شفاآنلاین:دکتر محمد نجفی سمنانی،دانشیار ارولوژی دانشگاه شهید بهشتی وجراح پیوند کلیه بیمارستان شهید دکتر لبافی نژاد که هم اکنون برای گذراندن فرصت مطالعاتی دردانشگاه آکسفورد انگلیس به سرمی برد،نسبت به خبرمتوقف شدن پیوند کلیه اززنده غیرفامیل دربیمارستان دکترشریعتی تهران واکنش نشان داد.
وی با ارسال یادداشتی اختصاصی برای
شفاآنلاین دراین باره نوشته است:"آیا نجات جان انسانها و کمک به بیماران نیازمند با اهداء کلیه و البته همراه با دریافت پول، نقض کرامت انسانی است؟
در تاریخ 16 بهمن 1397 خبرگزاری مهر از پزشکی محترم خبری منتشر نموده اند
مبنی بر اینکه پیوند کلیه از دهنده زنده غریبه و دریافت پول توسط دهنده
کلیه مصداق بارز نقض کرامت انسانی است. پزشک مذکور به عنوان ریاست
بیمارستان، دستور العملی را هم صادر فرموده بودند. باید توجه داشته باشیم
که مسائل اخلاقی پیوند کلیه از جمله مهمترین موضوعات علم اخلاق پزشکی
(Medical Ethics) بوده و هیچ موضوعی چالش برانگیزتر از پیوند
اعضاء در علم اخلاق پزشکی نبوده ومناقشه ایجاد ننموده است. تمامی قوانینی
که تا کنون در مورد پیوند اعضاء از وزارت بهداشت و درمان صادر شده، قبلا در
مرکز اخلاق پزشکی دانشگاه تهران به دقت مورد بررسی قرار گرفته و عدم
مغایرت آنان با مبانی علم اخلاق پزشکی تائید شده است. کسی که مایل است در
زمینه اخلاق پزشکی در پیوند اعضاء، مرجع تغییری گردد، باید به اصول این علم
مسلط باشد و بتواند بطور علمی نظریه و فرضیه اش را ارائه و پس از تصویب در
مراکز علمی اخلاق پزشکی و مرکز پیوند اعضاء وزارت بهداشت، دستور العمل
جدیدی صادر کند.
به صورت خیلی مختصرباید عرض کنم که اهداء کلیه برای نجات یک بیمار دیالیزی و
دریافت پول، ناقض خیرخواهی و عمل ایثارگرانه دهنده کلیه نیست، هر چند که
اهداء کلیه بدون دریافت پول، اوج قله ایثار می باشد. برای اینکه بتوانم این
مدعا را به صورت استدلالی ارائه کنم مثالی از شغل جراحان پیوند اعضاء
بعنوان شاهد عرضم می آورم ( اگر چه می توانم شغل شریف آتشنشانان را هم مثال
بزنم). فرض کنید جراح محترمی نیت کرده است که برای خدمت به مردم و جامعه
شغل جراحی را انتخاب و بیماران را درمان نماید. او سالیان طولانی از جوانیش
را در سخت ترین شرایط گذرانده و با مشقت فراوان پس از تحصیل علم و کسب
مهارت اکنون به این مقام مقدس رسیده است. او قسم خورده که درمان بیمارانش
را همواره برآسایش خودش مقدم داشته و برای درمان آنان حداکثر تلاش خود را
به کار ببندد و جراحی هایش را به بهترین نحو انجام دهد. خطر انتقال بیماری
از مریض به جراح و رخ دادن عوارض اجتناب ناپذیر عمل جراحی همواره او را
تهدید می کند. البته جراحان پیوند در ازای هر عمل جراحی که انجام می دهند
مبلغی ( چه کم یا زیاد) دریافت می کنند. ممکن است ادعا شود که این جراحان
واقعا انسان های پول پرستی هستند و فقط و فقط به خاطر پول این سختی ها را
می کشند و به خاطر پول، خود و خانواده شان آسایشی ندارند و حتی سلامتی
خودشان را بخاطر ریسک اجتناب ناپذیر تماس با خون آلوده و ابتلا به
بیماریهای مهلک، به خطر می اندازند (همانطور که در کمال تاسف می گویند
اهداء کنندگان کلیه، فقرایی هستند که فقط و فقط به بخاطر فقر و پول کلیه
شان را می فروشند). جواب ما به این ادعا این است که ممکن است بعضی جراحانی
باشند که فقط و فقط بخاطر پول پرستی و نه با نیت کمک به انسانها این شغل را
انتخاب کرده باشند، اما تعداد این ها خیلی کم و انگشت شمار است. جراح
محترم مورد مثال ما فردی است ایثارگر که نیت اولیه اش کمک به انسانیت و
نجات جان بیماران است و البته پول هم دریافت می کند و پول گرفتن هیچ ضرری
به عمل اخلاقی او وارد نمی کند (هر چند عده ای فکر کنند او پول پرست است).
باید بدانیم که پزشکانی که در اوج و قله ایثار هستند و برای درمان
بیمارانشان پولی طلب نمی کنند نیز کم نیستند 1. در مورد خطر اکتساب بیماری
بخاطر شغل جراحی هم عرض می کنیم که جراحی نیز مانند بقیه مشاغل، ریسک های
قابل قبولی دارد و باید جراحان تمامی احتیاطات لازم را به کار ببرند تا به
بیماری های قابل انتقال از تماس با خون و مایعات مریضشان مبتلا نشوند، هر
چند این ریسک هیچ گاه به صفر نمی رسد.
در مثل مناقشه نیست اما با توجه به مثال می شود گفت که اهداء کلیه حتی با
دریافت پول نیز عملی خدا پسندانه و اخلاقی است. دهنده های کلیه ای داریم که
به خاطر رضای خدا مجانا به فردی غریبه کلیه اهداء کرده اند (مانند پزشکانی
که رایگان بیمارانشان را درمان می کنند) و متاسفانه ما برای فرهنگ سازی
مطلوب، هیچگاه از آنان تقدیر شایسته ای نکرده ایم. بر خلاف رفتاری که با
اهداء کنندگان مرگ مغزی داشته ایم، دهندگانی را که کلیه ای را اهداء می
کنند و اکثریتشان نیت خیر برای گیرنده کلیه دارند و واقعا برای سلامتی
گیرنده دعا می کنند و البته پولی هم دریافت می کنند را با کمال تاسف، نه
تنها تقدیر نکرده ایم بلکه تحقیر و مذمت نموده ایم.
به طور خلاصه، نکته ای که می خواهم عرض بکنم این است که بر خلاف نظریه پزشک
محترم مذکور، دریافت پول به نفسه، هیچگاه نقض کرامت انسانی نیست. به نظر
این حقیرحتی اگر به اهداء کنندگان خویشاوند هم بر اساس قانون، پولی
بپردازیم تا مشوقی باشد که میزان اهداء کلیه از دهنده زنده خویشاوند نیز
افزایش پیدا کند، این نیز نقض کرامت هیچ انسانی نیست. عمل پیوند کلیه،
عملی است با یک ریسک قابل قبول برای دهنده و برای سلامتی دهنده هم مشکل
قابل توجه ای ایجاد نمی کند و فقط به همین دلیل است که ما توصیه می کنیم
خویشاوندان بیمار، کلیه خودشان را به عزیزانشان اهداء کنند (یکی از اصول
مهم و مسلم علم اخلاق پزشکی، ضرر نرساندن به بیماران است). مطالعات نشان
داده است که دهندگان کلیه، نسبت به متوسط جامعه، طول عمر بیشتری دارند. در
عمل پیوند کلیه، تمامی ذینفعان عمل پیوند پول می گیرند و شخص گیرنده کلیه
هم از یک مرگ تدریجی که درمان با دیالیز است به یک زندگی سالمتر و با کیفیت
تری که پیوند کلیه است می رسد. جراح حق الزحمه می گیرد، بیمارستان از دولت
پول می گیرد، (پیوند کلیه و دیالیز برای تمام بیماران در بخش دولتی، در
کشور ایران رایگان است) و پرسنل هم حقوق دریافت می کنند . متاسفانه در این
فرایند به تنها کسی که می گویند تو نباید پول بگیری (هر چند بقیه پول
بگیرند) و اگر پول بگیری انسانیت را نقض کرده ای، دهنده ایثار گر کلیه است.
دهنده کلیه پس از اهدا، چون پولی دریافت می کند نباید او را به باد تهمت
کلیه فروشی، پول پرستی بگیریم و هر گونه نیت خیر خواهانه و واقعی او را
برای کمک به بیماران در کنار دریافت پول، انکار نمائیم. باید از این
انسانهای متعالی به عنوان قهرمانان واقعی نظام سلامت، تجلیل کرده و فرهنگ
سازی مناسبی مانند پیوند از مرگ مغزی بکنیم. بیاد بیاوریم هفده سال قبل (
سال تصویب قانون مرگ مغزی) اگر خانواده ای با تلاش بسیار زیاد تیم فراهم
آوری اعضاء، اهداء عضو ازعزیز مرگ مغزی اش را قبول می کرد، نگران حرف مردم
بود. امروز به یمن فرهنگ سازی خوب، خانواده هایی که رضایت به اهداء عضو ز
مرگ مغزی می دهند، قهرمانان ملی به حساب می آیند که با این تصمیم جان تازه
ای به چندین بیمار بخشیده اند. بیاید با تغییر نگرشمان کاری کنیم که
همانطور که یک جراح وقتی پولی دریافت می کند احساس نمی کند شغلش عظمت
نداشته و خدایی نیست یک اهداء کننده کلیه هم، وقتی که پولی دریافت می کند
حس رضایت مندی از نجات یک انسان را از دست ندهد.
مطلب دوم که خیلی هم مهم است (و درعلم اخلاق پزشکی، فرهنگ جوامع یکی از
معیارهای مهم اخلاقی بودن یا نبودن افعال محسوب می شود) این است که تمامی
مراجع تقلید نیز به صراحت اعلام کرده اند که دریافت پول توسط دهنده کلیه که
با اهداء کلیه به یک بیمار نیازمند، جان او را نجات می دهد، جایز است.
مطلب سومی که می خواهم خیلی کوتاه، فقط به آن اشاره کنم (البته خیلی نیاز
به بحث در جای دیگری دارد تا با استدلال مطلب شرح داده شود) این است که ما
در کشورمان چیزی به عنوان خرید و فروش کلیه اصلا نداریم. زیرا اگر یک بیمار
دیالیزی ثروتمند خارجی با خودش مبلغ یکصد هزار دلار به ایران بیاورد (هر
سال فقط هزاربیمار دیالیزی آمریکایی به خاطر لیست انتظار طولانی در آمریکا
به مراکز غیر قانونی پیوند کلیه در کشورهایی خاص برای پیوند کلیه از غریبه
مراجعه و این مبلغ را می پردازند و غیر قانونی پیوند می شوند)، در ایران
کلیه ای برای فروش وجود ندارد تا بتواند آن را بخرد و درمان بشود (در ایران
اسلامی خرید و فروش کلیه مانند امر رایج در کشورهایی مثل هند و پاکستان
وجود ندارد). این تسهیلات نظام مند منحصر به فرد، پاک و عاری از هرگونه
سودجویی که به نام الگوی ایرانی پیوند کلیه توسط سازمان بهداشت جهانی
شناخته می شود، فقط برای حفظ جان بیماران ایرانی است تا در زمان انتظار
پیوند از جسد، بخاطر کمبود ارگان از مرگ مغزی، جان خود را از دست ندهند
(اولویت پیوند در کشور ما، پیوند کلیه از اهداء از مرگ مغزی است و تلاش
نظام سلامت در این راستا باید خیلی بیشتر بشود). ایران در حال حاضر کوتاه
ترین لیست انتظار پیوند کلیه در جهان را دارد و به اذعان سازمان بهداشت
جهانی ایران تنها کشوردر جهان است که واقعا توریسم پیوند را از بین برده
است. "
من الله التوفیق و علیه التکلان
دکتر محمد نجفی سمنانی
دانشیار ارولوژی دانشگاه شهید بهشتی
جراح پیوند کلیه بیمارستان شهید دکتر لبافی نژاد
17 بهمن ماه 1397- در طی گذرندان فرصت مطالعاتی در دانشگاه آکسفورد- شهر آکسفورد انگلستان
پی نوشت:
1. مرحوم آقای دکتر شیخ در مشهد یک نمونه از چنین اسوه هایی بودند که بدون
دریافت پول مردم را درمان می کرد. ایشان در اوج قله ایثار بود و رهبر عظیم
الشان انقلاب حضرت امام خامنه ای هم از ایشان به نیکی یاد کرده و ایشان را
اسوه حسنه پزشکان دانسته اند.