تجارب بعدی ما هم در این راستا پیش رفته و این باورهای اولیه را تقویت می کند. در واقع بخش زیادی از تصمیمات بزرگسالی ما بر اساس همان تجارب دوران کودکی گرفته میشود.بنابراین حیاتی است که کودک درون خود را به همراه تجارب و خاطراتی که دارد مورد بازبینی مجدد قرار دهیم
شفاآنلاین>سلامت> همه ما داستان زندگی شخصی خود را داشته و تحت تاثیر محیط، وقایع و مردمانی که با آنها در ارتباط بودهایم قرار داشتهایم. کودک درون ما همه این خاطرات را حفظ کرده و روی زندگی ما اثر میگذارد.به گزارش شفاآنلاین، تجارب بعدی ما هم در این راستا پیش رفته و این باورهای اولیه را تقویت می کند. در واقع بخش زیادی از تصمیمات بزرگسالی ما بر اساس همان تجارب دوران کودکی گرفته میشود.بنابراین حیاتی است که کودک درون خود را به همراه تجارب و خاطراتی که دارد مورد بازبینی مجدد قرار دهیم. اگر از کودک درون خود فرار کنیم مجبور هستیم که همان اشتباهات گذشته را تکرار کرده و ...کودک درون چیست؟تا شش سالگی ذهن ما نسبت به این وقایع شدیدا حساس بوده و بسیار مهم است که چه تجاربی را تا آن دوران داشتهایم. سپس بر اساس آنها تصمیم گیری هایی برای اینکه چگونه در زندگی خوب به نظر برسیم و به حیات خود ادامه دهیم شکل می گیرد.تجارب بعدی ما هم در این راستا پیش رفته و این باورهای اولیه را تقویت می کند. در واقع بخش زیادی از تصمیمات بزرگسالی ما بر اساس همان تجارب دوران کودکی گرفته میشود.بنابراین حیاتی است که کودک درون خود را به همراه تجارب و خاطراتی که دارد مورد بازبینی مجدد قرار دهیم. اگر از کودک درون خود فرار کنیم مجبور هستیم که همان اشتباهات گذشته را تکرار کرده و به باورهای غلط شکل گرفته از دوران کودکی ادامه دهیم.ما نمیتوانیم به راحتی این طرح هایی که از زمان کودکی ریخته شده است را اصلاح و ویرایش کنیم چون سالها به آن پایبند بودهایم و مسائلی بودهاند که باعث محافظت ظاهری ما از عوامل خطر شناخته میشوند بنابراین به راحتی دور ریخته نمیشوند.در درون ما کودکی است که نیاز به توجه،درک و حمایت ما دارد و بر اساس تجارب خود، به طور غیر مستقیم رفتارهای ما را کنترل میکند. مهم نیست شما چند سال دارید و چه سمتی دارید. ممکن است رئیس یک شرکت بزرگ باشید و اطلاعات بالایی داشته باشید ولی از اینکه یکی از کارمندانتان سر جلسه خمیازه بکشد شدیدا عصبانی شوید و کودک درون شما حس کند با کاری که آن کارمند کرده به شما بی احترامی شده چون وقتی کودک بودید هم والدین شما وقتی نمیخواستند توجهی به حرفهایتان کنند خمیازه سر می دادند.شاید بخواهیم ندای کودک درون خود را توسط الکل یا مواد و یا پرخوری و رفتارهای ناسالم دیگر خاموش کنیم ولی اینها تنها درمان های موقت هستند و پس از مدتی دیگر جوابگوی فریادهای بلند کودک درون شما که عاجزانه می خواهد نیازهای خود را بیان کند نخواهد بود.
نشانه های کودک درون زخمی و آزرده
چنانچه کودک درون شما دچار آسیب و آزردگی شده باشد در این صورت حالاتی مثل اعتماد به نفس پایین، دمدمی مزاج بودن، عدم تعادل عاطفی، پرخوری یا کم خوری، خودآزاری یا دگرآزاری، مشکلات(Difficulties) جنسی، مشکلات هویتی، مشکل در ایجاد روابط اجتماعی و پیدا کردن دوست، حس قربانی بودن، عدم اعتماد به دیگران، دروغ گویی شدید، عدم مسئولیت پذیری یا برعکس آن یعنی مسئولیت پذیری بیش از حد، اعتیاد، وابستگی به دیگران، حساسیت و زودرنجی و … ممکن است بسته به آسیبی که دیده باشید مشاهده شود.
راه های درمان کودک درون
کودک درون شما هر چه قدر هم که آسیب دیده باشد قابل درمان است و هنوز در وجود شما زنده بوده و نسبت به واکنشهای شما حساس است.
برای بسیاری از افراد توجه به خواستهها و شنیدن دردهای آنها راحتتر از توجه به کودک درونی است که سال هاست آنها را صدا می زند. شاید آنها یاد نگرفتهاند که چگونه با کودک درون خود ملاقات کنند و دردهای آن را شفا دهند. مهمترین و موثرترین فردی که میتواند کودک درونتان را شفا دهد خودتان هستید پس منتظر عوامل بیرونی نباشید و خودتان با سرپرستی مجدد کودک درونتان زمینه شفای آن را فراهم کرده تا به زندگی خود تعادمل و شادمانی ببخشید.
راه های گوناگونی برای شفای کودک درون انجام دارد. برای مثال؛
عکسی را از زمان کودکی خود انتخاب کنید و به آن خیره شوید. در دل خودتان را تحسین کنید و بگویید که چه قدر در آن سن شگفت انگیز بودید. به او بگویید که چه قدر دوستش دارید و اجازه نمی دهید کسی به او آسیب بزند. همچنین به او یاد آوری کنید که نیازی نیست خودش را برای کسی ثابت کند. او در حین اینکه ناکامل است کامل و شایسته عشق و توجه است. به او بگویید که نیازی نیست خودش را برای کارهایی که کرده مقصر بداند. همه ی کارهای او بخشیده شدهاند و نباید به خاطر آنها غصه بخورد و یا خودش را سرزنش کند.
می توانید مکالمه با کودک درون خود را این گونه ادامه دهید: اگر زمانی در جایی گیر کردی, باید بدانی که اکنون آزاد هستی و می توانی هر کاری که درست است را انجام دهی. با وجود من دیگر کسی به تو آسیب نمی زند. من به تو افتخار می کنم و خوشحالم که به دنیا آمدهای و نفس میکشی. اگر در کودکی به اندازه ی کافی تفریح نکردی قول می دهم که اکنون تو را به تفریح ببرم. اگر در آن موقع خوراکی که دوست داشتی را نخریدهای حتما آن را برایت تهیه می کنم. تو شایسته ی احترام هستی. من اجازه نمی دهم که آسیب بیشتری به تو برسد و همه تلاشم را برای حفاظت از تو انجام می دهم. تو زیبایی. تو دوست داشتنی کوچک من هستی و من تو را در آغوش می گیرم. من از تو عذر می خواهم اگر کم و کاستی در زندگی برایت ایجاد کردهام,قول میدهم تا میتوانم گذشته را جبران کنم.
ـ می توانید در طی یک مراقبه تصور کنید که فردی بالغ هستید و کودک درون شما شبیه دوران کودکی شماست و او را در آغوش میگیرید و با او مکالمات محبت آمیز میکنید.
ـ هر چند مدت یک بار او را تصور کنید و از او بپرسید که حالش چه طور است و به چه چیزهایی نیاز دارد؟
اگر در حین مکالمه با کودک درون احساس گریه کردن داشتید اجازه دهید اشکها جاری شوند. به بدن خود که محل کودک درون شماست احترام بگذارید و سلامت جسمانی خود را در کنار سلامت (Health)روانی حفظ کنید.
از شیوههای دیگر درمان کودک درون می توان به نوشتن بدون فکر کردن و ترجیحا با دستی که معمولا با آن یادداشت نمیکنید پرداخت. در این صورت راحتتر پیام های او و دردهایش را میشناسید و سپس میتوانید بر اساس آنها رفتارهای جدیدتان را تنظیم کنید و خود را موظف به برطرف کردن آن مشکلات و انجام کارهایی که کودک درون شما خواهان است کنید.