دکتر شهرام گوران، جراح کلیه مجاري ادراري، فلوشیپ پیوند کلیه و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران در سن ۴۱ سالگی به‌دلیل بیماری به دیار باقی شتافت
شفاآنلاین>سلامت> دکتر شهرام گوران، جراح کلیه مجاري ادراري، فلوشیپ پیوند کلیه و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران در سن ۴۱ سالگی به‌دلیل بیماری به دیار باقی شتافت.
این خبر تلخ را در صفحه یکی از شاگردانش خواندم و بسیار ناراحت شدم. مرگ این نابغه بی‌نظیر اورولوژی زمانی تلخ‌تر می‌شود که تا لحظه نوشتن این متن، صدها خبرگزاری و کانال خبری مدعی، به‌رغم بهرمندی از سرویس‌های اختصاصی سلامت(Health)، حتی یک جمله‌ی خبری درباره پایان حسرت‌انگیز این اسطوره خیره‌کننده‌ی دانش پزشکی ننوشته‌اند.
به‌راستی اگر شهرام گوران به‌جای ده‌ها مقاله و کتاب، چندین رتبه عالی علمی، ده‌ها پیوند دقیق و نجات‌بخش کلیه، صدها جراحی حساس، درجه دانشیاری دانشگاه تهران در چهل سالگی و تربیت ده‌ها دانشجوی متخصص و...، «شعر» می‌گفت، «کتاب داستان» چاپ میکرد، «فعال سیاسی، مدنی، رسانه‌ای و...» می‌شد، در مستطیل سبز «توپ» می‌زد یا در جعبه جادویی «می‌خندید»و...، امشب ده‌ها سیاستمدار، اندیشمند، هنرمند و... و همه غمخواران، پیام‌های جانگداز و خلاقانه صادر می‌کردند و در اظهار غم و اندوه از همدیگر سبقت می‌گرفتند.
امروز شهرام گوران، نخبه شگفت‌انگیز و نابغه بزرگ پزشکی(medical) در سکوت مطلق جامه مدنی جان باخت. و صدالبته قبل از مرگ این دانشور خوشنام، ما جان باختهایم، ما جان خود را به رژه افسون‌کننده مغزهای کوچک زنگ زده در اینیستاگرام و گریه‌وانه و دور خودی‌ها باختهایم. این مدعیان ناکام و ناتوان نجات انسان که در مزرعه لم‌یزرع سیاست، هنر، فلسفه و ادبِ زمانه ما نشسته‌اند و نسخه رهایی می‌پیچند، غافل از آن‌اند که نسخه رهایی در پنجه‌های طلایی گوران بود. ما او را ندیدیم و او به‌تلخی رفت. ما حالا حالاها رفتن او و خسران حاصل از این فقدان را متوجه نخواهیم شد، آخر کسی برای او مرثیه نمی‌خواند، پیام تسلیت صادر نمی‌کند و... .
پی‌نوشت: این متن جسارت به اهالی ادب و هنر و سیاست نیست، طعنه و هشدار به عرصه عمومی است که در مصادره انحصاری مدعیانی است که نمی‌بویند. اصغر زارع کهنمویی (روزنامه‌نگار و پژوهشگر اخلاق)
به‌راستی اگر شهرام گوران به‌جای ده‌ها مقاله و کتاب، چندین رتبه عالی علمی، ده‌ها پیوند دقیق و نجات‌بخش کلیه، صدها جراحی حساس، درجه دانشیاری دانشگاه تهران در چهل سالگی و تربیت ده‌ها دانشجوی متخصص و...، «شعر» می‌گفت، «کتاب داستان» چاپ میکرد، «فعال سیاسی، مدنی، رسانه‌ای و...» می‌شد، در مستطیل سبز «توپ» می‌زد یا در جعبه جادویی «می‌خندید»و...، امشب ده‌ها سیاستمدار، اندیشمند، هنرمند و... و همه غمخواران، پیام‌های جانگداز و خلاقانه صادر می‌کردند و در اظهار غم و اندوه از همدیگر سبقت می‌گرفتند.
امروز شهرام گوران، نخبه شگفت‌انگیز و نابغه بزرگ پزشکی(medical) در سکوت مطلق جامه مدنی جان باخت. و صدالبته قبل از مرگ این دانشور خوشنام، ما جان باختهایم، ما جان خود را به رژه افسون‌کننده مغزهای کوچک زنگ زده در اینیستاگرام و گریه‌وانه و دور خودی‌ها باختهایم. این مدعیان ناکام و ناتوان نجات انسان که در مزرعه لم‌یزرع سیاست، هنر، فلسفه و ادبِ زمانه ما نشسته‌اند و نسخه رهایی می‌پیچند، غافل از آن‌اند که نسخه رهایی در پنجه‌های طلایی گوران بود. ما او را ندیدیم و او به‌تلخی رفت. ما حالا حالاها رفتن او و خسران حاصل از این فقدان را متوجه نخواهیم شد، آخر کسی برای او مرثیه نمی‌خواند، پیام تسلیت صادر نمی‌کند و... .
پی‌نوشت: این متن جسارت به اهالی ادب و هنر و سیاست نیست، طعنه و هشدار به عرصه عمومی است که در مصادره انحصاری مدعیانی است که نمی‌بویند. اصغر زارع کهنمویی (روزنامه‌نگار و پژوهشگر اخلاق)
مطالب مرتبط
نظرشما
آخرین اخبار
وز شمار خرد هزتران بیش
خدا رحمتش کند
به کزو ماند سرایی زر نگار
روحش شاد ویادش همیشه در دلها
می چیند آن گلی که به عالم نمونه است
هر گل به چمن بیشتر می دهد صفا
گلچین روزگار امانش نمی دهد
عرض تسلیت دارم به خدمت خانواده و بازماندگان آن مرحوم و جامعه پزشکی ایران به ویژه دانشگاه تهران و بیمارستان سینا.
بنده چند سال در پاویون رزیدنت های بیمارستان سینا و همچنین در بخش ارولوژی و درمانگاه، افتخار همکاری و رفاقت با مرحوم دکتر گوران را داشتم و تنها خاطره ای که از ایشان دارم، خرد و دانش بالا و رفتار و برخورد بزرگ منشانه و سرشار از ادب ایشان است. خدایش بیامرزد. و صد البته که در این فقدان، چاره کار در نالیدن از روزگار و زمانه نیست. اتفاقاتی از این قبیل هشداری است برای ما تا قدر داشته هایمان را بیشتر بدانیم.
دکتر بابک عزیزافشاری
پاتولوژیست
استادعزیزم ...روحت شاد.... با خبر پر کشیدنت چه دلها که نلرزید وچه اشک ها که جاری نشد...فراموش نمی توان کرد لبخند مهربانت را و دستان نوازشی که با ادب بر شانه درد مند بیمارانت می نهادی
تا تسکینی بر درد ها و دغدغه هایشان باشد....از خاطرمان نمی رود لبخند بیمارانت را که با دست خالی می امدند و سرشار از امید و مطمئن از بهبودی می رفتند ...چه پرشکوه و باوقار فروتن بودی انگاه که در اوج پیشرفت علمی خود بودی و حتی انگاه که برای رسیدن به بالین بیمارت از بیمارستان بهارلو به سینا طاقت نیاوردی و خطر تصادفی را به جان خریدی که علی رغم صدمات جسمی بسیار ذره ای از ایمان و محبت و لبخند و مرامت نکاست.....چگونه وداعت کنیم که ابرو و افتخارمان بودی و چگونه پیکرت را در خاک ببینیم که چشمان درد مند بسیاری برای امدنت به در مانده اند....... ناتمام....
روحشون شاد
خبر درگذشت دکتر شهرام گوران را امشب دیدم و خیلی ناراحت شدم.
بارها با ایشان در بیمارستان امام علی زاهدان ملاقات داشته و پس از انتقال به تهران تلفنی باهم ارتباط داشتیم و بیماران زیادی را خدمت ایشان فرستادم. روحش شاد و یادش پر رهرو باد
خبر درگذشت دکتر شهرام گوران را امشب دیدم و خیلی ناراحت شدم.
بارها با ایشان در بیمارستان امام علی زاهدان ملاقات داشته و پس از انتقال به تهران تلفنی باهم ارتباط داشتیم و بیماران زیادی را خدمت ایشان فرستادم. روحش شاد و یادش پر رهرو باد
اجر و منزلت آدم ها نزد خداوند متعال محفوظ است . جامعه بشری مدیون این بزرگمردان است . روحش شاد و یادش گرامی . با هدیه صلوات و فاتحه برای شادی روح این پزشک متعهد . به امید خدا با صالحان محشور شود .