و شکاف حیرت انگیز موجود اشاره فرمودند) . ما همگی تلاش میکنیم که رنج انسان در مدت محدود حیات دنیوی کم بشود خواه رنج مادی یا غیر مادی . در نوشته ام اشاره کردم به شرک اصغر که تعبیر پیامبر گرامی اسلام است در مورد ریا . انشالله که همگی از ریا دور و در پناه حق برای انسانیت قدم برداریم .
غرض نقشی است کز ما باز ماند
که هستی را نمیبینم بقایی

دوست گرامی آقای دکتر نجفی سمنانی
متشکرم که نظرتان را مرقوم فرمودید . همان نکته ای که مورد نظر بود و به آن اعتراض کردم را استاد بزرگوار دکتر ملک حسینی هم فرمودند مبنی بر وجود فقر در موضوع پیوند . عامه پسند و یا پوپولیستی و یا از روی احساسات نبود و بر مبنای حقیقت جامعه ابراز گردید . تردید ندارم که شما دلسوز بیماران هستید و شخصا چون خودم در دانشگاه و هنگام تحصیل درس اخلاق در طب را که از دروس اجباری بود به صورت آکادمیک خواندم ( نه مطالعه آزاد) بصورت اشاره و گذرا به مشکل معیشتی اشاره کردم ( همانطور که پدر پیوند ایران آقای دکتر ملک حسینی هم به فاصله طبقاتی و شکاف حیرت انگیز موجود اشاره فرمودند) . ما همگی تلاش میکنیم که رنج انسان در مدت محدود حیات دنیوی کم بشود خواه رنج مادی یا غیر مادی . در نوشته ام اشاره کردم به شرک اصغر که تعبیر پیامبر گرامی اسلام است در مورد ریا . انشالله که همگی از ریا دور و در پناه حق برای انسانیت قدم برداریم .
غرض نقشی است کز ما باز ماند
که هستی را نمیبینم بقایی

جناب اقاي دكتر برومند استاد محترم با سلام و عرض ادب ضمن تقدير از خدمات چند ساله حضرتعالي بعنوان پيش كسوت نفرولوژي جسارتا چند سئوال از جناب عالي داشتم لطفا بفرماييد كه در مان انتخابي براي بيماران در مرحله اخر نارسايي كليوي كدام است ؟دياليز يا پيوند كليه؟ بنده كه بيش از ٢٥ سال در امر پيوند كليه فعاليت دارم به اين نتجه رسيدم كه پيوند كليه درمان انتخابي نارسايي مزمن كليوي است كه هم سوريوال و هم كفيت زندگي غير قابل مقايسه است و بايد عرض كنم كه در طول اين مدت كه تقريبا نزديك به هزار پانصد پيوند كليه انجام داديم نشنيدم كه بيمار بگوييد كه دنفرولوژيست فرموده باشد كه درمان پيوند درمان انتخابي است و معمولا بعد از چند سال دياليز نفرلوژيست توصيه به پيوند كرده است چرا ؟ چرا نفرولوژيست هاي محترم اهدا عضو از فاميل را توصيه و نهادينه نكردند ؟كي اينكاررا ميكرد كه نكرده نفرولوژيست يا ارولوژيست يا جراح پيوند؟ ما در ايران عزيز ما تا اهدا عضو از فاميل و اشنا و كسان فرهنگ نشود و بلحاظ نبودن كاداور فعلا روش ايرانيان مدل به اجبار بايد ادامه يابد تا بيماران زيادي جان خوشان راازدست ندهند در تمام كشورها فعلا اهداه غريبه بر قرار است بعلت نياز با احترام دكتر زمردي