شفا آنلاین>سلامت>کمبود پزشک در کشور از اصلیترین مسائل نظام سلامت ایران است که مشکلاتی همچون کاهش کیفیت، محدودیت دسترسی به پزشک، افزایش خطای پزشکی و پرداختهای نامتعارف و بهتبع آن افزایش هزینهها در نظام سلامت را در پی داشته است.
به گزارش شفا آنلاین، 40 هزار پزشک عمومی دست از شغل خود کشیدهاند؛ این خبر را اخیرا محسن مصلحی، دبیر شورای عالی نظام پزشکی(Medical System) بیان کرد؛ وی افزود در سالهای اخیر مهاجرت پزشکان از کشور به علت نارضایتی شغلی و فراهم نشدن فرصتهای شغلی مناسب، رو به افزایش بوده است.
همچنین ابراهیم خدایی، رئیس سازمان سنجش نیز در بخش خبری شبکه یک، گفت: «63 درصد داوطلبان کنکور در گروه علوم تجربی شرکت کردهاند و عموماً متقاضی رشتههای پزشکی هستند، درحالیکه کشور در این رشتهها به بیش از ظرفیت فعلی نیاز ندارد». این اخبار در نگاه اول به ذهن متبادر میکند که تعداد پزشکان عمومی در کشور، زیاد و حتی در حد اشباع است؛ درحالیکه این نتیجهگیری نهتنها صحیح نیست بلکه فرسنگها با واقعیت موجود فاصله دارد و کشور با کمبود پزشک روبه رو است
مقایسه تعداد پزشکان به ازای جمعیت کشورهای مختلف
جمعیت پزشکان پیش از انقلاب اسلامی، کمتر از 15 هزار نفر به ازای 30 میلیون نفر جمعیت کشور بوده است؛ درحالیکه امروز با جمعیت 80 میلیونی ایران، تعداد پزشکانی که در کشور فعالیت میکنند حدود 100هزار نفر هستند. با وجود این، لازم است، تعداد پزشکان به ازای جمعیت (سرانه پزشک) در ایران با کشورهای پیشرو در عرصه سلامت مقایسه شود تا بتوان با قطعیت گفت تعداد پزشکان در کشور کافی و حتی زیاد است یا خیر.
در ایران، سرانه پزشک به ازای 1000 نفر جمعیت 1٫59 است. اما در بسیاری از کشورها این شاخص بیش از 2 بوده و در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت(Health) عموماً به 3 تا 4 پزشک به ازای هر 1000 نفر میرسد. در بین بیستو چهار کشور آسیای میانه و آسیای غربی ایران در جایگاه هجدهم و بعد از کشورهایی مانند قطر، عربستان سعودی، عمان، کویت و فلسطین قرار دارد. همچنین سرانه پزشکان متخصص به ازای 1000 نفر جمعیت در ایران حدود 0٫6 برآورد شده، درحالیکه در کشورهای پیشرفته این شاخص بین 2 تا 3 است.(نمودار1)
علاوه بر این، همین تعداد محدود پزشک هم عمدتاً در شهرهای بزرگ (بهویژه تهران) مستقر هستند و مردم ساکن روستاها (حدود 20 درصد از جمعیت کشور) و شهرهای کوچک (حدود 50 درصد از جمعیت کشور) شدیداً از مشکل کمبود پزشک و بهخصوص پزشک متخصص رنج میبرند.
این افراد عمدتاً برای دسترسی به خدمات پزشکی راهی شهرهای بزرگ میشوند و با مشکلاتی از قبیل هزینههای زیاد رفت و آمد، صفهای طولانی بیمارستانها، نداشتن محل خواب و خیابانخوابی همراهان بیمار و … دست و پنجه نرم میکنند.
به گفته عبدالرحمان رستمیان، نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، بیش از 50 درصد بیماران بیمارستانهای تهران، افراد شهرستانی هستند، که عمده دلیل این مسئله تجمع 30 درصدی پزشکان فوق تخصص در این کلانشهر است. در نمودار 2، سرانه کل پزشکان در استانهای مختلف ایران مقایسه شده است.
حالا سؤالی که پیش میآید این است که اگر واقعاً در کشور کمبود پزشک هست، پس چرا تعداد زیادی از پزشکان بیکار هستند و حتی تمایل به مهاجرت دارند؟
پاسخ این سؤال را باید در نسبت پزشکان عمومی به متخصص در ایران جستجو کرد. در ایران، بیش از 60 درصد از کل پزشکان، پزشک عمومی هستند؛ درحالیکه در کشورهای پیشرفته، این آمار کمتر از 30 درصد است. به دلیل کم بودن ظرفیت پذیرش دانشگاهها در مقطع تخصص و فوقتخصص، عمده پزشکان مجبورند به دوره عمومی اکتفا کنند و همین موضوع سبب بیکاری آنها میشود.
در رابطه با همین موضوع باید توجه کرد بیکاری(Unemployment) پزشکان عمومی عمدتاً در شهر تهران و کلانشهرها وجود دارد و همچنان تعداد زیادی از روستاها و شهرهای کوچک از فقدان یا کمبود پزشکان عمومی رنج میبرند. در واقع، مشکل اصلی این است که پزشکان به علت کمبود امکانات رفاهی حاضر به اقامت در روستاها و شهرهای کوچک نیستند و حتی طرح افزایش حقوق پزشکان مناطق محروم هم نتوانسته این مشکل را حل کند.
درمجموع میتوان گفت مشکل کمبود پزشک در کشور و بهخصوص شهرهای کوچک یکی از اصلیترین مسائل نظام سلامت ایران است که پیامدهایی همچون تشکیل صف بیماران برای دریافت خدمات، کاهش کیفیت خدمات، محدودیت دسترسی به پزشک، افزایش خطای پزشکی و پرداختهای نامتعارف (زیرمیزی) و بهتبع آن افزایش هزینهها در نظام سلامت را به دنبال دارد؛ لذا یافتن راهحل و اقدام در جهت افزایش تعداد پزشکان باید یکی از اولویتهای اصلی مسئولان این حوزه باشد.
افزایش تعداد پزشکان، نیاز فوری کشور
افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی یکی از راهحلهایی است که در دولت یازدهم موردتوجه قرار گرفت؛ به گفته وزیر بهداشت، این ظرفیت 30 درصد افزایش یافته است. اما این رویکرد باید همچنان ادامه داشته باشد و متوقف نشود. در صورت محدودیت منابع مالی برای توسعه آموزش رایگان، پذیرش دانشجویان(مازاد بر ظرفیت سابق) در ازای دریافت شهریه میتواند صورت گیرد تا بار مالی آن برای دولت به حداقل برسد.
همچنین برای اینکه افراد با سطح اقتصادی پایین نیز از این آموزشها، بهرهمند شوند، دولت میتواند به دانشجویان وام با اقساط طولانی و بهره کم بدهد و سایر نهادها (مانند سپاه، ارتش، ستاد اجرایی فرمان امام و…) میتوانند دانشجویان را مشروط به خدمت و استخدام بورسیه کنند که این امر منوط به صدور مجوز و همکاری از سوی وزارت بهداشت است؛ ضمن اینکه با کاهش دادن مدت تحصیل پزشکی و حذف آموزشهای تخصصی و گرایشی از دوره عمومی، میتوان با ظرفیت فعلی هم تعداد فارغالتحصیلان و بهتبع آن تعداد پزشکان را افزایش داد.
برای رفع مشکل کمبود پزشک در مناطق محروم نیز بهتر است با توجه به محدودیت منابع مالی، بومیگزینی دانشجویان پزشکی برای برخورداری از تحصیل رایگان بهشرط خدمت طولانیمدت در مناطق محروم در دستور کار قرار گیرد. ضمن اینکه تأمین حداقل نیازهای معیشتی این دانشجویان طی دوران تحصیل، انتظارات درآمدی آنها را در آینده کاهش داده و نیاز به پرداختهای نجومی برای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم را برطرف خواهد کرد.فارس