وقتی در مدرسه تحقیر می شوید، وقتی در خانه مورد سرزنش قرار می گیرید یا حتی مورد آزار کلامی و غیره قرار می گیرید بخشی از روان شما از سلامت خارج می شوید.
شفا آنلاین:تعاملات روانی انسان بسیار فراتر از تعاملات جسمی است و هنوز با وجود پیشرفت های بی شمار علم پزشکی و روان شناسی، بسیاری از جنبه های روانی رفتارهای انسان <Psychological aspects of human behavior>قابل تحلیل و پیش بینی نیست.
به گزارش
شفا آنلاین:تب یکی از علائم مهم وجود عفونت و انواع بیماری های جسمی است. خیلی از مشکلات بدنی نشانه دارند و فرد را از ابتلا به نوعی نقص و بیماری آگاه می کنند، اما درباره بیماری های روانی چطور؟
وقتی در مدرسه تحقیر می شوید، وقتی در خانه مورد سرزنش قرار می گیرید یا حتی مورد آزار کلامی و غیره قرار می گیرید بخشی از روان شما از سلامت خارج می شوید. برقراری ارتباط های دختران و پسران در جامعه ای که این نوع رابطه را نابود می بیند یک تنش روانی به دنبال دارد و حتی برقرار نکردن این رابطه نیز خود تبعات روانی به دنبال دارد. به بیان دقیق تر هر کاری که می کنیم و هر کاری که نمی کنیم به سلامت روانی مان ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم دارد. حتی کیفیت خواب و خواب هایی که می بینیم هم روان ما را دچار تغییر می کند.
تعاملات روانی انسان بسیار فراتر از تعاملات جسمی است و هنوز با وجود پیشرفت های بی شمار علم پزشکی و روان شناسی، بسیاری از جنبه های روانی رفتارهای انسان قابل تحلیل و پیش بینی نیست. چه بسا انسان های به ظاهر سالمی که یکباره دچار فتارهای جنون آمیز شده و مرتکب قتل و تجاوزهای فجیع می شوند. نمونه اش در دنیا کم نیست.در کشور ما هم هر از گاهی رخدادی جامعه را در بهت و نگرانی فرو می برد.
اوضاع سلامت روانی در جامعه
تجاوز و قتل کودکان خردسال به دست افرادی به ظاهر بی آزار که اغلب متاهل و صاحب فرزند نیز هستند، چیزی نیست که به یکباره رخ داده باشد. درواقع بحران این افراد سال ها پیش تر آغاز شده و در روح و روان آن ها ریشه دوانده و آن ها را تبدیل به دیوهای انسان نما کرده است. این ها گاهی با هیچ علامتی قابل تشخیص نیستند. تب ندارند، درد ندارند ولی به خود، اطرافیان و خانواده شان آزار می رسانند و در مواردی مرتکب اعمالی می شوند که گاهی کام میلیون ها نفر را تلخ می کند.
مرور رخدادهای این چنینی است که نشان می دهد، روان جامعه تب دارد. بسیاری از مردم- حداقل یک چهارم کل افراد جامعه به گواه آمار رسمی- مبتلا به انواع اختلالات روانی هستند؛ از افسردگی و اضطراب به عنوان شایع ترین بیماری تا خشم و انتقام، خودآزاری و دیگرآزاری. شاید همین روانِ تب دار است که موضوعات پیش پا افتاده ای مانند جدال بر سر جای پارک و حق تقدم در رانندگی را می تواند به انواع فحاشی ها، توهین ها و دعواهای خونین منتهی کند. نگویید که شما همه تجربه نکردید!
آمارهای اختلالات روانی ایرانیان: قدیمی و متناقض!
براساس نتایج طرح پیمایش ملی سلامت روان که حداقل 6 سال پیش انجام شده و با وجود گذشت زمان و از دست دادن اعتبار علمی، همواره مورد استناد مسئولان نهادهای متولی سلامت روان قرار می گیرد، بین 23 تا 25 درصد مردم کشور دچار حداقل یکی از انواع اختلالات روانی هستند. یعنی از هر 4 نفر یکی!
آمار قابل توجهی است. برخی از روانپزشکان و اساتید این حوزه حتی این رقم را بیش از 30 درصد عنوان می کنند. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اردیبهشت امسال، نسبت به افزایش جدی بیماری های اعصاب و روان در کشور و انکار مسئولان و مردم، ابراز نگرانی کرد و تنها راه پیشگیری از آن را توانمند شدن مردم دانست.
همچنین، احمد جلیلی، رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران نیز چندی پیش، از آمار متوسط 23 درصدی بیماران مبتلا به انواع بیماری های روحی و روانی خبر داد. به گفته وی، افسردگی، استرس و پرخاشگری رتبه های اول تا سوم شایع ترین بیماری های روانی کشور به شمار می آیند.
این آمارها و ابراز نگرانی ها در حالی عنوان می شوند که از یک سو سیستم سلامت کشور، درمان محور است و کمتر پیشگیری، اطلاع رسانی و غربالگری را مورد توجه قرار می دهد و از سوی دیگر فرد مبتلا به اختلال روانی در صورت مراجعه به پزشک به سرعت توسط جامعه انگ و برچسب می خورد. یعنی عموم مردم از مراجعه به روانپزشک و روان شناس اجتناب می کنند و در عین حال سیستم بهداشت و درمان هم تا وقتی بیماران به آن ها مراجعه نکنند، به سراغ شان نمی رود.
این در حالی است که روانپزشکان، انجام غربالگری و پیمایش مستمر را از بهترین راهکارهای شناسایی بیماران اعصاب و روان عنوان می کنند. به علاوه این که، ریشه یابی عوامل ابتلا به اختلالات روانی و رسیدگی به آن، افزایش مداخلات پیشگیرانه برای افراد پرریسک و تحت پوشش بیمه قرار دادن درمان بیماران مبتلا به این اختلالات می تواند به عنوان یک بسته حمایتی در کشور طراحی و اجرا شود.
اوضاع سلامت روانی در جامعه
عوامل مهم و نشانه های اختلال روانی
با نگاه به اقشار درگیر اختلالات روانی می توان برخی عوامل موثر در بروز این اختلالات را شناسایی کرد. براساس یافته های طرح پیمایش ملی سلامت روان، افسردگی در زنان، شهرنشینان، بیکاران، افراد طلاق گرفته یا کسانی که از یکدیگر جدا شده، اما هنوز به طور رسمی طلاق نگرفته اند، افرادی که همسر خود را از دست داده اند و عده ای که از وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایینی برخوردارند به طور معناداری بیش از سایرین است.
در این پژوهش ملی آمده است که تنها 40 درصد بیماران افسرده برای دریافت خدمات درمان مراجعه می کنند و 60 درصد افراد افسرده برای درمان مراجعه نمی کنند و یک سوم این افراد به درمان ها سنتی و طب مکمل از جمله عطاری ها، طب سوزنی، دعانویس و غیره روی آورده و از درمان های استاندارد پزشکی محروم می مانند.
نکته مهم در این باره این است که با و جود شیوع بالای افسردگی و بیماری های روانی در جمعیت کشور، حدود 50 درصد از مبتلایان به این اختلال روانی که می تواند زمینه ساز برخی آسیب های اجتماعی هم باشد برای درمان مراجعه نمی کنند؛ زیرا از بیماری خود اطلاع نداشته یا خود را بیمار نمی دانند.
به گفته دکتر عباسعلی ناصحی، روانپزشک و مدیر کل سابق دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، تمام مبتلایان اختلالات روان در ایران نیازمند مداخله و درمان هستند، در حالی که در عمل، حداکثر 20 درصد این افراد، حداقل درمان های لازم را دریافت می کنند که علت این امر به دلایلی همچون هزینه بالای درمان، فقدان پوشش بیمه ای، دسترسی نداشتن به متخصص روانپزشک و ترس از انگ بیماری و ناآگاهی از بیماری است.
به گفته روانپزشکان، میزان خواب شبانه، انرژی روزانه، وضعیت ظاهری و آراستگی افراد، شغل و میزان علاقه مندی فرد به آن، میزان موفقیت افراد در جایگاه و رده سنی که در آن قرار دارد، خلق و خو، نحوه رفتار اجتماعی در جامعه و محل کار، افت تحصیلی، میزان شادی، غم و اندوه و غیره، از جمله نشانه هایی در ظاهر کم اهمیت یا بی اهمیت است که افزایش یا کاهش غیرعادی و مستمر در هر یک از آن ها زمینه ساز ابتلا به بیماری های روحی و روانی خواهدبود.
از سال 1393 و همزمان با اجرای طرح تحول سلامت در کشور، بسته حمایتی سلامت روان توسط وزارت بهداشت طراحی و اجرا شد که براساس آن طی سه سال گذشته بالغ بر 1200 تخت روانپزشکی به بیمارستان های عمومی کشور اضافه شده است و همچنین با استقرار کارشناسان مراقب سلامت در مرکز بهداشتی و درمانی دولتی، ارائه خدمات تشخیص زودرس اختلالات سلامت روان و اختلالات مرتبط با سوءمصرف مواد (غربالگری) و ارجاع به پزشک در حال انجام است.
البته به نظر می رسد این میزان کار انجام شده نیز برای بهبود وضعیت تب دار روان افراد جامعه بسیار ناکافی است و هر روز صفحه حوادث روزنامه ها و خبرگزاری ها آبستن انتشار اخباری ناگوار و فاجعه آمیز از اعمال یک یا چند بیمار روانی درمان نشده است! شاید وقت آن رسیده که وزارت بهداشت به عنوان متولی اصلی سلامت جامعه، شامل سلامت جسم و روان، با همکاری دستگاه های ذی ربط به جای اصرار بر درستی آمار و عملکردهای خود، گرد و خاک شش، هفت ساله نشسته روی «لایحه سلامت روان» را پاک کند و با ایجاد پشتوانه های قانونی و بسترهای بهداشتی و درمانی لازم، در چهار سال آینده دولت اعتدال، فکر و عملی متحولانه به حال وضعیت روان افراد جامعه اتخاذ کند.آسمان آبی