سؤالى فقهى-حقوقى كه پرسيده ميشود اين است؛التيام يا سرايت چه تأثيرى بر ديه مقدّر دارد
شفاآنلاین>سلامت> يك بحثى در كتاب ديات حقوق اسلامى هست تحت عنوان سرايت جراحت.
به گزارش شفاآنلاین، سؤالى فقهى-حقوقى كه پرسيده ميشود اين است؛التيام يا سرايت چه تأثيرى بر ديه مقدّر دارد؟
جواب البته چالشى ست و پيچيدگى تخصصى پزشكى-حقوقى دارد اما در حد حوصله نوشتار حرفى هست.
اينكه ديه يا ارش اساساً مقدر است و در لحظه ايراد صدمه يا وقوع جراحت ثابت ميشود؛ در اساس منطقى ، حقيقت دارد.
اصل عدالت در مكافات (Smoothies)حكم ميكند كه براى جرم يكسان بايد مجازات يكسان باشد.
زيرا تبعيض در مكافات از عدالت فاصله ميگيرد،اما در معادلات انسانى قضيه رياضى نيست.
هر وقت حرف از انسان و افعال تجربى باشد، اثر مخدوش كننده عامل ثالث يا خارجى وارد ميشود.
اينكه تقسيم مسئوليت عليتى براى اسباب متعدد منجر به خسارت ، بايد دقيق باشد،؛
هم يك امر عقلى مسلم است.
ما هنوز به يك سؤال پاسخ قطعى نداده ايم و آن اينكه امروز سياست اين است كه #طول درمان در پزشكى قانونى ملاك خام اصلى تعيين ديه نباشد،
اما اثر طول درمان عمدى بر ديه منتفى شده است؟
اين را پاسخ داده اند كه اثر التيام ( طول درمان ) به علت تغيير نتيجه درمان كه عضو يا ارگان آسيب ديده، معيوب ترميم شود يا التيام بى نقص باشد؛
منجر به تغيير درصدى از ديه آسيب اوليه ميشود.
يعنى اگر به دليلى مثل عفونت(Infection) زخم، اندام بعداً قطع شود كه بشود علت غيرقابل اجتناب را همان صدمه اول دانست، ديه به علت سرايت جراحت اضافه ميشود.
جراحت اوليه ، از ارش يا ديه يك زخم، ممكن است به ديه قطع عضو يا ديه كامل فوت برسد.
پس اگرچه ديه در اساس مقدر است، اما منوط حتمى به نتيجه نهايى درمان است.
اينجاست كه عامل مخدوش كننده اثرش پررنگ ميشود.
عامل ثالث
پرسشى كه هست اينكه؛پزشكى قانونى تلاش كرده با حذف اثر قوى طول دوره درمان با خالص سازى كارشناسى دقيق آسيب ، طولانى كردن عامدانه طول درمان را كه مرسوم شده بود، خنثى كند.
ديه بگير حرفه اى كه با تمارض يا اهمال يا اطاله بى جهت سعى در افزايش ديه خود داشت، حالا با كارشناسى علمى قدرى كنترل شده است.
اما هنوز يك سؤال اساسى بى پاسخ است؛
اثر همكارى بيمار در بهبود آسيب چطور در افزايش يا كاهش ديه نهايى مشخص شود؟
بيمارى كه به علت فقر،عمد،نفع يا خطاى خود بيمار باعث سرايت جراحت و ايجاد عارضه ميشود، چطور از بيمار همكارى كننده و متعهد به التيام جراحت جدا شود؟
اينجا وارد چالشى عجيب ميشويم و ميدانيم مثل هر مخدوش كننده تفكيك اثر ثالث بسيار مشكل است.
اثبات اهمال بيمار براى احراز غيرقابل اجتناب بودن سرايت جراحت مشكل بزرگى ست.
بيمارى كه هزينه شخصى از جيب ميكند و خوب ميشود، نسبت به بيمارى كه به علت فقر يا عمد آن هزينه و درمان را نميگيرد؛
علاوه بر هزينه كرد بيشتر، ديه كمترى دريافت ميكند.
اينجا عدالت نيز خدشه ميگيرد، كه هم مقصر واحد با جرم واحد به علت قربانى متفاوت ديه اش متفاوت ميشود، و هم بيمار مقصر چون قصورش به سختى اثبات ميشود، از خودآزارى، تشويق مالى دياتى ميشود.
اگر اثر عامل خارجى غيرقابل اجتناب بود، هم بحث عدالت مكافات مطرح بود؛ حالا كه بيمار منتفع از ديه، دارد از اهمال عمد يا غيرعمد تشويق مالى با آسيب به خود ميشود؛
شروع ماجراى اطاله درمان يا بيمارنمايى يا تمارض را كليد خواهد زد.
از آنجا كه اين بحث طولانى ست ، به مثال ، ادامه خواهد يافت...دكتر سهيل طالبى حسينى-جراح و متخصص ارتوپدى