درهمین یکی دو ماه اخیر در استانهای هرمزگان ۱۶ نفر، خراسان شمالی ۴ نفر و البرز ۴ نفر جان خود را از دست دادند و در کهگیلویه و بویراحمد ۳ نفر دچار مرگ مغزی شدند
شفاآنلاین>سلامت> در چند ماه اخیر خبرهای کوری و مسمومیت و مرگ ناشی از مصرف مشروبات الکلی دوباره نظر همگان را به سمت این مایعات دستساز جلب کرده است. اتفاقی که بخش قابل توجهی از قربانیان آن نوجوانان و جوانان هستند و آمارها و خبرها نشان میدهد که این موج تازه همچنان قربانی خواهد گرفت. به طوری که هر روز خبرهای تازهای از مرگ و مسمومیت و نابینایی در اثر مصرف منتشر میشود.
به گزارش شفاآنلاین، درهمین یکی دو ماه اخیر در استانهای هرمزگان ۱۶ نفر، خراسان شمالی ۴ نفر و البرز ۴ نفر جان خود را از دست دادند و در کهگیلویه و بویراحمد ۳ نفر دچار مرگ مغزی شدند. علاوه براین موارد متعددی از نابینایی در اثر مصرف الکل متانول هم وجود دارد که همچنان اخبارش از سوی رسانهها مغفول مانده است. به طوری که اخیراً سخنگوی وزارت بهداشت از این موج مسمومیت با الکل ابراز تعجب کرده است و مسمومیت 959 نفر آن هم در عرض یک ماه و نیم را خطری جدی عنوان میکند. مسأله قابل توجه دیگر آنجاست که بخش بزرگی از این موارد مسمومیت و به تبع نابینایی در میان نوجوانان است که این مسأله تأسف صاحبنظران را دراین باره برانگیخته است.
هرچند که قربانی گرفتن مسکرات دستساز اتفاق تازهای نیست. اما به نظر میرسد که این بار این مسأله بهصورت فراگیرتری در حال رخ دادن است. باید اشاره داشت که همیشه آمار مصرف مشروبات در ایران و حتی آمار وابستگان و معتادان به آن همراه با تناقض میباشد. به طوری که هیچ وقت آمار صحیحی دراین باره منتشر نشده است.
از سوی دیگر بهدلیل منع قانونی و شرعی آن همیشه بیان مسائل پیرامونی و مهم دراین باره بیاهمیت دانسته شده است یا حتی سبب قبح شکنی مصرف آن تلقی میشود. به طوری که برخی دلیلی برای بازکردن و توضیح و تبیین درباره آن نمیبینند و حتی براین باورند که کسانی به مصرف مسکرات روی میآورند مستحق چنین اتفاقی خواهند بود. حتی به تعبیری میتوان گفت که همچنان قبح مصرف مواد مخدر از الکل کمتر است و مضرات و مسائل حاشیهای مصرف مواد برای این جامعه جوان ایرانی بیشتر توضیح داده شده و اطلاعرسانی گستردهتری صورت گرفته است. همچنین آمارهای غیررسمی از وجود عدد قابل توجهی از معتادان به الکل در ایران خبر میدهد. افرادی که با ادامه این روند توزیع مسکرات تقلبی، مستعد مسمومیت(Poisoning) و مرگ در اثر مصرف مایعات دستساز هستند.
وقتی بطریها هم فیک هستند
بسیاری از افراد مصرفکننده الکل، با این گمان که فروشنده آنها مشروبات اصلی برای آنها میآورد اصلاً به مسمومیت فکر نمیکنند. بویژه اینکه برخی از آنها با این گمان که بطریهای پلمب شده مطمئن و وارداتی هستند با خیال راحت آن را مصرف میکنند و حتی مشتری دائمی یک فروشنده ثابت میشوند و به یکدیگر معرفی میکنند. غافل از اینکه این روزها دیگر حتی به بطریها هم نمیشود اعتنا کرد و درست مانند مواد مخدر این بطریها در آشپزخانههای زیرزمینی پر میشوند و حتی توسط همان تولیدکنندگان شیشه و روانگردان توزیع میشوند. به این ترتیب آنهایی که قصد جایگزینی الکل با روانگردان یا مواد مخدر سنتی را هم داشته باشند باز مشتری ثابت همین ساقیهای تولیدکننده هستند. همین مشتریان ثابت این تولیدکنندهها را که با دستکاری در طعمها، به آن طعم بهتری میبخشند را به یکدیگر معرفی میکنند و همین مسأله سبب مرگ تعداد زیادی یک باره در یک استان میشود. همچنین که تجربه هم نشان داده در میهمانیها مواد مخدر و مسکرات در کنار هم مصرف میشوند و همین مسأله ماجرا را حادتر میکند.
شاید در یک نگاه سطحی به ذهن این مسأله متبادر شود که موضوع اصلی مصرف الکل و مسکرات است. اما شوک خبری مرگ و میر در اثر مصرف الکل دستساز در چند ماه اخیر این مسأله را رد میکند.و اینک همه براین باورند که صاحبنظران و مسئولان باید فکری به حال وضعیتی کنند که در آن این مرگ و میر و کوری ناشی از الکل تقلبی روبه افزایش است.
مخفیکاری و لاپوشانی، راه حل نیست
اکنون دوباره یک سؤال همیشگی و بسیار مهم پیش روی جامعه ایرانی است. چه باید کرد و با این موضوع از چه منظری باید روبهرو شد؟ دراین باره چند تصور درباره شیوع مصرف الکل دستساز وجود دارد. بخشی براین باورند که این افراد بهدلیل نقض قوانین شرع و استفاده از خوردنی که حرام دانسته شده مستحق این اتفاقات هستند وباید بیتوجه بود تا بتدریج خود این اتفافات و مرگ و میرها سبب خودداری از مصرف شود. اما برخی از صاحبنظران با بررسی شرایط نظر دیگری دارند. آنها براین باورند که همه این حوادث و حتی انتشار آمار مرگ و میر سبب خودداری از مصرف و منع آن نمیشود. بلکه با وجود موارد متعدد ناشی از سنکوپ و مرگهای آنی در اثر مصرف مواد مخدر و البته گسترش روزافزون مسائلی که سبب سرخوردگی جوانان میشود این نوع مصرف هم رشد آماری خواهد داشت. و بهطور حتم در ماههای آینده خبرهای بیشتری از سریال مرگها و مسمومیتهای چند صد نفره در استانها خواهیم شنید.
این دست صاحبنظران براین باورند که قبل از هرچیزی باید در جامعه ایرانی این مسأله پذیرفته شود که ما معتادان به الکل بویژه درمیان بخش جوان جامعه داریم. یا حتی بخش قابل توجهی از افراد وجود دارند که بهصورت تفننی و از روی سرگرمی به سمت مصرف مسکرات روی میآورند. پس راهحل در انتشار خبر صرف مرگ و میر در اثر مسمومیت با الکل و سپس لاپوشانی کل ماجرا نیست.
بهنظر میرسد برای یافتن راه باید به چند پیش زمینه در جامعه ایرانی توجه داشت: 1- جوان بودن جامعه ایرانی و علاقه این جمعیت جوان به تجربه لذتها و هیجانهای گوناگون 2-پرهزینه بودن سرگرمیهایی که جوانان بتوانند از طریق آن هیجان خود را تخلیه کنند
3- گسترش روزافزون دین گریزی در بین جوانان و به تبع آن سست شدن پایبندی به پرهیز از محرمات دینی 4- رشد و گسترش مصرف مواد مخدر که دراین باره تجربه نشان میدهد محافل و میهمانیهایی که درآن مواد مخدر مصرف(Consumption) میشود، الکل هم جزء لاینفک آنهاست.
شفافسازی عبور از خط قرمز نیست
روانشناسان همیشه به این مسأله اشاره دارند که در موضوع مصرف مواد و چه مصرف الکل راهکارهای سلبی قهرآمیز یا ملامتکننده پاسخ نمیدهد. در گام اول پس از پذیرش حجم مصرف، باید تبعات مصرف الکل دستساز و حتی نشانههای مسکرات دستساز تقلبی برای شهروندان شرح داده شود. ممکن است برخی اشاره کنند که این موضوع نوعی قبحشکنی خواهد بود اما به باور صاحبنظران کار از این مرحله عبور کرده و شفافسازی درباره اصل و تقلبی دیگر قبحشکنی محسوب نمیشود. پس راهکار اول باید بر این مبنا باشد که به شهروندان نشانههای مسکرات دستساز گفته شود. قطعاً با رخ دادن این اتفاق بسیاری از شهروندان بهطور کلی از مصرف مسکرات پشیمان خواهند شد. چرا که بخش بزرگی از مسکرات موجود در بازار مصرف، تقلبی هستند.
تردیدی هم نیست که بیان و شرح تبعات مصرف بهصورت شفاف در ضمیمه این مسأله میتواند باز هم سبب کاهش مصرف شود. برای انجام این مهم باید این را بپذیریم که این راه ناگزیر است و اگر امروز رسانهها و حتی مسئولان برنامهریزی صحیحی برای آگاهیرسانی نداشته باشند و تنها صورت مسأله را پاک کنند درآینده باید منتظر خبرهای هولناک بیشتری دراینباره بود.
اما گام دوم دوباره نگاه کردن به مسائل دینی است که میتواند در صورت بیان درست و بازگرداندن اعتماد جوانان به این حوزه مانع معنوی روانی بزرگی برای عدم مصرف باشد. این مسأله قطعاً در اختیار بخش صاحبنظران دینی جامعه است که با نگاهی نو و نه از منظر قهرآمیز در کنار جوانان قرار گیرند بتدریج آنها را به مسیر صحیح بازگردانند. هر چندکه این کار باید با شیوههای تازهتری انجام شود تا بتواند خلأ دین گریزی جوانان را که در طی این چند سال رخ داده پر کند. این واقعیت غیرقابل انکار است که در صورت بازگشت این دست از جامعه به باورهای مذهبی و پایدار شدن این باورها مصرف مسکرات از هر نوعی کنار گذاشته میشود.
با توجه به همه این مسائل بهنظر میرسد که این قاتل تقلبی در روزهایی که جامعه ایرانی درگیر با بحرانهای گوناگون است همچنان قربانی خواهد گرفت مگر اینکه چشمها خوب بازشوند تا قاتل این روزها نتواند ایرانیان را کور کند.ایران