موتورسواری که از بیش از ۲۰ توریست هلندی، فرانسوی، ژاپنی و چینی سرقت کرده بود، دستگیر شد.به دنبال اعلام شکایت مبنی بر سرقت از توریستهای خارجی مستقر در تهران توسط یک موتورسوار، کارآگاهان پلیس آگاهی تهران رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند.
شفا آنلاین>اجتماعی>موتورسواری که از بیش از ۲۰ توریست هلندی، فرانسوی، ژاپنی و چینی سرقت کرده بود، دستگیر شد.به دنبال اعلام شکایت مبنی بر سرقت از توریستهای خارجی مستقر در تهران توسط یک موتورسوار، کارآگاهان پلیس آگاهی تهران رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند.
به گزارش شفا آنلاین:در حالی که کارآگاهان پلیس به دنبال یافتن سرنخی از این سارق بودند، گزارش دیگری درمورد سرقت از توریستهای خارجی که به شهر تهران سفر کرده بودند، اعلام شد و ماموران پس از بررسی ابعاد مختلف موفق شدند به تصویری از نحوه سرقت این موتورسوار که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده بود، دسترسی پیدا کنند.سرانجام با بررسی فنی این فیلم و سرنخهای دیگر، کارآگاهان موفق شدند این سارق و زنی را که در تعدادی از این سرقتها او را همراهی میکرد، شناسایی کنند. در بررسیهای پلیسی مشخص شد که این سارق، طعمههای خود را بهطور عمده در خیابانهای فرعی تهران و زمانی که به تنهایی در حال تردد در معابر هستند، غافلگیر کرده و با زاغزنی هتلهایی که توریستها و اتباع خارجی در آنها اقامت دارند، در زمان خروج اين افراد از هتل، دست به سرقت از آنها میزده است. با توجه به تکمیل مدارک و مستندات، کارآگاهان پلیس آگاهی موفق شدند مکانهایی را که سردسته این باند در آن تردد داشت، زیر نظر بگیرند و در نهايت شنبه شب وی را در یکی از محلات جنوبی تهران دستگیر کنند.
این شکارچی توریستهای خارجی گفت: «مقابل هتلهایی که در مرکز شهر تهران قرار داشتند، زاغزنی میکردم و زمانیکه این مسافران برای قدم زدن از هتل خارج میشدند، در فرصت مناسب از آنها سرقت میکردم».
پس از دستگیری این سارق، تعداد قابل توجهی انواع تلفن همراه و ارزهای خارجی به سرقت رفته از توریستها کشف شد. بر اساس اعلام کارآگاهان پلیس تهران، بیشترین سرقتهای این فرد در ایام عید نوروز اتفاق افتاده و تا امروز نزدیک به ۲۰ توریست و اتباع خارجی مستقر در تهران به همین شیوه و شگرد مورد سرقت قرار گرفتهاند.
عدم پیگیری موضوع توسط توریستها و همراه داشتن مقادیر قابل توجهی ارز و پول از مهمترین دلایلی بود که سارقان را به سمت سرقت ازاين افراد سوق میداد.
گفتوگو با متهم
با دستهای بسته از ماشین اداره پلیس آگاهی پیاده میشود. «فرهاد» ۳۰ساله است و در گذشته هم به جرم سرقت بازداشت شده اما زندان نرفته بود. میگوید چون زرنگ بوده در همان مرحله اول شکایت، از شاکی رضایت میگرفته اما حالا برای اولین بار پایش به یک پرونده بزرگ سرقتهای سریالی باز شده است که بخشی از شاکیان او توریستهایی هستند که برای مسافرت به تهران آمدهاند و در دام فرهاد و همدستانش گرفتار شدند.
چرا سرقت میکردید؟
چون پول لازم داشتم.
خب چرا سرکار نمیرفتی؟
کار میکردم. هم کارمند بیمه بودم، هم مدتی بازاریاب بودم حتی در اسنپ و پیک موتوری هم کار کردم اما فایدهای نداشت همیشه کم میآوردم؛ بعد هم به فکر سرقت افتادم.
چگونه سرقت میکردید؟
اول طعمههایم را شناسایی و بعد هم تعقیبشان میکردم. در یک فرصت مناسب گیرشان می انداختم و پولهایشان را میقاپیدم.
مقاومت نمیکردند؟
زبان مارا نمیدانستند؛ من هم حرفشان را نمیفهمیدم ولی همین که برق چاقو را در دستان ما میدیدند، به خواسته هایمان تن میدادند.
پس از چاقو هم در سرقتها استفاده ميکردی!
نه، فقط برای ترساندن توریستها به آنها چاقو نشان میدادیم. هيچوقت پیش نیامد که با هم درگیر بشویم ولی خب قبول دارم که بندههای خدا خیلی میترسیدند.
بیشتر در چه مكانهايي طعمههایتان را شناسایی میکردید؟
جای خاصی نمیرفتیم، همین مرکز شهر. توریستهایی که به ایران میآیند، پول زيادي همراه خودشان دارند آن هم برای خرید قالی و قالیچه و صنایع دستی. آنها برای هتل زیاد پول خرج نمیکنند برای همین هم در مرکز شهر ساکن میشوند. ما هم از بین همین گردشگرها طعمههایمان را انتخاب میکردیم.
بعد چه کار می کردید؟
توریستها شبها بعد از شام اطراف هتل پيادهروي ميكردند. دستفروشهایی که شبها بساط میکنند،خیلی برایشان جذابند. از جلوي در هتل دنبالشان بودیم و دریک جای تاریک و خلوت از آنها میخواستیم که به ما پول بدهند و بعد هم با موتور فرار میکردیم.
توریستها اهل کدام کشورها بودند؟
کرهای، روسی، انگلیسی.
چقدر از سرقتها گیرت آمد؟
من تنها نبودم؛ البته به همدست احتیاج نداشتم اما خب شنیده بودم اگر همدست داشته باشی، جرمت کمتر میشود؛ برای همین هم با چند نفر کار میکردم.
یک خانم هم در باند شما بود؛ او چه نقشي در سرقتها داشت ؟
تازه آمده بود. نامزد یکی از بچههای موتور سوار بود. فکر کنم توی یک یا دو تا از سرقتها همراهمان آمد. بنده خدا هیچ سابقهای هم ندارد.
برای چه کاری با شما همراه بود؟
بین خلافکارها یک اصل هست؛ هر کسی در جریان کار حضور داشته باشد، یک سهم میبرد. گفته بود اوضاع مالی خانوادهاش خوب نیست و به پول نیاز دارد برای همین هم با ما میآمد که سهم بگیرد. با نامزدش راه میرفت که اگر مردم وارد ماجرا شدند تا به توریستها کمک کنند، ادعا کنند زن و شوهرند و مردم سرگرم شوند.
نگفتي چقدر از راه سرقتها به دست آوردید!
خیلی نبود اما آن چیزی هم که بود، همهاش ارز خارجی است. بخشی از آن را در فردوسی فروختیم، بخش دیگري را هم داشتیم که هنوز تبدیل نکرده بودیم. چند تا هم دوربین وmp3 و گوشی تلفن همراه دزدیدیم که آنها را هم فرصت نشد.
چگونه شناسایی شدی؟
ردمان را از خيلي وقت پيش زده بودند. سر سرقت دستگیر شدیم. همان شب 300 دلار دزدیده بودیم که دست من بود. بقیه بچهها را هم به مرور زمان پلیس گرفت.
اعتیاد داری؟
نه، فقط قلیان میکشم آن هم نه همیشه. مواد هم نمیکشم.
ازدواج کردی؟
زن داشتم اماجدا شدهام.
خانوادهات در جریان کارهایت هستند؟
بله. الان دیگر همه میدانند. اشتباه کردم اما با ببخشید کاري درست نمیشود.