زهر، پول است، اگر خریدار داشته باشد. فقط باید یک آدم کاربلد پیدا کرد و یک خریدار خوب. اما آنها که پول خرج کردند، معلم گرفتند و عقرب خریدند یا نتوانستند زهر بگیرند یا گرفتند و دستشان توی حنا ماند
شفاآنلاین>سلامت> عدهای از جوانان راهی بیابان شدند و توی تاریکی عقربها را جمع کردند، به این امید که زهرش را به داروسازها بفروشند، اما نشد که نشد.به گزارش شفاآنلاین، حقایقی از دسیسههای آقای«م.ت» زهر، پول است، اگر خریدار داشته باشد. فقط باید یک آدم کاربلد پیدا کرد و یک خریدار خوب. اما آنها که پول خرج کردند، معلم گرفتند و عقرب خریدند یا نتوانستند زهر بگیرند یا گرفتند و دستشان توی حنا ماند. بعضیها هم شب که شد راهی بیابان شدند و توی تاریکی عقربها را جمع کردند، به این امید که زهرش را به داروسازها بفروشند، اما نفروختند؛ نشد که نشد.
زهرها را کسی نمیخرد و گرَم گرمِ این مایعِ کشنده توی یخچالها جا مانده. زهرگیری از بندپایی با چنگالهای قوی و نیشی سمی در انتهای دُمش کار هر کسی نیست، حتی کار آنها که آگهیهای تبلیغاتیشان همه جا را پر کرده، عقرب پرورش میدهند، می فروشند و شهر به شهر دوره های آموزشی برگزار می کنند. توی تبلیغات تکثیر عقرب، قیمت هایی میدهند که از واقعیت بسیار دور است: هر گرم زهر ٤ تا ٨میلیارد تومان. اما کیست که بخرد؟ هیچکس.
یک جستوجوی ساده برای دانلود فایل آموزشی پرورش عقرب کافی است. همین فایل پیدیاف و فیلم های تکراری آموزشی، خوراک گروه هایی شده که از آموزش به داوطلبان جویای کار نان می خورند. در کلاس های آموزشی بدون مجوز -که به راحتی آب خوردن میتوان در هر شهری پیدایشان کرد- متقاضیان در عوض ٥٠٠ تا ٧٠٠هزار تومان پای صحبت آموزش دهندگان مدعی تخصص می نشینند، بلکه راه و چاه را یاد بگیرند، اما تهش هیچ راهی نیست و پولشان به هدر رفته. این را ٢٠ شاکی یکی از همین دورههای آموزشی که در شهرهای مختلف سر آدمها کلاه گذاشته، خوب میدانند.
او پیش از عقرب، در کار زالو بود
کار تنظیم شکایت خوب پیش رفته. شاکیان در نامهشان از آقای «م.ت» نوشتهاند که تحت عنوان گروه پژوهشی برگ طلایی، بدون مجوز دورههای آموزشی تکثیر، نگهداری و زهرگیری عقرب برگزاری کرده و از آبان ٩٦ تاکنون بیش از ١٠ دوره آموزشی بدون مجوز در شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، کرج، تبریز، گناباد و ... برگزار کرده. متشاکی جمعه گذشته هم یک «دوره تخصصی» دیگر در تهران برگزار کرده بود و همچنان مشغول کار است.
در نامه شاکیان آمده که«او عقرب با قیمتهای بسیار بالا برای پرورش و نهایتا زهرگیری میفروشد، اما با توجه به نداشتن تخصص و مجوزهای مربوطه، هم باعث نابودی این گونه شده و هم با توجه به سمی و کشندهبودن این جانور و نگهداری غیراستاندارد و بدون مجوز و رعایت نکردن نکات ایمنی در محلهای مسکونی خطرات جانی فراوانی برای مردم دارد و امنیت شهروندان را به خطر میاندازد. این فرد با دادن مدارک جعلی ادعا کرده که از دو سال قبل در این حیطه فعالیت داشته و تجربه کافی برای برگزاری دوره آموزشی دارد، همچنین مدرک معتبر از سازمان نظام مهندسی جهاد کشاورزی و فنیوحرفهای به شرکتکنندگان ارایه میشود. اما مدرکهای دادهشده هیچگونه اعتبار و ارزش قانونی ندارد.»
٢٠ شاکی که هر روز تعدادشان بیشتر میشود و در استانهای مختلف پای درس تکثیر عقرب نشستهاند و پولشان را برای خرید این حشره سمی خرج کرده و به جایی نرسیدهاند، کشف کردهاند که فرد آموزشدهنده در چند سال گذشته در کار تکثیر زالو بوده و در آنجا هم شاکیان متعددی داشته و دارد. با احتساب هزینه ٣٠٠ تا ٥٠٠هزار تومان برای هر نفر و تعداد شرکتکنندگان ٢٠ تا٨٠ نفر در هر دوره پیداست که درآمد خوبی نصیب صاحبان کلاسهای آموزشی پرورش عقرب میشود و برای شرکتکنندگان که تعدادشان هم کم نیست، چیزی نمیماند جز ضرر. همین است که آنها درخواست کردهاند قانون با متخلفان برخورد کند، بلکه چرخه آموزش غیرتخصصی این گروهها بالاخره یک جایی متوقف شود.
کلاسهای بدون مجوز، مدارک جعلی
در گروه تلگرامی که برای شکایت از کلاسهای بدون مجوز تشکیل شده، ٤٥ نفر از افرادی که در این کلاسها شرکت کردهاند، حضور دارند. گروه تازه تشکیل شده و پیداکردن آدمهایی که در دورههای آموزشی تکثیر عقرب شرکت کردهاند، خیلی آسان نیست، اما هر روز کسی هست که به جمع شاکیان اضافه شود و پای نامه را امضا کند.
به جز یک موسسه که در بسیاری از استانها تاکنون دورههای آموزشی برگزار کرده، موسسات دیگری در شیراز و تهران هم در همین حوزه فعالیت میکنند. آقای احمدی یکی از شرکتکنندگان دورههای پرورش عقرب در پیگیریهایش متوجه شده که این موسسهها زیر نظر آموزشگاه کارگستر کرج کار میکنند، اما در جستوجوهایش از جهاد البرز متوجه شده که موسسه هیچ مجوزی برای پرورش عقرب ندارد و در عین حال مدارک شرکتکنندگان را به نام جهاد صادر میکند. احمدی میگوید: «موسسههایی که مجوز ندارند، دورههای یک یا دو روزه برگزار میکنند و روی مدرک هنرجویان مینویسند ١١٠ ساعت آموزش. فقط مایی که در مشهد شرکت کردیم، روی مدرکمان ٨ساعت آموزش ثبت شده، اما وقتی از سازمان جهاد پیگیر شدم، متوجه شدم برگ طلایی مجوز پرورش عقرب ندارد و مدرکها جعلی است. تمام کلاسها از دم کلاهبردارند.»
قاسم شرکتکننده دیگر این دورههاست. او عکس مدرک آموزشی مدرس پرورش عقرب را نشان میدهد که «تنها مدرک آقای «ت» است.» به گفته او نه فقط مدرک مدرس بلکه مدرکی که به شرکتکنندگان دوره هم داده میشود، معتبر نیست. «قرار بود در دانشگاه آزاد مشهد برای ما کلاس بگذارد و وقتی از او مجوز کار خواستیم، حرف را عوض کرد. به گمانم گفت مدرکم را رئیس دانشگاه گرفته و پایان دوره پس میدهد. بعد هم مجوز نداد. اول گفته بود که کلاس در دانشگاه آزاد مشهد است، اما یک روز مانده به برگزاری مکان را عوض کرد و به یک دانشگاه خصوصی برد. بعد که از حراست دانشگاه آزاد تحقیق کردم، گفتند اصلا کسی درباره برگزاری کلاس با ما هماهنگ نکرده است. درواقع از اسم دانشگاه فقط برای رسمیت بخشیدن به کارش استفاده کرد. حالا هم در پوسترها آدرس نمیدهد.»
شیرین هم در دورههای پرورش عقرب در شیراز شرکت کرده: «من موضوع کلاسهای بدون مجوز را در شیراز پیگیری کردم و جهاد شیراز جواب داد که تقصیر خودتان بوده که اعتماد کردهاید و جمعکردن کلاسها به ما ارتباطی ندارد. گفتند خودتان شکایت کنید. گفتم آقا برای شرکتکنندگان مدرک جعلی به اسم شما صادر میکنند. گفتند بله جعلی است، اما کاری از ما برنمیآید.»
به ضرر عقربها، به ضرر محیطزیست
«مزرعه به شهر نزدیک است.» برای سعید احمدی پیش از همه این دغدغه است. به گفته او، بسیاری از کسانی که در کار آموزش به گروههای مختلف هستند، مزرعه پرورش عقربشان را در شهر راه انداختهاند. سعید همین حالا یکی از همین موارد را در مشهد سراغ دارد که وسط شهر مزرعه به پا کرده و اداره محیطزیست هنوز به آنها ایراد نگرفته است.
«آنها سواد نگهداری از عقرب را ندارند و در عوض ادعای تخصص دارند. مزرعهشان وسط شهر است و این برای مردم خطرناک(Dangerous) است، به جز برای مردمی که خانههایشان به مزرعه نزدیک است، این کارِ پرورشدهندهها برای حیات عقربها بهعنوان گونه مهمی از حشرات هم تهدیدآمیز است.» او برای گزارش فعالیت این مزرعه در شهر به اداره محیطزیست مشهد رفت اما کارشناس حقوقی محیطزیست بدون بررسی ماجرا گفت که این حیوان وحشی تلقی نمیشود و از لحاظ قانونی مشکل ندارد. این درحالی است که سازمان حفاظت محیطزیست به این مراکز مجوز تکثیر عقرب نمیدهد و فعالیت آنها هرچند به بهانه اشتغالزایی، غیرقانونی تلقی میشود.
ایران ۶۰ گونه عقرب دارد و از میان اینهمه، تنها ٦-٥گونه زهر باارزشی دارند که به کار داروسازها میآید. شرکتهای غیرقانونی همین عقربها را طعمه خود کردهاند. هر روز هزاران عقرب در مزرعههای پرورش تلف میشود. این شرکتها با ترویج صید و پرورش عقرب، جمعیت اینگونه را به خطر انداختهاند.
«انقراض» کلیدواژهای است که محیطزیستیها در واکنش به پرورش عقرب روی آن تاکید دارند. همین چند روز پیش بود که دو شکارچی عقرب در ریگان استان کرمان دستگیر شدند. ماموران اداره حفاظت محیطزیست شکارچیان مجهز را دستگیر کردند و عقربها را از آنها گرفتند. آنها میخواستند این عقربها را به تهران بیاورند. یک ماه پیش هم این اتفاق تکرار شد. این بار یک زن متخلف صید عقرب میخواست ١٠ عقرب را از مرز دوغارون به افغانستان ببرد. او را هم دستگیر کردند.
براساس قانون، زندهگیری عقرب، مجوز محیطزیستی لازم دارد و هر کس پی صید عقرب بیفتد، بنا به نظر قاضی پرونده از ٣٠ تا ٥٠میلیون ریال جریمه نقدی و یک یا ٦ ماه محکومیت کیفری دارد. آموزشدهندگان تکثیر عقرب، روی اینها دست گذاشتهاند: «مزوبوتوس اوپئوس» از گروه کژدمهای زرد که زهر آن اگرچه برای افراد بالغ کشنده نیست اما درباره کودکان باید تردید کرد، «اندرکتونوس کراسیکودا» معروف به کژدم سیاه که ٣٠درصد موارد کژدم گزیدگی را شامل میشود، «گاردویم» از کشندهترین عقربهای ایران که ۲ تا ۵درصد از این نوع عقربگزیدگی به مرگ منجر میشود، «هوتنتوتا سالسی» از عقربهای بزرگ با چنگالهایی پرقدرت که از گونههای خطرناک ایران است. از میان کسانی که به کلاسها میروند، خیلیها هم افتادهاند پی فروش عقرب، چون سود بیشتری دارد.
پرسوجو از فروشندگان عقرب معلوم میکند که قیمت عقرب از دو تا هفتهزار تومان متغیر است و قیمت پرورشیها به ٢٠هزار تومان هم میرسد. هزینه دم و دستک زهرگیری هم درنهایت به ٢میلیون تومان میرسد. عقربها جیرجیرک سبز میخورند و یکجور کرم که نامش «میل وُرم» است. غذا را میشود آنلاین سفارش داد، فضای مجازی پر است از فروشندگان جیرجیرک و کرم. کار آنها هم در این بازار خوب رونق گرفته؛ جیرجیرک دانهای ١٠٠ تومان و میل وُرم کیلویی ٧٠هزار تومان.
چرا دنبال پرورش عقرب رفتید؟
یکی میگوید به خاطر پول و یکی میگوید از سر ناچاری و بیکاری. سعید اینطور ماجرا را تعریف میکند: «این آقای م.ت ادعا میکرد که زهر عقرب را به شرکت داروسازی میفروشد. گفت سهسال در این کار بوده و ما هم اعتماد کردیم و از او رسید نگرفتیم. خیلیها بیکار هستند و هدفشان درآمدزایی است. من بهمن سال پیش در دوره آموزشی شرکت کردم و از برج ١٢ کار را شروع کردم. آمدیم و یک تعدادی عقرب گرفتیم و بعد فهمیدیم عقربها را چند ١٠برابر قیمت اصلی به ما فروخته است. بعد هم دیدیم اصلا اینکاره نیست. آخرش دستگیرمان شد که فروش زهر در ایران امکان ندارد. مافیای فروش زهر از طرف بعضی شرکتهای دارویی، به پرورشدهندگان عقرب اجازه صادرات زهر نمیدهد. آنها خودشان عقرب زنده از صیادان میخرند و زهرگیری میکنند. هستند کسانی که زهر انستیتو پاستور را تأمین میکنند.»
سعید از توهم قیمت بالای زهر هم اینطور حرف میزند: «میگویند زهر عقرب خیلی قیمت دارد. مثلا گرمی ٨٠میلیون تومان. این عددها خیلیها را وسوسه میکند. با خودشان میگویند از ٦٠٠ عقرب میتوانند یکگرم مایع بگیرد، ولی مسأله این است که تا امروز فروش زهر هیچوقت ممکن نبوده. یا میگویند زهر مایع گرمی بین ١٠ تا ٢٠میلیون قیمت دارد اما داروسازی دکتر عبیدی گرمی یکمیلیون تومان از تولیدکنندگان میخرد. خوب این ضرر است برای ما. آنهایی که به بلژیک و فرانسه درخواست دادهاند، هنوز موفق به فروش زهر نشدهاند، حتی مراکز دانشگاهی تولید زهر که مجوز هم دارند، هم هنوز نتوانستهاند چند گرم زهرشان را بفروشند.
با وجود همهگیرشدن مزرعههای پرورش عقرب، حجم تولیدی زهر بسیار بالاتر از نیاز مراکز دارویی است. این یکی از مشکلاتی است که باعث شده زهرها روی دست پرورشدهندگان عقرب باد کند. «اگر کسی بلد باشد زهرگیری کند (که فقط چندنفر در ایران بلدند) نهایتا میشود این کار را کرد اما مسأله این است که زهر آنقدر در دست تولیدکنندهها مانده که نمیدانند با آن چه کنند. همینطور نگه داشتهاند تا قیمت(Price) خوب شود و مشتری پیدا شود. کسی را در شیراز میشناسم که ٢٠٠گرم زهر دارد و نمیداند با آن چه کند. تولیدکنندگان عقرب در شروع کارشان بازاریابی نمیکنند. آمار بیکاری هم بالاست. در دورههای آموزشی قول خرید زهر میدهند اما هیچوقت این کار را نمیکنند. عقرب هم ضریب تکثیرش بالاست و برای همین خیلیها میروند دنبال این کار. غافل از اینکه زهر روی دستشان میماند.