راستش تا پيش از انكه اول بار عباس امير انتظام را در مطب ببينم بر اين گمان بودم كه او هم از رفتگان كاروان دهه شصت بوده است
شفا آنلاین>اجتماعی>بسيار مهربان بود .نرم اهسته و با صدايي كوتاه صحبت ميكرد .اگر چيزي ميگفتي ، حتي اگر بنابر رسم رايجمان به ميانه حرفش پريده بودي تا به اخر و با دقت گوش ميداد بعد از خاتمه گفته هايتان، باز هم مكث ميكرد تا به حرف شما دقت كرده باشد .
پس از يك مكالمه مختصر ديگر وسط حرفش نميپريديد . .علت ملاقات ما دردها و ازردگي هاي عميقي بود كه مشكلات واقعا موجود جسماني به تمامي انها را توجيه نميكرد . شكوه ها هم از جنس ديگري بود برخلاف بسياري از ما كه از مشكلات و مصايب بيرون شروع ميكنيم و بعد معلوم ميشود مصايب چندان مهمي هم نبوده اند او نه از مصايب و جفاهاي اساطيري چند ده ساله اي كه ميدانستم واقعا وجود داشته اند بلكه تنها و تنها از خودش و تحمل خودش ميگفت از دردهاي پيچيده و مبهمي كه شبانه روز اورا مي ازرد ، دردهايي حاصل عبور ان صليب رنج از لابيرنت ذهني فرهمند صادق و بي غبار . دردهايي كه درخواست و گواهي براي استخلاص او را اسان و بديهي مينمود .
راستش تا پيش از انكه اول بار عباس امير انتظام را در مطب ببينم بر اين گمان بودم كه او هم از رفتگان كاروان دهه شصت بوده است .
او را از اوایل انقلاب به خوبي به ياد مي أوردم . شكل و شمايل و منش و رفتار او به شدت با حال و هوا و جو روزگار در تضاد بود. سلبريتي هاي ان زمان شلوار سربازي و پيراهن چيني ميپوشيدند و فرش فرمز خيابان هاي تهران ميزبان كفش هاي كتاني و پوتين هاي سربازي بود اما او با قد بلند ،هيكل چهارشانه و چهره و لباس هايي شبيه هنرپيشه هاي امريكايي و البته سنجاق كراوات الگويي أيده ال براي جوانان چهار سال پيش تر از ان بود .
حالا مغازه هاي پرفروش شهر مانكن هاي ديگري پشت ويترين گذاشته بودند و حالا او در واقع الگويي بود كه همه ميكوشيدند از ان تبري بجويند. بي ترديد اين ظاهر و رفتار در مصايبي كه او دو دهسال بعد ، از سرگذراند بي تاثير نبود .
از همان اولين باري كه من عباس أمير انتظام را ملاقات و معاينه كردم تا امروز چالشي كه دغدغه ذهني مرا تشكيل ميداد قضاوت درباره او نبود .قضاوت درباره محكوم كنندگان او هم نبود .
قضاوت در اين باره بود كه راستي خود من در فضاي ان روز چه مي انديشيدم و رفتار اخلاقي خود من در ان زمان و مهم تر از ان حالا درربرابر چنين پديده اي چه بايد باشد؟ .
عباس امير انتظام در عين حال قرباني جو و نوع نگاهي بود كه ان زمان بر ذهنيت دوران چيرگي داشت . اكنون قضاوت درباره او دشوار نيست اما شايد قضاوت درياره كساني كه ذهنيت غالب دوران امروز ان ها را محكوم ميكند و بسياري از ما دانسته ونادانسته در نوع حكمي كه بي هيچ محكمه و مدركي براي شخص ايشان صادر شده است اشتراك داريم اينقدر اسان نباشد .
بسياري از قضاوت هاي امروز ما هم دورادور دلايلي بهتر از تاثير برق سنجاق كراوات! و نگاه موذي ! و چهره امريكايي ندارند . اسان نيست اما بايد بكوشيم در هر حال حكمي پيشاپيش براي هيچ كس در ذهن خود حتي اگر بسيار بديهي باشد صادر نكنيم. اصل را برايت فرد بگذاريم و در برابر هيچ "فرد"ي از دايره ادب و احترام خارج نشويم شاهديم كه رعايت اين چند اصل ساده ، امروزه بخصوص در فضاي مجازي تا چه حد دشوار است .
يادداشت هاي دكتر بابك زماني