کد خبر: ۱۸۴۰۱۰
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۹ - ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ - 2018February 06
با شخص جدیدی ملاقات می‌کنید و در همان لحظات اول متوجه می‌شوید اشکالی وجود دارد. تا پیش از دیدار با این شخص روز کاملاً خوبی داشتید اما در حال حاضر درباره تمام دستاوردهایتان در زندگی دچار تردید شده‌اید.
       

شفا آنلاین>اجتماعی>با شخص جدیدی ملاقات می‌کنید و در همان لحظات اول متوجه می‌شوید اشکالی وجود دارد. تا پیش از دیدار با این شخص روز کاملاً خوبی داشتید اما در حال حاضر درباره تمام دستاوردهایتان در زندگی دچار تردید شده‌اید.

به گزارش شفا آنلاین: اجازه دهید این شخص را یک شخص بازیگوش باهوش بنامیم، که اگرچه خودش را به‌سادگی معرفی می‌کند اما از سوی دیگر انواع و اقسام تجهیزات را دارد؛ او نشان می‌دهد شغلی مهم و یک زندگی خانوادگی بی‌عیب‌ونقص دارد و با تمام افراد ذی‌صلاح در ارتباط است.


در چنین شرایطی، به راحتی دچار یک برزخ شخصی می‌شوید؛ خواه با این فرد در تعامل کاری <Work interaction>روبرو شده باشید یا در یک ارتباط اجتماعی، افرادی ازاین‌دست می‌خواهند همه افراد بدانند چقدر آن‌ها مهم و باعظمت هستند، می‌توانند کاری کنند که باقی افراد احساس کوچک بودن کنند. به این مسئله فکر کنید که اگر با این مسائل روبرو نمی‌شدید و روزتان را بدون تردید درباره خود و زندگی خود سپری می‌کردید، چقدر می‌توانستید روز خوبی داشته باشید.
اما اگر شما به مجموعه ابزارهای تشخیصی مجهز باشید، نه‌تنها می‌توانید احساسات بهتری نسبت به خود داشته باشید بلکه می‌توانید متوجه نقاط ضعفی شوید که در نمای به‌ظاهر بی‌عیب‌ونقص این افراد وجود دارد. در پس مسیری که ما در اینجا با آن آشنا می‌شویم، نظریه‌ای از روانکاو اتریشی، وین آلفرد آدلر وجود دارد که او آن را «عقده حقارت» نام‌گذاری کرده است.
مطابق نظریه آدلر، افرادی که احساس حقارت دارند، سعی می‌کنند وقت خود را صرف برتری یافتن بر دیگران بکنند. تنها راهی که افراد نامطمئن برای احساس درونی شادی با آن روبرو هستند، ناشاد کردن دیگران است. از منظر آدلر، این تلاش برای برتری در روان‌نژندی درونی آن‌ها قرار دارد.
اکنون ما این تلاش برای برتری یافتن را به‌عنوان «اختلال شخصیتی خودشیفته» می‌شناسیم که در اثر انحراف از رشد طبیعی فرد و تلاش دائمی برای افزایش اعتمادبه‌نفس خود اتفاق می‌افتد. دو نوع خودشیفتگی وجود دارد که یکی از آن‌ها دارای ظاهری مجلل و خودنماست (که فرد در آن احساس استعداد و شایستگی فوق‌العاده دارد) و دیگری نقش «آسیب‌پذیر» را ایفا می‌کند (که فرد در آن احساس ضعف و درماندگی و زیردست بودن را دارد).
هر دودسته خودشیفته‌ها با ضعف عزت‌نفس مواجه‌اند اما خودشیفته‌های خودنما در ظاهر موقعیت بهتری دارند.
خودشیفتگی همیشه به مراحل آسیب‌شناسانه نمی‌رسد و کمابیش همه افراد تا حدودی آن را در خود پیدا می‌کنند. برخی از محققانِ شخصیت با استفاده از مفاهیم خودشیفتگی «آشکار» و «پنهان» به‌جای «خودنما» و «آسیب‌پذیر» بر این باورند که از این طریق می‌توانند بیشتر درباره خودشیفتگی که در زندگی روزمره وجود دارد، اطلاعات بیشتری کسب کنند. جیمز بروکس، روانشناس دانشگاه دربی انگلیس (2015) تصمیم گرفت درباره نحوه نگرش این افراد و احساساتشان به خود از منظر عزت‌نفس و خودکارآمدی (یا اعتمادبه‌نفس در توانایی موفقیت) دست به تحقیقاتی بزند.
مطالعات بروکس، سرنخ‌هایی را فراهم آورد که درنتیجه آن توانست به شخصیت خودشیفته شکل دهد. این بررسی مواردی را کشف کرد که با آن‌ها می‌توان به تفسیر کارهای دوستان، همکاران یا شرکا و عدم اطمینان موجود در پس آن‌ها پرداخت:
یک فرد نامطمئن سعی می‌کند حس عدم اطمینان را به شما نیز منتقل کند. چه زمانی شما درباره ارزش خودتان به شک می‌افتید؟ آیا معمولاً این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که باکسانی ازاین‌دست در ارتباط هستید؟ آیا این افراد همواره مشغول در بوق و کرنا کردن نقاط قوت خود نیستند؟ اگر شما به‌طورکلی احساس عدم اطمینان ندارید، اما در کنار بعضی افراد این حس را تجربه می‌کند، این احتمال وجود دارد که این افراد عدم اطمینان خود را به شما منتقل می‌کنند.
افراد نامطمئن نیاز به نمایش دستاوردهای خود دارند. افرادی که به‌طور مداوم از سبک زندگی موفقیت‌آمیز خود، تحصیلات عالی یا کودکان فوق‌العاده‌شان لاف می‌زنند به‌خوبی در حال متقاعد کردن خودشان به‌عنوان افرادی باارزش هستند.
افراد نامطمئن لاف‌های فروتنانه بسیاری را به خوردتان می‌دهند. لاف زدن‌های فروتنانه معمولاً خود را در لباس شکسته‌نفسی به نمایش می‌گذارند. این روش امروزه در بسیاری از پست‌های فیس‌بوکی به بهترین شکل به نمایش درمی‌آید، زمانی که افراد از شرایط دشوار سفر کاری مهمشان، یا دیدن مداوم مسابقات فرزندانشان شکایت می‌کنند.
افراد نامطمئن به‌طور مداوم درباره همه‌چیز احساس نارضایتی دارند. افرادی که احساس حقارت شدید دارند، دوست دارند استانداردهای سطح بالای خود را به نمایش بگذارند. شاید شما به آن‌ها برچسب شاهزاده بدهید اما هرچه بیشتر آن‌ها را بشناسید، متوجه جعلی بودن رفتار آن‌ها می‌شوید، خلاص شدن از احساس برتری‌جویانه آن‌ها شاید یکی از دشوارترین کارها باشد. اما کاری که آن‌ها انجام می‌دهند و شما به‌درستی متوجه آن می‌شوید، این است که ادعا می‌کنند که نه‌تنها از همه بهتر هستند بلکه سعی می‌کنند مطابق با یکی از دقیق‌ترین معیارهای سنجش، همیشه خود را در این سطح نگاه‌دارند.
قدرت تشخیص این افراد در اطرافتان به شما کمک می‌کند تا از شر عدم اطمینانی که از این طریق به شما می‌رسد، رهایی پیدا کنید؛ با اطمینان به مسیرتان ادامه دهید و دچار تردید درباره خودتان نشوید.
سپید
Psychology Today


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: