آمارها میگوید در چهار ماهه اول امسال، 3067 تن دارو به ارزش 422 میلیون دلار وارد کشور شده است، یعنی تا پایان سال مثلا 9200تن به ارزش یک میلیاردو200 میلیون دلار. داستانهای دارو، داستانهای دردناکی است برای ما مردمان مطیع و آرام که یا تنمان درد میکشد و یا روانمان پریشان و گسسته از همراهی با تن است پس همه بیماریم
شفاآنلاین>سلامت> برخی از داروهای ممد حیات کمیاب و گمشدهاند و اغلب مغموم در انبار انتظار درد میکشند. برخی بیماران رنجبر و عزلتنشین در جفای روزگار دردناله سر میدهند؛ مگر وجدان، نماینده خدا در وجود آدم نیست؟ پس چرا وجدان برخی به مرخصی رفته است؟ البته این احتمال وجود دارد صاحب انباری، رنج مویه بیمار بشنود اما زیرلب بگوید؛ رفیق! وجدان مثل غلغلک است بعضیها از آن میترسند و برخی نه!به گزارش شفاآنلاین، آمارها (Statistics)میگوید در چهار ماهه اول امسال، 3067 تن دارو به ارزش 422 میلیون دلار وارد کشور شده است، یعنی تا پایان سال مثلا 9200تن به ارزش یک میلیاردو200 میلیون دلار. داستانهای دارو، داستانهای دردناکی است برای ما مردمان مطیع و آرام که یا تنمان درد میکشد و یا روانمان پریشان و گسسته از همراهی با تن است پس همه بیماریم. برای دارویی ساده عروق به نام سیلاستازول،10روز پرسه زدم به دوست و غریبه هم متوسل شدم و سرانجام فاتح شدم یک قوطی یافتم که نیمه نخورده تاریخ مصرفش به ابدیت میپیوندد.به توصیه داروخانهدار گرفتم؛ همین هم غنیمت است و همچنان غنیمت است و من همچنان دورهگرد تاریخ نگذشته هستم قریب 2 ماه است. حتما میدانید 97 درصد داروی مصرفی در 100 کارخانه تولید داروی شیمیایی کشور تولید میشود؛ یعنی چیزی حدود 320 هزارتن که با خارجیهای وارداتی بالغ بر 400هزار تن مصرف داروی سالانه ما مردمان ملیح و نجیب اما عمیقا بیمار جسم و روان است.یکی از این دردداران دوست جوان من است که غیبت دارو و گرانی سرسامآور آن، پوست او را چندروزه پوسته پوسته کرده است که از عارضههای دیر به دیر خوردن داروست تا ما دوستان از شرم سردرگریبان شویم. پرسش این نوشته ساده است آیا وقتی بیمار میشویم خطر افسردگی و تحقیر و درماندگی یک مزیت افزوده بر درد ماست؟چون برخی از مسئولان امور دارو و درمان فاقد اخلاق، وحدت رویه و آداب و رسوم مقتضی نسبت به کارکنان(بیماران مستاصل) هستند؟ چون نمیدانند و یا نمیخواهند بدانند فرماندادن از فرمانبردن خیلی دشوارتر است زیرا مجبور است بار فرمانبر را هم بهدوش بکشد بهخاطر مسئولیتی که قبول فرموده است پس گاه باید از درد وجدان بشکند اما نه تنها نمیشکند که بیخیال است. نکند برخی از ما مسئولان بیشتر با وجدان از نوع بد آن درآمیختهایم یعنی دروغگویی، شاهد و قاضیشدن و سپس مجازات فرمانبر بینوا که زیادی عمرش به درازا کشیده است!دارو افسرده، مریض مدهوش و بستگان بیمار سرگردان بین داروخانهها! آیا و اما واردکنندگان دارو و نسخهنویسان برای سلامت جامعه حالشان خوب است؟سؤال ساده این نوشته قابل استمرار است آیا چون بیماران(patients) فاقد قدرت هستند چون نحیف و رنجورند پس هر تدبیر و سیاستی برای آنان باید دست آخر تبدیل به نسخه پیچی اخلاقی شود؛ هرچه گیر آوردی بخور انشاءالله خوب میشی! نگران نباش تا خدا نخواهد اتفاقی نمیافتد. همین؟ خسته نباشید آقایان و خانمهای نوعدوست!بر این باورم مسئولان محترم و واردکنندگان میلیارد دلاری داروهای خاص و غیرخاص و دستیاران نازنین آنان میدانند. بیماران و غمخواران آنان آگاهند هرانسانی را با اعمالش میشناسند و بههمین دلیل یک وجدان خوب بیش از صد مثنوی ادعا و هزار شاهد و مدرک بینام و نشان ارزش دارد.فریدون صدیقی/ همشهری