بیماری آلزایمر یا AD یک اختلال عصبی مغزی چندعلتی است که شایعترین علت از دست دادن حافظه و اختلال در عملکردهای شناختی سالمندان به شمار میآید. عوامل محیطی و ژنتیکی متفاوتی در ایجاد این بیماری دخیل هستند، ولی یکی از مهمترین آنها، استرس یا تنش اکسیداتیو است که به دنبال حضور فراوان رادیکالهای آزاد در بدن شخص اتفاق میافتد.
شفا آنلاین>سلامت> یافتههای یک پژوهش داخلی که در نشریه انگلیسیزبان جهاد دانشگاهی، AJMB منتشر شده است، نشان میدهد که استفاده از گیاه دارویی اسطوخودوس میتواند تأثیرات امیدوارکنندهای در بهبود بیماری آلزایمر داشته باشد.
به گزارش شفا آنلاین:بیماری آلزایمر یا AD یک اختلال عصبی مغزی چندعلتی است که شایعترین علت از دست دادن حافظه و اختلال در عملکردهای شناختی سالمندان به شمار میآید. عوامل محیطی و ژنتیکی متفاوتی در ایجاد این بیماری دخیل هستند، ولی یکی از مهمترین آنها، استرس یا تنش اکسیداتیو است که به دنبال حضور فراوان رادیکالهای آزاد در بدن شخص اتفاق میافتد.محققین، سالهاست که به روشهای مختلف، درصدد کمک به بیماران مبتلابه آلزایمر هستند. در این راستا، آنها در کنار استفاده از روشهای شیمیایی، بهکارگیری روشهای درمانی مکمل نظیر استفاده از گیاهان دارویی را نیز مدنظر دارند.
بیماری آلزایمر یا AD یک اختلال عصبی مغزی چندعلتی است که شایعترین علت از دست دادن حافظه و اختلال در عملکردهای شناختی سالمندان به شمار میآید.
در این زمینه، اخیرا نشان داده شده که عصاره آبی گیاه دارویی لاوندر یا اسطوخودوس، پتانسیل پاک کردن پلاکهای آمیلوید-بتا که از عوامل اصلی ایجاد بیماری آلزایمر هستند را از ناحیه هیپوکمپ مغز در جانوران مدل دارد. لذا برای روشن شدن مکانیزم درمانی این گیاه دارویی، محققین کشورمان، اثر متابولیک سرم موشهای آلزایمری را با استفاده از روش طیفسنجی رزونانس مغناطیسی هستهای یا بهاختصار، NMR بررسی کردهاند.
برای انجام این آزمایش، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، قسمتهای هوایی گیاه اسطوخودوس را مشتمل بر گلهای آن، جمعآوری نموده و عصاره آبی آن را تهیه کردند. سپس، یک سری موش آزمایشگاهی از نژاد ویستار را بهصورت تصادفی به سه گروه شامل: 1) کنترل یا شاهد، 2) گروه آلزایمر که آمیلوئید بتا به آنها تزریق شده بود، ولی تحت درمان قرار نگرفتند و بالاخره 3) گروهی که آلزایمر در آنها از طریق تزریق آمیلوئید بتا ایجادشده و درمان با اسطوخودوس داشتند، تقسیم شدند. درواقع، گروه سوم، به مدت 20 روز بعد از ابتلا به آلزایمر، تحت درمان با عصاره آبی اسطوخودوس قرار گرفتند.
بعد از انجام این مراحل، نمونههای خون از موشها جمعآوریشده و با استفاده از روش NMR تجزیهوتحلیل شدند. برای انجام پردازشها و بررسیهای آزمایش نیز، از نرمافزارهای کامپیوتری نظیر MATLAB و ویژوال بیسیک استفاده شد.
نتایج بررسیهای محققین فوق نشان داد که موشهای آلزایمری تحت درمان با عصاره گیاه دارویی اسطوخودوس، توانستند در تست موسوم به Morris-Water-Maze پیشرفتهایی خوبی را در حافظه و عملکردهای شناختی از خود نشان دادند.
به گفته دکتر افسانه عارفی اسکویی، پژوهشگر دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و همکارانشان در این تحقیق: «یکی از متابولیتهای تغییریافته در گروه آلزایمری، ماده تاورین بود. همچنین در این تحقیق، مسیرهای متابولیسم آمینواسید در طول درمان موشهای آلزایمری تغییر یافتند که شامل آلانین، آسپارتات و متابولیسم گلوتامین و همچنین متابولیسم سیستین و متیونین بودند. بهعلاوه در مطالعه ما، سطوح تغییریافته اسیدآمینههای گلایسین، سرین، بتائین و کولین درکنار پیرووات مشاهده شدند که به نظر میرسد به این مسیر متابولیک وابسته باشند».
این محققین میافزایند: «با توجه به نتایج این مطالعه، عصاره اسطوخودوس میتواند بهعنوان یک گزینه دارویی مؤثر برای درمان آلزایمر معرفی شود. بهعلاوه، با توجه به نیاز به شناخت بیومارکرهای آلزایمر بهخصوص در نمونه خون که روش کمتر تهاجمی نسبت به استخراج مایع مغزی نخاعی است، این تحقیق میتواند نتایجی درخور را ارائه دهد».
همچنین به بیان این محققان: «با توجه به یافتههای این مطالعه، یک پنل از مارکرهای متابولیت سرم برای شناسایی آلزایمر پیشنهاد میشوند که شامل، آلانین، گلوتامین، سرین، والین، ایزوبیوتیرات، کارنیتین، تاورین، پانتوتنات، گلوکز، آسپرین، گلایسین، کریتینین، ایزولوسین، پیرووات، بتائین، کولین، سیلو-اینوسیتول و میو-اینوسیتول هستند. هرچند، این متابولیتها باید تأیید اعتبار شده و در یک گروه بزرگتر مطالعه شوند».
گفتنی است در حال حاضر، قابلاعتمادترین مایع بدن برای غربالگری آلزایمر، مایع مغزی نخاعی یا CSF است که البته چالشهای خود را مخصوصاً در روشهای جمعآوری دارد. ولی تخمین زده میشود که روزانه حدود 500 میلیلیتر از این مایع مهم، در خون ترشح میشود و بهاینترتیب خون را به منبع مناسبی از بیومارکرها یا نشانگرهای زیستی لازم برای تشخیص بیماریهای عصبی مانند AD میکند.