به گزارش شفا آنلاین، مطالعه جدیدی از دانشگاه "واترلو"(Waterloo) نشان میدهد که گرایش به غذاهای پرکالری میتواند با سرکوب فعالیت بخشی از مغز که مسئول کنترل خود است، افزایش یابد.
این تحقیق، دیدگاهی کلیدی را در مورد اینکه چگونه مکانیزمهای عصبی-شناختی میتوانند الگوهای مصرف غذای ما را تنظیم کنند، ارائه میدهد.
تحریک مغناطیسی مغز، روشی است که در آن، فعالیت مناطق خاصی از مغز میتواند با استفاده از پالسهای مغناطیسی غیرتهاجمی تحریک یا خنثی شود و دانش گستردهای را در مورد اینکه چگونه مغز ما رفتارهای مختلف را تنظیم میکند، در اختیار دانشمندان قرار داده است.
این روش به تازگی راههای جدیدی برای تقویت حافظه(Memory Improvement) و حتی کاهش رفتارهای اعتیادآور ارائه داده است.
تحقیقات جدیدی از دانشگاه واترلو در حال حاضر از این روش برای نشان دادن چگونگی میل افراد به مصرف مواد غذایی با کالری بالا، با دخالت مستقیم فعالیت در یک منطقه خاص مغز استفاده کرده است.
در این مطالعه 28 زن سالم راست دست مورد بررسی قرار گرفتند و دریافتند که 89 درصد از آنان پس از قرارگیری در معرض تحریک مغناطیسی مغز، نسبت به گروه کنترل، خواستار خوردن غذاهای پرکالری بیشتری بودند.
"پیتر هال"، یکی از نویسندگان این تحقیق میگوید: ما از یک تکنیک به نام تحریک مغناطیسی مغز استفاده کردیم تا موقتا عملکردهای بخشی از مغز که مسئول جلوگیری از بروز احساسات و موسوم به قشر خلفیجانبی پیشپیشانی است را مهار کنیم.
وی افزود: این کار باعث شد تا توجه بیشتری به تصاویر غذاهای پرکالری جلب شود و در نتیجه موجب میل شدید به مصرف بیشتر این غذاها شد.
قشر خلفیجانبی پیشپیشانی یک منطقه ویژه از مغز برای مطالعه است، زیرا که به عنوان یک تنظیمکننده کلیدی در تنظیم و مهار رفتاری شناخته شده است.
آزمایش اخیر نشان داد که تحریک این ناحیه مغز، تمایل افراد را به انجام اعمال خشونت آمیز کاهش میدهد.
این تحقیق نشان میدهد که مجرمان خشن ممکن است دارای اختلال عملکردی در قشر خلفیجانبی پیشپیشانی باشند و در نتیجه آنها قادر به تنظیم رفتارهای ضد اجتماعی یا مجرمانه نیستند.
این مطالعه نشان داد که با سرکوب مستقیم فعالیت این منطقه خاص مغز، افراد توانایی کمتری برای کنترل اشتهای خود دارند و غیر از میل به مصرف غذاهای پرکالری، بیش از حد مجاز هم میخورند.
محققان معتقدند عوامل خاصی در شیوه زندگی ممکن است به شدت فعالیت مغز را تنظیم کند و میتواند قشر خلفیجانبی پیشپیشانی را فعال یا سرکوب کند.
"کاساندرا لاو" سرپرست این مطالعه توضیح میدهد: عوامل متعددی از شیوه زندگی بر عملکرد قشر خلفیجانبی پیشپیشانی تاثیر میگذارند. به عنوان مثال، ورزش هوازی نشان داده است که آن را تقویت میکند، در حالی که کمبود خواب و استرس(Stress) میتواند آن را مختل کند. بنابراین ارتباط بین شیوه زندگی و تاثیرات آن بر مغز مشهود است.
روش تحریک مغناطیسی مغز جز تاثیر بر اشتهای افراد، میتواند منجر به تغییرات در میکروبیوم روده فرد شود و اثرات ضد چاقی به همراه داشته باشد.
هدف این مطالعه ارائه یک بینش اساسی در مورد این بود که چه بخشهایی از مغز ما برای تعدیل رفتارهای غذایی فعالیت میکنند.
تحریک مغناطیسی مغز یا به طور دقیقتر، تحریک مغناطیسی مغز از راه جمجمه(Transcranial magnetic stimulation) که به اختصار به آن "TMS" میگویند، به یک روش تحریک مغناطیسی عصبی گفته میشود که بر روی نواحی کوچک و محدودی از مغز اعمال میشود.
در این روش، یک مولد میدان مغناطیسی یا سیمپیچ را در نزدیکی سر بیمار قرار میدهند. این سیمپیچ، از طریق القای الکترومغناطیسی، یک جریان الکتریکی خفیف در ناحیه زیرین خود در مغز ایجاد میکند.
سیمپیچ مذکور در عینحال به یک دستگاه ضربانساز یا محرک متصل است که جریان برق را به آن هدایت میکند.
یکی از کاربردهای این روش ارزیابی اتصالات مابین قشر حرکتی اولیه مغز و ماهیچهها است تا میزان آسیب را در بیماریهایی نظیر سکته مغزی(stroke)، ام.اس، اختلالات حرکتی و همچنین اختلالاتی که عصب چهرهای و سایر اعصاب مغزی و طناب نخاعی را درگیر میکنند، بررسی و اندازه بگیرند.
برخی شواهد علمی حاکی از آن است که این روش در درمان دردهای نوروپاتیک واختلال افسردگی اساسی مقاوم به درمان هم مؤثر است.