طبیعتا این بیماری، بیماری مزمنی است که حتی به دلیل عوارضی هم که به دنبال دارد هزینههای بالایی دارد، یعنی بیماری هم از منظر شیوع بسیار شایع است که جمعیت بالایی را در دنیا مبتلا کرده و هم بار اقتصادی زیادی برای جامعه دارد
شفا آنلاین>سلامت>دیابت در کشور ما هم همانند سایر کشورهای جهان بیماری شایعی محسوب میشود و قریب به ۱۱.۵ درصد از جمعیت بالای ۲۰ سال ما مبتلا به دیابت نوع ۲ هستند. حداقل برآوردها نشان میدهد که حدود ۵ میلیون نفر در ایران مبتلا به
دیابت نوع ۲ هستند و این شیوع هم در دنیا و هم در کشور ما هم به دلیل شیوه زندگی افزایش وزن و سایر علل رو به افزایش است.
به گزارش
شفا آنلاین:طبیعتا این بیماری، بیماری مزمنی است که حتی به دلیل عوارضی هم که به دنبال دارد هزینههای بالایی دارد، یعنی بیماری هم از منظر شیوع بسیار شایع است که جمعیت بالایی را در دنیا مبتلا کرده و هم بار اقتصادی زیادی برای جامعه دارد. در مطالعهای که چندسال قبل در همین زمینه انجام شد نشان میداد که بخش زیادی از هزینههای بهداشت و درمان کشور را دیابت <
Diabetes>و عوارض ناشی از دیابت تشکیل میدادند.
شایع، روبه افزایش، پرهزینه و پرعوارض چهار مشخصه دیابت است. حال با این وضعیت چه باید کرد که این موضوع را بتوانیم تا حدی کنترل کنیم. طبیعتا بخش عمدهای از آن به آموزش در سطوح مختلف برمیگردد. کنترل دیابت صرفا به عهده شخص بیمار نیست. باید از جنبههای مختلفی به کنترل این بیماری نگاه کرد.سیاستگذاری، اطلاعرسانی و رسانهها، فرهنگسازی، ارتقای سطح آگاهی افراد درباره بیماری، جامعه، خانواده و در انتها خود فرد جنبههای مختلف مقابله با بیماری دیابت هستند که برای رسیدگی به هر کدام نیازمند برنامهریزی جداگانهای هستیم.
خود فرد مبتلا نقش محوری در کنترل بیماری دارد اما اگر همراهی خانواده، جامعه، فرهنگسازی و سیاستگذاری مطلوب را نداشته باشیم نمیتوانیم به نتیجهای برسیم. به عنوان مثال فکر کنید فرد دیابتیای نیاز به تزریق انسولین دارد. اگر سیاستگذاری درباره تامین انسولین نداشته باشیم و فرصت تامین انسولین با قیمت مناسب برای بیماران وجود نداشته باشد، این باعث بروز معضل میشود.
البته خوشبختانه انسولین در کشور به میزان، قیمت و پوشش بیمهای مناسب وجود دارد، با این حال اگر فرهنگسازی اجتماعی مصرف انسولین اصلاح نشود بیماری به دلیل این نگاه که «فرد مصرف کننده انسولین یک معتاد به انسولین است» از مصرف آن خودداری خواهد کرد.
پس اگر فرهنگسازی توسط رسانهها در جامعه نسبت به این موضوع صورت نگیرد تا نگاه مردم به این موضوع که تزریق انسولین یک درمان برای بیماران دیابتی است، ممکن است وضعیت بدتر شود. حمایت خانواده و فعالیت خود فرد هم بسیار مهم است.
وقتی بحث ورزش مطرح میشود همینطور است، وقتی سیاستگذاری درستی برای ورزش در کشور صورت نگرفته باشد و ورزش کردن برای افراد گران باشد، مسلما نتیجه عکس خواهد داد و افراد نمیتوانند ورزش مناسب را انجام دهند.
در تغذیه مناسب و تامین مواد اولیه سالم برای همه افراد جامعه و بویژه افرادی که نیازهای ویژه دارند جزو سیاستگذاریهای دولت و دستگاههای متولی در حوزه بهداشت و درمان است، فرض کنید وقتی میگوییم فردی باید روغنی مصرف کند که کیفیت بالایی داشته باشد اما قیمت آن را نتوانیم متعادل کنیم مسلما افراد به سمت مصرف مواد غذایی میروند که وسع مالیشان برسد و به تبع هر چه کیفیت مواد غذایی کمتر باشد قیمت پایینتری دارد و آسیب بیشتری ممکن است به افراد وارد کند.
اگر مثلا باید میزان چربیهای اشباع شده باید کاهش یابد، رستورانها و محلهایی که غذا در اختیار مردم قرار میدهند باید اصلاح شوند اگر گفته میشود قند نوشابه برای بیماری ضرر دارد و بیمار آن را مصرف میکند، باید نحوه تولید آن اصلاح شود. اینها کارهایی است که در دنیا صورت میگیرد و همه اینها جزو سیاستگذاری و مدیریت کلان کشور است.
بخشی از وظیفه کنترل دیابت به عهده فرد بیمار است و بخش دیگر بر عهده مسئولان و مدیران در بهبود وضعیت تولید مواد غذایی و اتخاذ سیاستهای کنترلی است.
یکی از اساسیترین مشکلات کشور این است که سیاستهای اعمال شده به هم وصل نیستند و در عوض هم این اقدامات را از بیمار میخواهیم که انجام بدهد، نمیتواند انتظار داشت که تمام بار درمان را بیمار به تنهایی به عهده بگیرد.
بحث آموزش نقش محوری دارد اما زمانی که با بیمهها درباره تحت پوشش قرار دادن آموزش حرف میزنیم میگویند که تنها نسخهها را میتوانند تحت پوشش قرار دهند. وقتی شما آموزش میدهید هم که نسخهای نوشته نمیشود و در نتیجه افراد خودشان باید هزینه آموزش را بپردازند. به نظر میرسد مجلس شورای اسلامی باید در این موضوع ورود کند و نقایص چرخه کنترل دیابت را رفع کند.
بیماری دیابت رو به افزایش است و تصور میشود که در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی یکی از بیشترین شیوع را خواهد داشت و به نظر میرسد تا چند سال آینده ۸۰ درصد جمعیت در این منطقه دچار این بیماری شوند که یکی از بیشترین شیوعها در دنیا خواهد بود.
سیاستگذاران باید در قبال بیماریای که هزینههای زیادی ایجاد میکند و پیشبینی هم میشود که ۵ میلیون مبتلای ایرانی در دهه آینده به بالای ۹ میلیون نفر برسد، تلاش کنند تا آگاهی مردم و جامعه را افزایش دهند، شیوه زندگی را اصلاح کنند، برنامهریزی، نظارت و پایش مستمر و درست روند کنونی پیشرفت بیماری را کند، کنند.
*دکتر عليرضا استقامتی:*عضو هیئت مدیره انجمن غدد درون ریز ایران، عضو هیئت مدیره جامعه متخصصین داخلی، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران