32 سال پیش در روستای قلعه مردی به قتل رسیده است و با گذشت سه دهه از این ماجرا هنوز عامل جنایت شناسایی نشده است
شفا آنلاین>اجتماعی>حوادث>6 سال پیش پرونده قتلی به من ارجاع شد که محتوای آن حکایت از این داشت 32 سال پیش در روستای قلعه مردی به قتل <
Murder>رسیده است و با گذشت سه دهه از این ماجرا هنوز عامل جنایت شناسایی نشده است. از همکارانم خواستم برای یافتن ردی از قاتل، صحنه جنایت مربوط به 32 سال پیش را بررسی کنند. تحقیقات محلی را آغازکنند و مصاحبه و بازجویی با مظنونان را در دستور کار خود قرار دهند.
به گزارش شفا آنلاین:در ادامه پس از چندین هفته تلاش و بررسی فرضیههای مختلف، موفق به یافتن مشخصات مردی شدیم که تحقیقات نشان میداد وی مظنون اصلی این پرونده است؛ بنابراين مشخصات دقیق خانواده پدری و فرزندان وی را از ثبت احوال گرفتیم و به این سرنخ رسیدیم که عامل جنایت با تغییر اسم خود به طور مخفیانه در شهر دیگری زندگی میکند.کارمندان ثبت احوال هم در این زمینه عنوان کردند پرونده اسناد این فرد از سال 59 تاکنون راکد بوده و او هیچ اقدامی برای دریافت شناسنامه جدید و کارت ملی نکرده است. در ادامه تجسسها همه ارتباطات و مکالمات تلفنی خانواده پدری قاتل را مورد بررسی دقیق قرار دادیم و در یکی از تماسها دریافتیم فرزندان برادر قاتل با پسر او در ارتباط هستند.
در ادامه و بررسی بانکهای اطلاعاتی مشخص شد مراد زن و پنج فرزند دارد و مدتی در روستای چوشلی از توابع شهرستان سیاهکل لاهیجان زندگی میکرده و حتی همسر و فرزندانش هم متولد این روستا هستند. از ثبت احوال لاهیجان خواستم تا مشخصات جدید مراد را در اختیارمان بگذارد. در ادامه مشخص شد مراد شناسنامه دیگری هم دارد و در سوابق او دو همسر و 10 فرزند ثبت شده است.
اطلاعات زیادی به ما رسید که مراد پس از روستای چوشلی به بجنورد رفته و سالیان پیش هم آنجا بوده و اکنون 11 سالی است به شهر الوند در استان قزوین برای ادامه زندگی آمده است. با مطمئن شدن از محل سکونت وی بلافاصله همراه با تیمی از اداره عملیات به محل زندگی مراد رفتیم و پس از سه شبانه روز تعقیب و مراقبت دریافتیم که نشانی را درست آمدهایم. وقتی برای دستگیری مراد به خانه او وارد شدیم با تعجب دیدیم اثری از مراد نیست. وقتی فرزندان او را تحت بازجویی گرفتیم آنها گفتند که 11 سال پیش پدرمان خود را حلقآویز کرده است.
تحقیقات محلی و تحقیق از اهالی محل حاکی از این بود حسین یا همان مراد پس از قتل از روستایشان فراری شده و با استفاده از شناسنامه برادرش در روستای چوشلی با زن جوانی به نام ملوک که ناشنوا بوده، ازدواج کرده است و چند سالی در چوشلی و بجنورد زندگی کرده و پس از عزیمت به الوند در نهایت به خاطر عذاب وجدان دست به خودکشی زده است.
یکی از اهالی که مراد را به خوبی میشناخت گفت که این مرد وقتی به الوندآمد چند سالی نگهبان کارخانهای بود و خودش اعتراف کرده بود که به خاطر قتل یکی از همروستاییهایش مجبور به فرار از این روستا به آن شهر و در نهایت سکونت در الوند شده و همیشه عذاب وجدان داشته است. در نهایت جسد حلق آویز شدهاش را پیدا کردیم و در گورستان نظامآباد دفن کردیم.