مرگ سرنوشت مشترک و ناگزیر همه ماست. تقدیری مقدر و کاملاً طبیعی. گرچه مرگ خانه آخر است و پایان راه، اما خوشا به حال آنان که مرگشان، تازه، خود آغاز راه است
شفاآنلاین>سلامت> جسد مردی که 31 سال پیش وصیت کرده بود کالبدش در اختیار سالن تشریح دانشکدههای پزشکی قرار بگیرد، به دانشگاه علوم پزشکی سپرده شدبه گزارش شفاآنلاین، مرگ سرنوشت مشترک و ناگزیر همه ماست. تقدیری مقدر و کاملاً طبیعی. گرچه مرگ خانه آخر است و پایان راه، اما خوشا به حال آنان که مرگشان، تازه، خود آغاز راه است؛ آغازی برای دیگران. مرگی غبطه برانگیز که خود زندگی جدیدی را رقم میزند. به این جا که برسد، مرگ دیگر مرگ نیست! زیبا و باارزش است و به نوعی عین زندگی. اهدای عضو یکی از جلوههای این نوع از مرگ است. طی چند سال گذشته مردم بیش از پیش با عضویت در بانک اهدای عضو(organ donation) اعضای بدن خویش را -بعد از مرگ مغزی- به بیماران نیازمند میبخشند و به این ترتیب با مرگ خود زندگی جدیدی به آنها هدیه میکنند. اما قصه ما قدری فراتر از داستان مألوف اهدای عضو است. ما در میان خود معدود انسانهایی داریم که تنها به نجات یک یا چند انسان فکر نمیکنند. اندیشه آنها نجات جان خیل انسانهایی است که زندگیشان به پیشرفت دانش پزشکی و تجربه و تبحر پزشکان وابسته است؛ پزشکانی که باید با کسب دانش و تجربه، جان انسانهای بیمار را از مرگ نجات بدهند. اما این پزشکان(physicians) تجربه را از زیر سنگ به دست نمیآورند، کسب تجربه این پزشکان دقیقاً جایی رقم میخورد که آنها بتوانند بارها دست به آزمون و خطا بزنند. جایی به نام سالن تشریح که در آن دانشجویان پزشکی به شکل عملی با جسم انسان، اعضا و عملکردشان، انواع بیماریها و درمان و جراحی آنها آشنا میشوند. عنصر اصلی اتاق تشریح، اجسادی است که دراختیار دانشجویان قرار میگیرد. اجسادی که در روند کسب مهارت علمی و عملی دانشجویان رشته پزشکی نقشی اساسی بازی میکنند.وقفی برای پیشرفت علمکمبود جسد یکی از دغدغههای بزرگی است که دانشکدههای پزشکی کشور با آن مواجه هستند و گاهی اوقات تعداد زیادی از دانشجویان به اجبار باید تمامی دروس عملی را روی یک جسد بیاموزند. از سوی دیگر خرید جسد از کشوری چون هند که سالهای نه چندان دور انجام میگرفت جز هزینههای زیاد نتوانست این کمبود را جبران کند؛ این کمبود گاه تا حدی است که از جسدی که حداکثر یک سال تاریخ مصرف دارد، به مدت چهارسال استفاده میشود. اما در این میان انسانهای انگشت شماری هستند که با علم به نقش کالبد در روند پیشرفت علم، داوطلب میشوند تا پیکرشان ـ بعد از مرگ ـ در اختیار دانشجویان قرار گیرد. مهندس کورس پرتوی دیلمی نخستین کسی بود که کالبد خود را داوطلبانه وقف علم کرد و بر اساس وصیتی که 31 سال قبل کرده بود، پیکرش بعد از مرگ با هدف پیشرفت علم پزشکی و یادگیری دانشجویان این رشته در اختیار دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی قرار گرفت. خواسته این استاد دانشگاه که سال 65 با تنظیم وصیتنامهای پیکر خود را برای پیشرفت علم پزشکی در اختیار دانشکده پزشکی قرار داده بود، سرانجام جامه عمل پوشید و هفته گذشته پیکر این خیر بزرگ پس از انجام تشریفات قانونی در اختیار دانشگاه علوم پزشکی آزاد قرار گرفت.«وهرز پرتوی» پسر زندهیاد مهندس پرتوی از وقف پدر و تلاش او برای اعتلای علم پزشکی این گونه میگوید: پدرم سال 1314 در خانوادهای به دنیا آمد که همگی عاشق علم بودند. پدربزرگم از شاگردان مدرسه دارالفنون بودند و سالها ریاست فرهنگ استان گیلان را برعهده داشتند. ایشان املاکی را که از پدرشان به ارث رسیده بود فروختند و با پول آن تعدادی مدرسه ساختند و اجازه ندادند که هیچکدام از این مدارس به نام ایشان ثبت شوند. او اعتقاد داشت که کشور به جوانان تحصیلکرده نیاز دارد و همین جوانان هستند که میتوانند آینده درخشانی برای کشور رقم بزنند. پدرم همیشه از اهمیتی که پدربزرگ به علم و تحصیلات میداد برای ما میگفت و همه عموها و عمههای من در تحصیلات نیز موفق بودند. این موفقیتها در خانواده ما ادامه پیدا کرد و امروز همه نوهها نیز به موفقیتهای بزرگ علمی دست پیدا کردهاند.وی ادامه داد: سال 65 وقتی 20سال داشتم یک روز پدر از من و خواهرم خواست نزد او برویم تا ما را در جریان موضوع مهمی قرار دهد. پدر از تصمیم بزرگی که گرفته بود به ما گفت و از ما خواست تا قول دهیم که به وصیتاش عمل کنیم. او وصیتنامهای تنظیم کرده بود که براساس آن بعد از مرگ، پیکرش به دانشگاه علوم پزشکی اهدا شود تا در جهت پیشرفت علم پزشکی و بالا بردن مهارت و علم دانشجویان این رشته استفاده شود. آن سالها این وصیتنامه در نوع خودش عجیب بود. مادرم از تصمیم پدر خیلی ناراحت بود ولی ما به تصمیم پدر احترام گذاشتیم.پدر معتقد بود که جسم انسان بعد از مرگ وقتی زیر خروارها خاک قرار میگیرد بدون هیچ استفادهای میپوسد درحالی که همین جسم میتواند به بالا بردن اطلاعات علمی دانشجویانی که در رشته پزشکی تحصیل میکنند کمک کند و آنها با بالابردن اطلاعات علمی در آینده وقتی پزشک شدند میتوانند جان انسانهای بسیاری را از مرگ نجات بدهند. نگاه پدر به همه چیز خاص بود و اعتقاد داشت ما باید برای آیندگان تلاش کنیم و تنها نباید به خودمان فکر کنیم.او میگفت این جسم ما میتواند به دانشجویانی کمک کند که در آینده زندگی بخش خواهند بود. گرچه آن سالها با وصیتنامه پدرم مخالفت میشد اما او با مساعدت رئیس دانشگاه آزاد توانست آن را ثبت کند و سالها عکس و تصویری از وصیتنامه پدرم در سالن تشریح دانشگاه علوم پزشکی آزاد قرار داده شده بود تا همه دانشجویان بدانند که پیکر او بعد از مرگ به اینجا منتقل خواهد شد تا در اختیار دانشجویان قرار گیرد. پدر از دو سال قبل در بستر بیماری بود و تصمیم گرفتیم آخرین خواسته پدر را اجابت کنیم. 11 مهرماه امسال پدرم از دنیا رفت و با همکاری دکتر سید علی ابطحی رئیس دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی و دکتر شبنم موثقی، رئیس دانشکده پزشکی، پیکر پدرم را بعد از انجام غسل و ادای نماز در بهشت زهرا به دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی منتقل کردیم. در مراسم یادبود پدر وقتی اقوام و دوستان از وصیت پدرم مطلع شدند بسیاری تصمیم گرفتند بعد از مرگ، پیکرشان در اختیار دانشگاههای علوم پزشکی قرار گیرد و من و اقوام نزدیک نیز داوطلب شدیم راه پدرمان را ادامه بدهیم.فرهنگ ماندگارنقطه آغاز و اساسی دانشاندوزی در رشته طب در تمام دانشگاههای دنیا «سالن تشریح» است و بسیاری از پزشکان نخستین تجربههای خود را به شکل علمی وعملی در سالنهای تشریح دانشگاه و با کار روی اجساد کسب کردهاند. یکی از معضلاتی که دانشگاههای علوم پزشکی با آن مواجه هستند کمبود جسد است و این امر باعث شده است تا دانشجویان رشته آناتومی، کمتر فرصت کالبد شکافی و بررسی آناتومی بدن را پیدا کنند. این مشکل سالهاست دانشگاههای علوم پزشکی با آن دست به گریبان هستند و خرید جسد از کشورهای دیگر نیز نتوانسته است این مشکل را برطرف کند. وقف پیکر مرحوم پرتوی شروع امیدوارکنندهای است تا از این به بعد کسانی که همیشه بهدنبال انجام کارهای ماندگار هستند و میخواهند یاد و نامشان همیشه باقی بماند برای وقف پیکرشان بعد از مرگ پیشقدم شوند.دکتر شبنم موثقی رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی با بیان اینکه اهدای جسد به دانشگاه علوم پزشکی وقف در راه علم است گفت: کمبود جسد برای سالنهای تشریح یکی از مشکلات اصلی دانشگاههای علوم پزشکی است و برای تأمین جسد از پزشکی قانونی کمک گرفته میشود و آنها نیز اجسادی را که ناشناس هستند یا اجسادی که بعد از ٦ماه کسی به سراغشان نیامده باشد، با کسب اجازه قانونی در اختیار دانشگاهها قرار میدهند اما تعداد این اجساد نیز بسیار انگشت شمار است؛کما اینکه ممکن است این اجساد ناقل بیماریهای مختلفی نیز باشند. در سالن تشریح دانشگاههای علوم پزشکی دانشجویان رشته پزشکی و پیراپزشکی با کار عملی روی اجساد میتوانند مهارت علمی و عملی کسب کنند و اگرتعداد اجساد زیاد باشد کیفیت آموزش نیز بالا خواهد رفت.مرحوم مهندس پرتوی نخستین نفری بودند که این کار را انجام دادند و این عمل ارج نهادن به علم پزشکی است. ایشان خود را وقف علم کردند و این نشان از نگاه ویژه ایشان به پیشرفت علم پزشکی است.وی بابیان اینکه بر اساس فتواهای مراجع تقلید (از جمله فتاوای امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای) اهدای جسد میتواند برای امر آموزش انجام شود، گفت: باید در این زمینه فرهنگسازی کنیم زیرا اگر یک پزشک نتواند جسدی را تشریح کند در درک مطالب پزشکی و آناتومی بدن که پایههای اصلی جراحی هستند با مشکل مواجه خواهد شد. تهیه جسد از خارج از کشور با هزینههای زیادی همراه است و مراقبتهای زیادی نیز برای سالم ماندن جسد در زمان انتقال به کشور باید انجام گیرد اما وقتی بتوانیم اجساد مورد نیاز سالنهای تشریح دانشگاهها را در خود کشور تأمین کنیم گام مهمی در راه پیشرفت علم پزشکی و پیراپزشکی برخواهیم داشت.این فرهنگسازی امروز در کشورهایی مانند امریکا، استرالیا و کانادا انجام گرفته است و مردم با ورود به سامانه دانشگاه در قسمتی که مربوط به اهدای پیکر است ثبتنام میکنند و این کشورها تا به امروز اجساد مورد نیازشان را از میان مردم کشورشان تأمین کردهاند. البته از مدتها قبل این روند در ایران نیز آغاز شده است و کسانی که تمایل دارند پیکرشان بعد از مرگ به دانشگاههای علوم پزشکی اهدا شود فرمهای رضایتنامه را کامل کرده و آن را در دفترخانه ثبت میکنند و باید رضایت بستگان درجه یک نیز گرفته شود.مرداد ماه امسال با فراخوانی که از سوی سازمان پزشکی قانونی برای اهدای جسد ارائه شد افراد زیادی داوطلب شدهاند و امیدواریم با گسترش این فرهنگ در بالا رفتن تبحر پزشکان آینده کشور قدم برداریم.