شفا آنلاين-نگاه تیزبین حضرت علی(ع) به موضوع بیت المال همیشه در منابع دینی و تاریخی مورد توجه بوده گفت وگوی امیرمومنان با برادر خود و پیشنهاد آن حضرت برای به تصویر کشیدن خطر خیانت در بیت المال خواندنی است.
به گزارش
شفا آنلاين،امروز سیزدهم رجب مصادف با سالروز ولادت امیرمومنان مجسمه ی عدالت است،
امامی که در حکومت کوتاه خود به عدالت معنا بخشید و احکام الهی را بر اساس
معیارهای دینی در جامعه اجرا کرد.
حضرت امیر (ع ) در زمان خلافت خود
در تقسیم بیت المال هیچ تبعیضی را برنمی تابید و اگر به آن حضرت گزارش می
رسید که یکی از فرمانداران مرتکب تخلفی شده، او را شدیدا مورد مواخذه قرار
می داد.
امیرمومنان درباره بیت المال به فرماندار خود در مکه که
«قثم بن العباس» نام داشت، این گونه سفارش کرد: آنچه از بیت المال نزد تو
جمع می شود، در میان مستمندان و عیالمندان آن محل تقسیم کن و مواظب باش که
این اموال حتماً به مصرف بیچارگان و درماندگان برسد و اگر چیزی از آن اضافه
ماند، برای ما بفرست تا در میان نیازمندان اینجا تقسیم کنیم.
حضرت
علی(ع) که در مساله بیت المال بر اساس منطق قرآن و بدون توجه به وابستگی
های گروهی یا قبیله ای عمل می کرد، در مقابل تقاضای یکی از شیعیان خود مبنی
بر درخواست مبلغی از بیت المال فرمود: این اموال نه مال من است و نه مال
تو، بلکه متعلق به همه مسلمانان است.
مصطفی دلشاد تهرانی استاد
دانشگاه قرآن و حدیث شهرری در این زمینه گفت: شخصی از حضرت علی(ع) انتظار
داشت که چون شیعه است، از یک فرصت اقتصادی در حکومت آن حضرت برخوردار شود و
لذا درخواستی را مطرح کرد که امیرمومنان(ع) عصبانی شد و فرمود این اموال
نه برای من و برای توست ولی آن حضرت تاکید کردند که اگر کار کرده ای؛ سهم
خودت را دریافت کن.
وی افزود: حضرت علی(ع) در روزهای اول حکومت خود
خطبه ای ایراد کرد و فرمود آنها که می گویند ما مسلمانان اولیه و با تقوی
هستیم باید امکانات بیشتری بگیریم، بدانند که اجر آنان نزد خداست و امروز
همه در فرصت های اقتصادی یکسان هستند.
مرحوم حجت الاسلام محمد دشتی
در جلد سوم کتاب الگوهای رفتاری که به موضوع «امام علی (ع) و اقتصاد»
اختصاص دارد، داستانی را نقل می کند و نحوه برخورد حضرت امیر را در ارتباط
با اهمیت بیت المال اینگونه به تصویر می کشد:
عقیل در دوران خلافت
امیرمومنان (ع) به عنوان مهمان به خانه آن حضرت وارد شد. حضرت علی (ع) به
فرزندش امام حسن (ع) اشاره کرد که جامهای به عمویت هدیه کن و امام حسن (ع)
نیز یک پیراهن و یک رداء از مال شخصی خود به عمویش اهداء کرد.
هوا
گرم بود، علی (ع) و عقیل روی بام دارالاماره نشسته و مشغول گفت و گو
بودند. موقع شام خوردن رسید، عقیل خود را مهمان دربار خلافت میدید و طبعا
انتظار سفره رنگینی داشت ولی بر خلاف انتظار وی، سفره بسیار فقیرانهای
آورده شد که فقط نان و نمک در آن بود.
عقیل با کمال تعجب پرسید آیا
غذا هرچه هست همین است؟ و علی (ع) فرمود: مگر این نعمت خدا نیست؟ من که
خدا را بر این نعمتها بسیار شکر میکنم و سپاس میگویم.
عقیل گفت:
پس باید حاجت خویش را زود بگویم و مرخص شوم. من مقروضم و زیربار قرض
ماندهام؛ دستور فرما هرچه زودتر قرض مرا ادا کنند و هر مقدار میخواهی به
برادرت کمک کن تا زحمت را کم کرده و به خانه خویش بازگردم.
امیرالمومنین(ع)
از میزان بدهی او پرسید وعقیل میزان آن را صد هزار درهم اعلام کرد. علی
(ع) فرمود: چقدر زیاد، متاسفم برادر جان که این مقدار ندارم تا قرض های تو
را بدهم ولی صبر کن تا هنگام پرداخت حقوق از سهم شخصی خودم بردارم و به تو
بدهم که شرط مساوات و برادری را به جا خواهم آورد.
عقیل گفت: آیا
صبر کنم تا وقت پرداخت حقوق برسد؟ بیت المال و خزانه کشور در دست توست و به
من میگویی صبر کن تا موقع پرداخت سهمیهها برسد و از سهم خودم به تو
بدهم؟ درحالی که تو هر اندازه بخواهی میتوانی از خزانه بیتالمال برداری.
عقیل
در ادامه گفت: چرا مرا به رسیدن موقع پرداخت حقوق حواله میدهی؟ مگر تمام
حقوق تو از بیت المال چقدر است؟ فرضا تمام حقوق را هم به من بدهی؛ چه دردی
از من دوا میکند؟
علی(ع) فرمود : من از پیشنهاد تو تعجب میکنم،
این که خزانه دولت پول دارد یا ندارد، چه ربطی به من و تو دارد؟ من و تو هر
کدام فردی هستیم مثل سایر افراد. درست است که برادر من هستی و من باید تا
حدود امکان از مال خودم به تو کمک کنم اما از مال خودم، نه از مال مسلمین.
این
مباحثه ادامه یافت و عقیل به زبانهای مختلف دست بردار نبود و میگفت:
اجازه بده از بیت المال پول کافی به من بدهند تا دنبال کار خودم بروم.
محلی
که آنها نشسته بودند، مشرف بر بازار کوفه بود و صندوقهای تجار و
بازاریها از آنجا دیده میشد. در این بین که عقیل اصرار و سماجت میکرد،
علی (ع) به عقیل فرمود: اگر باز هم اصرار داری و سخن مرا نمیپذیری، پس
پیشنهادی به تو میکنم. اگر عمل کنی؛ میتوانی تمام دین خویش را بپردازی و
بیش از آن هم داشته باشی.
عقیل گفت چه کار کنم؟ و علی (ع) فرمود:
در پایین ساختمان، در بازار، صندوقهایی است و زمانی که بازار خلوت شد و
همه رفتند تو از اینجا پائین برو و قفل بعضی از صندوقها را بشکن و هرچه
دلت میخواهد از آن بردار.
عقیل پرسید: آنچه در صندوق هاست مال کیست؟
حضرت علی (ع) فرمود: مال مردم شهر است.
عقیل
گفت: عجب !! به من پیشنهاد میکنی صندوق های مردم را بشکنم و مال مردم
بیچارهای که به هزار زحمت بدست آورده و در این صندوقها ریختهاند و به
خدا توکل کرده و رفته اند را بردارم؟
علی (ع) فرمود: پس چطور به من
پیشنهاد میکنی که صندوق بیت المال مسلمین را برای تو باز کنم؟ مگر این
مال متعلق به کیست؟ این اموال مال همه مومنین است که راحت و بیخیال در
خانههای خویش خفتهاند.
آن حضرت برای اینکه عقیل را بیشتر آگاه کند، فرمود: پیشنهاد دیگری میکنم اگر میل داری این پیشنهاد را بپذیر.
عقیل گفت: دیگر چه پیشنهادی؟
امیرالمومنین
(ع) فرمود: اگر حاضری شمشیر خویش را بردار و من هم شمشیر خود را
برمیدارم، در این نزدیکی انبار قدیمی حیره است و در آنجا بازرگانان عمده و
ثروتمندان بزرگی هستند، شبانه میرویم و بر یکی از آنها شبیخون میزنیم و
ثروت کلانی بلند کرده و میآوریم.
عقیل گفت: برادر جان من برای
دزدی نیامدهام که تو این حرفها را میزنی، میگویم از بیت المال و خزانه
کشور که در اختیار توست اجازه بدهید پولی از آن به من بدهند تا من دیون خود
را از آن بپردازم.
حضرت علی (ع) فرمود: اتفاقا اگر مال یک نفر را
بدزدی بهتر است از اینکه مال صدها هزار نفر مسلمان یعنی مال همه مسلمین را
بدزدی. ربودن مال چند نفر با شمشیر، دزدی است ولی ربودن مال عموم مردم دزدی
نیست؟ تو خیال کردهای که دزدی فقط منحصر به این است که کسی حمله کند و با
زور مال او را از چنگالش بیرون بیاورد. بدترین اقسام دزدی همین است که
الان به من پیشنهاد میکنی.
بسیاری از کارشناسان مذهبی معتقدند سیره امیرمومنان(ع) بهترین الگو و سرمشق برای چگونگی بهره گیری از بیت المال در حکومت اسلامی است.
حجت
الاسلام حسین جلیل زاده ماکویی گفت: کسانی که در
جمهوری اسلامی به عنوان مدیر و کارمند دستگاه دولتی خدمت می کنند؛ بایستی
در ارتباط با صرفه جویی سیره امیرمومنان(ع) را در نظر بگیرند. البته شاید
عده ای کج فهم در بعضی از مسائل فرعی و جزیی نسبت به مصرف بیت المال وسواس
به خرج دهند اما در مسایل کلان و بزرگ دست به تعدی و اسراف بزنند.
وی
افزود: بدون شک آنچه در مورد سفارش حضرت امیر(ع) آمده؛ دقت و صرفه جویی در
مسایل خرد و کلان است و شاید هدف اصلی آن حضرت از دقت در امور جزیی نیز
این باشد که روحیه دقت و صرفه جویی در دولتمردان تقویت شود و از اسراف و
ریخت و پاش در اموال عمومی به ویژه در سطح گسترده جلوگیری به عمل آید.
این
استاد دانشگاه توضیح داد: بخشی از اموال و امکانات دولتی و عمومی در
سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی یا عمومی در اختیار مدیران و کارمندان
است تا از این اموال در موارد مشخص و یا درمواردی که ضرورت احساس می شود؛
بر اساس اختیارات قانونی و یا طبق تشخیص آنان بهره برداری شده و مورد
استفاده قرار گیرد.
یکی از سفارش های امیرمومنان به کارگزاران خود
این بود که در بیت المال نهایت صرفه جویی را مراعات کنند به گونه ای که حتی
نوک قلم های خود را به اندازه ای ریز بگیرند که در کاغذ نهایت صرفه جویی
رعایت شود.
حضرت امام خمینی(ره) درباره این سفارش حضرت امیر فرمود:
این یک دستوری هست برای همه؛ یعنی، دستوری هست برای کسانی که در بیت المال
دست دارند. این طور حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- در وقت حکومتش دستور
میدهد برای صرفهجویی. او مضایقه میکند که در یک صفحه که میشود 10 سطر
نوشت، پنج سطر نوشته بشود؛ یک قلم که میتواند آن مرکبی که در آن وقت بوده
است صرف کند، سرش ریزه باشد تا کم صرف بشود، حرف های غیراصولی نوشته نشود،
که صرفه واقع بشود.
بنیانگذار جمهوری اسلامی افزودند: باز از ایشان
نقل شده است که حساب بیت المال را میکشیدند، چراغی روشن بود، شمعی روشن
بود و کسی آمد با ایشان حرف دیگری میخواست بزند، شمع را خاموش کردند،
فرمودند که این مال بیت المال است، تو میخواهی حرف دیگر بزنی.
حضرت
امام در ادامه این سخنان به وزارتخانهها و دستگاه های دولتی تاکید کردند
تا در حد ضرورت از بیت المال استفاده کنند و با الگو قرار دادن این کلام
امیر(ع) به دستورات اسلام پیرامون صرفه جویی در بیت المال توجه کنند.
حضرت
آیت الله خامنه ای در پیام نوروزی سال 76 به مسوولان کشوری توصیه کردند تا
راه صرفهجویی و مقابله با اسراف را به مردم بیاموزند و در ادامه تاکید
کردند: اسراف مسوولان دولتی، از اسراف مردم عادی مضرتر است؛ زیرا که این
اسراف در بیتالمال است.
حجت الاسلام جلیل زاده درباره این دستور
حضرت امیر مبنی بر تراشیدن نوک قلم ها گفت: حضرت علی(ع) برای این که
دولتمردان را به نهایت صرفه جویی از درآمدهای عمومی توجه دهد و آنان را به
جلوگیری از اسراف وادارد؛ در بخشنامه ای از آنان خواست تا حتی در نوشتن
نامه به او صرفه جویی کنند.
به گفته این کارشناس مذهبی اگر مدیران و
کارمندان در نگارش نامه های اداری و سایر مسائل مالی مربوط به بیت المال
چنین دقتی را لحاظ کنند؛ دیگر از اموال عمومی و بیت المال، سفره های
آنچنانی نمی آرایند و بر خودروهای گرانقیمت سوار نمی شوند و در جهت آسایش
خود و دوستان خویش هر چه بیشتر نمی کوشند.
وی از ماجرای عبرت آموز
طلحه و زبیر یاد کرد و گفت: این دو صحابی پیامبر اعظم (ص) زمانی برای کار
شخصی خدمت علی (ع) رسیدند که آن حضرت مشغول رسیدگی به امور بیت المال بود و
لذا امام علی(ع) چراغ بیت المال را خاموش کرد و دستور دادند تا از خانه آن
حضرت چراغ دیگری بیاورند ولی آن حضرت حاضر نشد حتی دقایقی از پرتو نور
چراغی که از درآمدهای عمومی بوده؛ برای مصرف شخصی استفاده شود.