به اعتقاد روانشناسان، مغز انسان معمولاً تمایلی به فراموش کردن موضوعات ندارد، به همین جهت است که با تلاش بیشتر برای فراموش کردن موضوعات، ذهن به شکل ناخودآگاه بیشتر درگیر آن موضوع میماند.
شفا آنلاین: روانپژوهان بر این باورند که سرکوب افکار مزاحم نه تنها هیچگونه فایدهای ندارد بلکه باعث ماندگاری بیشتر و تکرار مکرر آن افکار در ذهن میشود. آنها برای برخورد با افکار مزاحم و تکراری توصیههایی برای افراد دارند.
به گزارش شفا آنلاین:به اعتقاد روانشناسان، مغز انسان معمولاً تمایلی به فراموش کردن موضوعات ندارد، به همین جهت است که با تلاش بیشتر برای فراموش کردن موضوعات، ذهن به شکل ناخودآگاه بیشتر درگیر آن موضوع میماند.اگر بخواهیم افکار مزاحم <disturbing thoughts>و نحوه برخورد با آنها را بشناسیم، لازم است که منشاء بروز این افکار و در پی آن، واکنش فرد به آنها را بررسی کنیم.
واقعیت این است که همه افراد در زندگی گاهی هجوم افکار مزاحم را تجربه میکنند، اما چیزی که در این میان موجب میشود کنترل ذهن از دست خارج شود، «اضطراب» است. اگر شما فرد مضطربی باشید و تلاش کنید تا ذهنتان را از توجه به افکار مزاحم برهانید، درواقع کمک کردهاید که آن افکار با قدرت و سماجت بیشتری به ذهنتان بازگردند. در چنین شرایطی گام اول برای مقابله با افکار مزاحم، کنترل اضطراب است.
فکر مزاحم میتواند ترس از ابتلا به یک بیماری باشد، میتواند هراس از دست دادن عزیزان یا وقوع حوادثی مثل زلزله و سیل و توفان باشد و یا حتی میتواند جنگ درونی برای نگه داشتن یک راز یا بازگو کردن آن باشد.
دکتر دانیل (Daniel Wegner) روانشناس آمریکایی معتقد است که افکار مزاحم درواقع پیامدهایی هستند از اختلالات درونی انسان. اختلالاتی مانند اضطراب، احساس گناه، خستگی و ...
روانپژوهان میگویند افرادی که از اضطراب مزمن رنج میبرند، دائماً خود را در میان خطرات و حوادث احساس میکنند، خطرات و حوادثی که گاه احتمال وقوع آنها نزدیک به صفر است! اما افراد مضطرب توان درک این موضوع را ندارند و قادر نیستند توجهشان را از آنچه موجب ترس و پریشانیشان شده به چیز دیگری منحرف کنند.
آنها برای افرادی که با چنین مشکلی روبرو هستند توصیههایی دارند:
شناسایی افکاری که بیشتر به ذهن خطور میکنند
ارزیابی میزان اهمیت آن افکار
سنجش تطابق افکار با واقعیت
نیکلا سارازینNicolas Sarrasin) ( یک روانشناس فرانسوی است که به دو راهکار مهم برای کنترل افکار منفی اشاره میکند:
منحرف کردن ذهن
با هجوم افکار مزاحم به ذهن، این خودِ فرد است که تصمیم میگیرد فضای ذهنیاش را به آنها اختصاص دهد یا نه. یکی از راههای مقابله با این افکار این است که کانون توجه از افکار ناخوشایند به فعالیتهای مثبت تغییر کند، چراکه اگر فکر به موضوع دیگری منحرف شود بهتر از آن است که سرگردان باشد. پس توصیه میشود که فرد در این شرایط بر یک موضوع مثبت واحد تمرکز کند، مثل گوش دادن به یک قطعه موسیقی یا تماشای یک فیلم لذتبخش.
پذیرش و خوگیری
چیزی که فرد را به طور مکرر به سمت افکار منفی سوق میدهد، عدم پذیرش واقعهای است که از احتمال بروز آن را میترسد. بهترین راه برخورد با افکار مزاحم پذیرش آنها است. اگر فرد تمرین کند که نهایت هر واقعه تلخ و دردناکی را تصور کند و آن را بپذیرد، آرامش را جایگزین ترس و اضطراب خواهد کرد.
بهطور کلی توصیه روانشناسان برای راحتتر زندگی کردن انسانها و داشتن آرامش بیشتر، منطبق شدن با اتفاقات ناخوشایند است. روبرو شدن با افکار منفی و پذیرش آنها، بدون تلاش برای انکار و فرار از آنها، بهتدریج باعث میشود که تأثیر ناخوشایند این افکار بر بدن کمتر شود.
دکتر حدیث توکلی، روانشناس و پژوهشگر ایرانی نیز معتقد است: «افکار مزاحم در دو زمان بیشتر به ذهن انسان خطور میکنند، یکی شبهنگام و در زمان خواب که باعث میشود فرد دچار بیخوابی، اختلال خواب یا دیدن کابوس شود و دوم در زمان کارهای نیازمند به تمرکز یا یکنواخت مثل درس خواندن، رانندگی و ظرف شستن. با بررسی این موارد میتوان به راهکار مناسبی برای رفع افکار مزاحم خود دست یافت.»
او به چند راهکار ساده در این زمینه اشاره میکند:
تهیه فهرستی از افکار استرسزا
اولویتبندی افکار مزاحم با توجه به میزان بسامد آنها در ذهن (تعداد دفعاتی که تکرار میشوند)
تخلیه افکار با نوشتن آنها روی کاغذ
تمدد اعصاب (ریلکسیشن یا انجام مراقبه)
تنفس عمیق و منظم
دکتر توکلی همچنین از روشهایی مانند «به تأخیر انداختن اندیشه» نام میبرد. به این معنی که بهعنوان مثال از فرد مضطرب خواسته میشود تا نگرانی خود را نیم ساعت به تأخیر بیاندازد.
در نهایت میتوان گفت که رواندرمانگران با مجموع همه این توصیهها و راهکارها سعی بر آن دارند که به افرادی که مورد هجوم افکار مزاحم واقع میشوند، بفهمانند تنها راه درست مقابله با افکار مزاحم و منفی، تغییر نگرش و کنترل و مدیریت ذهن است و سرکوب و انکار این افکار تلاشی است که میتواند از خودِ افکار مزاحم زیانبارتر باشد.
بهتراست دراین شرایط بحرانی به روان شناس یا روانپزشک مراجعه نمایید تا مشاوره لازم صورت گیرد
منم همچنان از افکار بیهوده رنج میبرم
واقعا کاش کی میتونستم از شر این افکار رها شم...