هیچ گونه نظارتی بر مجرمي که یک بار تجربه جرم و زندان را داشته است وجود ندارد. ما در اینجا با دو بخش مواجه هستیم یکی یادگیری جرم و نبود روشهای پیشگیری از جرم در زندان است و دیگری نبود نظام نظارتی بعد از زندان است یعنی هیچ گونه بازپروری اجتماعی اتفاق نمی افتد
شفا آنلاین>اجتماعی>هفته گذشته انتشار فیلم مردی 30 ساله که در خیابانهای تهران کارتن خواب ها را آتش می زد، بازتاب فراوانی داشت. این حجم از خشونت آن هم از سوی شهروندی که در کنار دیگر مردم زندگی میکند، همه را شگفت زده کرد.
به گزارش
شفا آنلاین:این در حالی است که این موضوع ریشههای فراوانی دارد و میشود از نقطه نظرهای مختلف آن را بررسی کرد. متهم از مجرمان با سابقه بوده و بارها پیش از این در زمینه قدرت نمایی و اذیت و آزار به ویژه آزار جنسی<
Sexual harassment> دستگیر و دوباره آزاد شده است. به گزارش برنا بررسی پرونده جرایم این متهم حکایت از آن داشت که وی اولین بار در تهران سال ۱۳۸۵ به اتهام ضرب و جرح عمدی دستگیر و روانه زندان شده و در ادامه مجددا در سال ۱۳۸۵ به اتهام «ضرب و جرح عمدی»، سال ۱۳۸۶ به اتهام «سرقت»، سال ۱۳۸۷ به اتهام «تخریب و قدرتنمایی با چاقو و ورود به عنف به منزل»، سال ۱۳۷۹ به اتهام «سرقت مقرون به آزار و اذیت»، سال ۱۳۸۹ به اتهام «جرح عمدی»، سال ۱۳۹۵ به اتهام «سرقت مقرون به آزار»، سال ۱۳۹۶ به اتهام «ضرب و جرح و سرقت مقرون به آزار» و نهایتا آخرین بار به اتهام «تخریب عمومی و اخلال در نظم و آرامش عمومی» دستگیر و روانه زندان شده است. بعد از این حادثه و انعکاس آن در جامعه واکنش های بسیار زیادی اتفاق افتاد.
«کامل دلپسند» جامعه شناس درباره واکاوی این ماجرا در جامعه میگوید: « این موضوع را می توان از دو منظر بررسی کرد: یکی درباره نقش زندان در پیشگیری از وقوع جرم و دیگری نقش نهادهایی قضایی و اجتماعی در کنترل این افراد در شیوه مواجهشان با جامعه بعد از آزاد شدن از زندان است. بخش اول این ماجرا مربوط به نگاهی است که زندان بر روی این آدم دارد و اینکه زندان به عنوان یک دارالتادیب چقدر میتواند در جلوگیری از جرم این آدم موثر باشد». او با اشاره به نقش زندان در جلوگیری از جرم مجرمانی که به مدت زمانی را در آنجا میگذرانند گفت: «در زندان باید بازپروری اجتماعی وجود داشته باشد تا مجرمان بتوانند جامعهپذیر شوند و ارتباط با آدمها را یاد بگیرند تا وقتی که وارد اجتماع میشوند زندگی سالمی را داشته باشند».
این جامعهشناس رفتار با زندانیها و مجرمانی که در زندانهای ایران مدت زمان جرم حبس و مجازات خود را سپری میکنند را در بازپروری و بازنگشتن به جرم آنها موثر نمی داند و میگوید:« اما آنچه که در زندانهای ایران اتفاق میافتد، به هيچ وجه نقش بازپروری اجتماعی ندارد و بیشتر مجرم اجتماعی را بازتولید میکند. اساسا زندان محفلی شده که در آن یادگیری جرم اجتماعی بیشتر اتفاق می افتد». کامل دلپسند با استناد به یکی از نظریههای جامعهشناسی درباره وقوع جرم میگوید: « یک نظریهپرداز جامعهشناسی میگوید: رفتارهای ناهمروا یا رفتارهای کجرو زمانی اتفاق میافتد که تعامل آدمهای مجرم با ناهم نوا بیشتر از آدم های عادی باشد. آدم هایی که در زندان هستند مجرمند و اساسا یادگیری اجتماعی جرم دوباره در زندان اتفاق میافتد. البته این هم درست است که حتی بسیاری از مجرمان در زندان عقدهایتر میشوند یعنی تمایلشان برای انجام بزه بیشتر میشود». این جامعهشناس جای خالی آموزشهای روانی و مددکاری موثر برای این نوع از مجرمان در زندان مهم میداند و می گوید:« در زندانها هیچ گونه بازپروری روانی و اجتماعی که با مجرمان کار کنند وجود ندارد. یعنی فرد به حال خودش رها می شود».
نقش نهادهای قضایی و اجتماعی در کنترل افراد بعد از خروج از زندان
اما بخش دوم صحبتهای این جامعهشناس درباره وظایفی است که مسئولان برای حفظ امنیت جامعه از آسیبهایی که این مجرمان به افراد میرسانند، دارند. او میگوید:« قاعدتا وقتی که مجرمی از زندان آزاد میشود آن هم مجرمی که جرمی مانند آزار و ادیت شهروندان و یا آزار جنسی دارد در این شرایط در تمام دنیا نظارت بر روی آنها وجود دارد و یا حتی بیشتر میشود؛ ساختارهای نظارتی ما نه تنها در بعد دولتی بلکه در بعد عمومی و محلهای هم بسیار کم است».
هیچ گونه نظارتی بر مجرمي که یک بار تجربه جرم و زندان را داشته است وجود ندارد. ما در اینجا با دو بخش مواجه هستیم یکی یادگیری جرم و نبود روشهای پیشگیری از جرم در زندان است و دیگری نبود نظام نظارتی بعد از زندان است یعنی هیچ گونه بازپروری اجتماعی اتفاق نمی افتد». از سوی دیگر برخوردهای خشن با زندانی و نبود روشهای مطالعه شده برای بازپروری مجرمان باعث میشود که آنها دچار حسی به نام انتقام شوند و در جامعه آن را تخلیه کنند. وقتی مجرم در زندان مورد خشونت همبندیها و یا مسئولان زندان قرار میگیرد، طبیعی است که بعد از بیرون آمدن از زندان آن را در جامعه بروز دهد؛ باید به این نکته توجه کنیم که وقتی یک فردی در زندان است اینکه در آنجا چه بر سرش آمده بر اساس انگیزههای فردی و اجتماعی حس انتقام از جامعه به او تعلق بدهد.حال این فردی که در زندان بازپروری نشده عقدههایش متوجه آسیبپذیرترین قشر اجتماع میشود. مجرم حس انتقام شدیدي از جامعه دارد، در مورد هر کسی نمیتواند انجام دهد و در مورد آسیب پذیرترین افراد جامعه انجام میدهد. و چه کسی بهتر از کارتنخوابها که از نظر اجتماعی مهجورتر هستند تا هدف انگیزه های انتقام جویانه این فرد قرار بگیرند».
ممکن است از سالها قبل چنین جرايمی وجود داشته باشند اما حالا به مدد شبکههای اجتماعی بیشتر بروز پیدا میکنند. دلپسند در این باره میگوید: «البته جرايمی از این دست، ممکن است همیشه وجود داشته باشد اما در این برهه زمانی که شبکههای اجتماعی هستند و می توانند آن را به جامعه بروز دهند بسیار موثر است».
به وجود این چنین خشونت هایی در جامعه وندالیسم می گوییم و از آثار آن تخریب جامعه به طور کلی است:« ما وندالیسم را در جوامع مختلف داریم که در آن تخریب اجتماع و افراد اجتماع در آن اتفاق می افتد. من فکر میکنم بخش زیادی از آن به اصلاح نظام اجتماعی زندان برمیگردد. باید در زندان حضور روانشناسها پر رنگتر باشد و حتی بعد از دوران زندان باید کارکرد بازپروی اجتماعی در این افراد صورت بگیرد».
نبود «گفتوگو» عامل افزايش خشونت در جامعه
در این میان باید به این نکته هم اشاره کرد که خشونتی که در جامعه وجود دارد جای گفتوگو بين افراد را از بین برده است. در همین زمینه «سعید خراطها» جامعهشناس و آسیبشناس نیز با اشاره به انتشار تصاویر فردی که کارتنخوابها را آتش میزد، گفت: « این ناهنجاریهای رفتاری علل مختلفی دارد و این رفتارهای خشونتآمیز باید ریشهیابی شود». از آنجا که تاکنون با چنین پدیدهای روبهرو نبودهایم، اینگونه ناهنجاریهای رفتاری را به عوامل مختلفی میتوان مرتبط دانست. خراطها ادامه داد: ممکن است افرادی که به آتش زدن کارتنخوابها دست زدهاند، به نیت انتقام دست به این کار زده باشند یا وضع مشابهی داشتهاند یا اینکه درباره کارتنخوابها ذهنیت منفی داشتهاند. بنابراین باید ریشههای آن بررسی شود. او با بیان اینکه باب گفتوگو از جامعه گرفته شده است، گفت:« امروز شاهدیم که دیگر مشکلات از طریق زبان و گفتوگو حل نمیشود و بسیاری از رفتارها در قالب خشونت رخ میدهد. به عبارت دیگر، برخی از افراد اگر به خواستههای خود نرسند، به اشکال مختلفی واکنش نشان میدهند که یکی از آن خشونت است و ممکن است به شکل تصاویری که در فضای مجازی منتشر شده است، بروز کند». خراطها با تاکید بر اینکه فضای گفتوگو نباید در جامعه بسته باشد، گفت:«اگر این فضا در جامعه بسته باشد، هر روز شاهد رفتارهای مختلف و جدید در کشور خواهیم بود».قانون