مدیریت علم است و طبعاً به ارث نمیرسد. انتظاری ندارم از مدیرانی که در هیچ آکادمی مدیریت را نیاموختهاند، مفهوم اداره علمی را درک کنند. مدیرانی که اتفاقاً خودشان محصول همین مدیریت غلط هستند
شفاآنلاین>سلامت> شاید امروز وقت این حرفها نباشد؛ دنیای من نم کشیدهتر از آن است که بخواهم متعارف باشم. وقتی مدیریت ما سنجههای موفقیت را پرداخت کم از جیب بداند، یعنی مغلطه مدیریت غلط، تنها ملاک سنجش موفقیت را «هزینه نکردن» میداند. نابلدی نزدیک بین، مدیریت هزینه را با کاهش هزینه به هر شیوهای قاطی میزند.
مدیریت علم است و طبعاً به ارث نمیرسد. انتظاری ندارم از مدیرانی که در هیچ آکادمی مدیریت را نیاموختهاند، مفهوم اداره علمی را درک کنند. مدیرانی که اتفاقاً خودشان محصول همین مدیریت غلط هستند.
اصلاح مغلطه صرفهجویی افراطی با مدیریت رفتار اسرافی میتوانست به نابلدی مدیریت یاد بدهد که کاهش پرداخت از جیب یک حدی در آستانه پچل کاری دارد. از یک درجهای که ارزش هزینه تمام شده را نفهمیدیم، ارزانی را به قیمت کیفیت نازل تاناکورایی تحصیل کردهایم. هیچ راهی نیست جز بنجل کاری، وقتی عادت کردیم پایینترین پیشنهاد در مزایده یک پروژه را بپذیریم.
به نظر میرسد هزینه دادن به پای کار باکیفیت و تمیز را هرگز نخواستیم درک کنیم. اینکه مفتی که کوفتمان شد را به عنوان ملاک کمی موفقیت جا زدیم، این میشود که هر طرح یا پروژهای که جیب ما را خالی نکرد، طرح موفق و کم هزینه نام بگیرد. این چند بار پل روی پل ساختن را، میشود به جای تکرار مکرر پروژههای سخیف و ارزان قیمت با یکبار کار علمی درست و با کیفیت جایگزین کرد. این کار ارزان و با کمیت تعدادی بالا به جای کیفیت سنجی استاندارد، میشود همین تکرار فعالیتهای عمرانی، تکرار جراحیها، تکرار درمانها(Treatments)، تکرار آزمایشها ...
بیایید بفهمیم استاندارد، هزینه کوتاه مدت دارد اما سرجمع هزینههای ناشی از ندانمکاری و کار ارزان و بیکیفیت بسیار بیشتر از هزینهای است که برای استاندارد پرداخت میشود.
یکبار در کمیسیونهای از کارافتادگی شرکت کنید و سرجمع هزینه نهایی که بیمهها(insurances) دارند به نهایت شکست خدمات ارزان قیمت میدهند، را هم ببینید. به جای شعار کذایی پرداخت کم، اصرار دارم نتیجه نهایی خدمات ارزان و بیکیفیت را سرجمع با نتیجه خدمات با کیفیت که با رضایت طرف خدمتدهنده تولید میشود، مقایسه کنید.
یکبار، فقط یکبار درک کنید که دلِ مجری طرح شما نمیتواند زخم زبان شما را در بسمالله یک طرح، فراموش کند؛ هیچ کس شاخهای را که بر آن نشسته نمیبرد؛ هر کارفرمایی که در ابتدای پروژه کارگران خود را با زبان تلخ، زخمی کند، بر آب، خانه عنکبوت میسازد.
«اِنَّ اَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ».سهیل طالبی حسینی، جراح و متخصص ارتوپدی/سپید