کد خبر: ۲۱۹۵۹۱
تاریخ انتشار: ۱۸:۲۰ - ۱۸ دی ۱۳۹۷ - 2019January 08
راست است كه طرح تحول سلامت انتظارات و در نتيجه مخارج بسيار افريد كه با ان تمهيدات اوليه قابل براورد نبود . مخارجي كه در واقع مخارج عقب ماندگي هاي بيشمار سيستم سلامت بود
شفاآنلاین>سلامتمهم ترين رويداد دوران وزارت اخير طرح تحول سلامت  بود . ظاهرا طرح تحول سلامت مقداري پول بود كه بدون ترتيبات و برنامه ريزي هاي لازمه در سلامت خرج شد . راست است كه ميگويند براي هر تحول اجتماعي موسسات خودسامان ضرورت دارند ونه پول .ميگويند بدون چنين مؤسساتي پول بر اتش بحران ها مثل نفت عمل ميكند ورأست ميگويند بقولي سوزش اين اتش به تجربه ثابت شد .بعلاوه امار ها ميگويند بيشترين كمك هاي اقتصادي خارجي در تاريخ به أفغانستان داده شده است اما تاثير ان در بازسازي أفغانستان چيزي در حد صفر بوده است

راست است  كه طرح تحول سلامت انتظارات  و در نتيجه مخارج بسيار افريد كه با ان تمهيدات اوليه قابل براورد نبود . مخارجي كه در واقع مخارج عقب ماندگي هاي بيشمار سيستم سلامت بود

 تحول سلامت مقدمات بسياري لازم داشت كه فراهم نشد .انديشيده نشد از ان بدتر بنظر ميرسد در أفق تصورات هم نبود .بايد تزريق پول و سرمايه قطعا بعد از تمهيدات فراوان ،تنظيم سطح بندي خدمات و افتراق بين خدماتي كه وظيفه ذاتي دولت تصدي گري مستقيم انهاست و ساير خدمات رخ ميداد .بعلاوه ميبايست تعرفه خدمات پزشكي با اولويت خدمات انساني بر خدمات ابزاري مورد توجه و در عمل به همراه زمينه هاي لازم براي نظارت كيفي فعال بر كار پزشكي اعمال ميشد  و پابه پاي هر كدام از اين پيشرفت ها منابع مالي هركدام تعريف ميگرديد .وگرنه تحول در سيستم هاي سلامت نياز و عطشي  بود كه ضرورت ان را جامعه و بيش از ان جامعه پزشكي احساس ميكرد .حال ايا وضعيت اضطراري سلامت باعث اين اقدام ناگهاني شد يا قصد تزريق اميد در جامعه بود به هر حال ميشد انتظار داشت كه هردو هدف در اندكي درازمدت تر به دست نخواهند امد .نااميدي ناشي از اين اقدام چشم انداز بهبود را در اذهان تيره تر خواهد كرد .بحران ريشه دار سلامت كه از پس اين چندسال هم چنان در حال تعميق است بدترين جنبه اش ان بود ه كه از نظر ها پنهان و حتي به چشم فرهيختگان و انديشمندان هم نمي ايد .

تنها دولت و گفتمان حاكم نيست كه بهترين خدمات سلامت را تنها از پزشكان درخواست ميكند  ان هم ارزان ! در بحران هايي كه في المثل با مرگ يك هنرمند محبوب پديد مي امد معلوم ميشد بخش فرهيخته جامعه هم قادر به رويت ساختار هاي اقتصادي -اجتماعي سلامت نيست . در خواست براي اصلاح ساختارها تنها توسط پزشكان انجام  ميشد كه انها هم سلامت را تنها در أفق ديد و تخصص خود در نظر مي اوردند .باور كردني نيست اما گويا جامعه ما هم در بخش سنتي و هم در بخش مدرن ان كه هردو تحت تاثير باورهاي عميق فرهنگي و تاريخي هستند هنوز خدمات نوين پزشكي و تاثير ان در بهبود زندگي را باور نكرده است . از نگاه هردو سيستم سلامت خوب سيستم رايگان است و پزشك خوب هم كسي است كه پول نميگيرد .از يك سو از نگاه سنتي هنوز معلوم نيست طب مدرن تا چه حد ممكن است بيش از دستورات سنتي انچه در كتاب هاي قديم نوشته شده و البته رعايت شعائر بر سلامت تاثير بگذارد از سوي ديگر بخش مدرن بيشتر نگران تاثيرات شيميايي داروها و مداخلات پزشكان است و او هم كار پزشكي را به غايت ساده ديده شبانه روز در كتاب خود گوگل به دنبال فراگرفتن ان است

    طرح تحول سلامت ابتدا به شكل رويت و به رسميت شناختن قوانين اقتصاد يا به زبان بسيار ساده نياز به پول بيشتر براي سلامت بهتر نمود پيدا كرد كه ميتوانست باعث اميدواري گردد .زنبيلي بود براي اين كار ضرور و باور نشده در كنار زنبيل هايي كه بخش هاي ديگر جامعه به ضرورت انها إيمان اورده و پشت دربودجه گذاشته بودند .در ابتدا نهاد هاي تصميم گير در تضاد بايكديگر به نظر نميرسيدند .بسياري از مسيوليني كه شش سال بعد در تخالف با يكديگر قرار گرفتند طرح تحول سلامت را رهاورد دولت جديد ميدانستند ، در برابر سياست هايي كه پيش از ان بيمارستان ها را خودگردان و هزينه هاي دولت در اساسي ترين وظايفش را به حداقل رسانده بودند .

   جامعه پزشكي (medicine)با هر تركيبي از كابينه و وزارت بهداشت هم چنان خواهان تحول در سيستم هاي وامانده سلامت است .جامعه پزشكي نه قادر است بخش هاي مختلف  حاكميت از سازمان برنامه و بودجه گرفته تا وزارت بهداشت را مستقل از يكديگر ببيند و نه در موضعي است كه بتواند تقصير هريك از انها را قضاوت كند .در حالي كه هم چنان بيمارستان ها در فضاهايي تنگ گرفتار تنگناهاي بيشمارند .گروه هاي پايين اجتماعي اي كه مراقبت از انها ذاتي ترين وظيفه دولت هاست در آستانه بخش ها و درمانگاه هاي دولتي سرگردانند .

بيماران مزمن ناتوان و بيماران اورژانس هم كه حتي در اقتصادها ي سرمايه داري دولت ها متولي انها هستند سامان درستي ندارند  همانطور كه پيش تر گفته شد در سال هاي گذشته حتي تا ان حد كه بتوانيم اين سطوح را از هم تفكيك كنيم هم تحول پيدا نكرديم .اين همه نا هماهنگي در يك وظيفه زمين مانده را تنها زماني ميتوان بخشيد كه جامعه پزشكي دريابد تمام اين تجارب تلخ حداقل اين درس را به مسيولين امر اموخته اند كه "اقتصاد "و "سلامت  " و مهم تر از ان "اقتصاد سلامت "ان هم در شرايط توسعه نامتوازن ملي ما مباحثي پيچيده است كه اصلاح انها نيازمند كارشناساني در مقياس بين المللي است تا بتوان از اين گذشته چرايي فرا راه اينده ساخت.دکتر بابک زمانی/متخصص بیماری های مغز و اعصاب
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: