شفا آنلاین: پدر و مادر نمونه کلاردشتی در دوران پیری از 5 فرزند معلول خود که آنها نیز پای در دوران پیری گذاشتهاند نگهداری میکنند.این پدر و مادر فداکار در دیدار با فرماندار تنها یک کیسه آرد خواستند و آرزو کردند دولت موفق باشد.
مهندس مــــحمد معصومی فرماندارکلاردشت در این خصوص گفت: یکی ازخصلتهای خوب مردم روستا و اهالی کوهستان
عشق و محبت خانواده به یکدیگر درسختترین شرایط زندگی است، برخلاف زندگی
مدرن شهرنشینی که اگر پدر و مادر و یا فرزندی ازکار افتاده باشند،
خـــــــــیلی زود به مراکز بهزیستی معرفی میشوند ولی در مناطق کوهستانی و
روستـــــــــاها همه پدر و مادرها با هر میزان ازکار افتادگی و حتی
معلولیت در امنیت کامل زندگی میکنند.
وی در ادامه افزود: دریکی از روستاهای کلاردشت پدر و مادری که میشود آنان
را به عنوان پدر و مادر نمونه کشوری معرفی کرد از 5 فرزند معلول خود
درحالی نگهداری میکنند که با مشکل مالی روبهرو هستند و وقتی در دیدار با
این خانواده میپرسم از من فرماندار چه میخواهید میگویند یک کیسه آرد!
کار بزرگ نگهداری از 5 فرزند معلول و توقع حداقل خواسته این خانواده ارزش
معنوی دارد و قابل تقدیر است.
وی گفت: نه تنها در کلاردشت بلکه این فداکاریها را درهمه روستاهای
مازندران و دیگر استانها نیز شاهد هستیم و همه آنان برای ما نمونه هستند.
گفتوگو با خانواده معلول
در پی سخنان فرماندار درجمع رئیس اداره بهزیستی و کارکنان فرمانداری برآن
شدیم تا در دیدار با این خانواده به روستای واحد مکارود برویم. با راهنمایی
رئیس اداره بهزیستی به خانه آقای عسگرزاده رفتیم که با استقبال مرد 82
ساله و زن 72 سالهای روبهرو شدیم که با مهربانی از ما استقبال کردند.
عیسی عسگرزاده آه سردی کشید و از گذشته سختی که داشت گفت« درسال 1311 به
دنیا آمدم، از همان اوایل جوانی مجبور شدم در کار کشاورزی، چارواری، هیزم
شکنی و چوپانی کارکنم. با آسیه که دخترعمویم است ازدواج کردم. آن زمان
پزشکی نبود که به ما بگوید میتوانیم ازدواج کنیم یا نمیتوانیم! ما با هم
ازدواج کردیم که حاصل این ازدواج 10 فرزند است؛ 4 دختر و یک پسرم معلولند.»
آسیه که چهره خستهاش را مخفی کرده بود در ادامه حرفهای شوهرش گفت:
نخستین فرزند من «جعفر» سالم به دنیا آمد حالا هم زن و بچه دارد.
5 فرزند معلول ما اول این طور نبودند، به مدرسه میرفتند. کم کم راه رفتن برایشان مشکل شد.
پدر خانواده گفت: دخترم را قبل از انقلاب به تهران بردم، ویزیت دکتر در آن
زمان 5 تومان بود ولی این دکتری که رفتیم ویزیتش 200 تومان بود. دکتر به
من گفت کاری نمیشود کرد. چند دکتر با هم جلسه گرفتند، به من گفتند این
بیماری نمیتواند مربوط به ازدواج فامیلی باشد.
از آسیه پرسیدم 5 فرزندی که سالماند کمکی به شما میکنند؟!
گفت: همه سالم و خانواده دارند و به ما کمک میکنند. لباس ما را می برند
با ماشین لباسشویی که دارند تمیز میکنند و برای ما میآورند.
از هر دو پرسیدم وقتی فرماندار آمد خواستهای هم داشتید؟! آسیه گفت از
فرماندار تنها یک کیسه آرد خواستیم، ناراحت شد چرا بیشتر نخواستیم.
پرسیدم از دولت چه میخواهید؟! این بار عیسی پدر خانواده گفت: سلامتی همه و
موفقیت دولت را میخواهیم، بعد اگر خواستند کمکی هم به ما بکنند.
پرسیدم چرا حاضر نمی شوید بچهها را به توانبخشی بدهید؟!
آسیه با نگرانی گفت: اینها بچههای ما هستند. تا زنده هستیم نمیگذاریم از ما جدا زندگی کنند. ما آنها را نگه میداریم.
بنابر این گزارش، شیرافکن خداداد رئیس اداره بهزیستی کلاردشت گفت: از 300
زن و مرد تحت پوشش بهزیستی 186 معلول ذهنی، روانی، ناشنوا، نابینا و معلول
جسمی و بقیه خانمهای طلاق گرفته، بچههای بدسرپرست و بیسرپرست و
خودسرپرست هستند.ایران