کد خبر: ۱۶۴۲۸۷
تاریخ انتشار: ۰۳:۳۰ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۶ - 2017August 28
سنت‌گرایان در طب که اغلب گمان می‌کنند با تمسک مستقیم به متون سنتی و بدون هیچ تلاش موثری در بازخوانی آن‌ها می‌توانند یک نظام کارآمد پزشکی ایجاد کنند در مقابل انتقاداتی که سخن آنان را با کشفیات جدید ناسازگار می‌داند تقریباً حرفی برای گفتن ندارند.
       

شفا آنلاین:بر‌خلاف تصوری که غالب تحصیل‌کرده‌ها از علم پزشکی دارند،علم پزشکی تنها یک ساختار و پارادایم نیست بلکه در طول تاریخ، حدود 250 ساختار و پارادایم متفاوت پزشکی وجود داشته است که حکمای ایران با 100 ساختار از آن‌ها آشنا بودند، ازجمله آن‌ها می‌توان طب اسلامی و طب سنتی را نام برد.

متن بالا تازه‌ترین دفاعی است که سنت‌گرایان در طب برای توضیح اختلاف خود با قائلین به طب جدید ارائه می‌کنند.

سنت‌گرایان در طب که اغلب گمان می‌کنند با تمسک مستقیم به متون سنتی و بدون هیچ تلاش موثری در بازخوانی آن‌ها می‌توانند یک نظام کارآمد پزشکی ایجاد کنند در مقابل انتقاداتی که سخن آنان را با کشفیات جدید ناسازگار می‌داند تقریباً حرفی برای گفتن ندارند. مثلاً وجود سیستم گردش خون در بدن از کشفیات قرن ۱۷ به بعد است و بعدازآن کشف مشخص می‌شود خون همه بدن از ترکیب یکسانی برخوردار است و این کاملاً برخلاف تصوری است که حکمای گذشته از خون اعضا و اندام‌های بدن داشته‌اند یا قدما و اطبا گذشته در محدوده دانش روز خود، کبد را از اعضا فرمانده بدن انسان در عِداد مغز می‌دانسته‌اند درحالی‌که امروزه با پیشرفت علم فیزیولوژی و علوم پایه ازیک‌طرف و پیشرفت تکنولوژی تصویر‌برداری پزشکی که امکان مطالعه بافت زنده را در همان محلی که هست می‌دهد صحبت از کبد به‌عنوان فرمانده بدن با یافته‌های علمی همخوانی ندارد.
چنین بوده که درست یا نادرست اصحاب طب سنتی همیشه در بحبوحه چالش و جدل با اهالی پزشکی علمی و مدرن به سنتی بودن ،گذشته گرا بودن و گرایش غیرعقلانی داشتن متهم می‌شده‌اند و بدین دلیل گویی ناخودآگاه دنبال مسیرهایی در عالم اندیشه می‌گشته‌اند که به آن‌ها، در رهایی از این اتهام کمک کند و به نظر می‌رسد جملاتی مثل آنچه در بالاآمده است نتیجه چنین تلاشی است تا با استمداد از مفاهیم پست‌مدرن فلسفه علم از بار سنگین این اتهام رهایی یابند اما به شرحی که در ذیل می‌آید این تلاش موثر نبوده است و سنت‌گرایان طب نمی‌توانند به کمک چنین نظریاتی پاسخ درخوری به انتقادات وارده، داشته باشند و حتی ممکن است با اصرار بر طی چنین مسیری کار خود را در دفاع عقلانی ازآنچه درست می‌پندارند را سخت‌تر نیز سازند.
و اما مفهوم پارادیم که در متن بالا هم آمده است، چیست؟
در فلسفه علم که خود شاخه‌ای از فلسفه تحلیلی است اولین کسی که بحث پارادایم را به میان کشید توماس کوهن در کتاب دوران‌ساز خود به نام ساختار انقلاب‌های علمی بود. خلاصه حرف او این بود که فقط حس حقیقت‌جویی دانشمندان نیست که علم را پیش می‌برد بلکه ویژگی‌های روانی و بستر اجتماعی و فرهنگی و احیاناً انگیزه‌های شخصی آنان نیز در گرایش یا عدم گرایششان به یک فرضیه علمی نقش دارد. جان کلام اینکه فقط مسائل معرفتی خالص در پیشبرد علم مطرح نیست بلکه علت‌ها و انگیزه‌های غیرمعرفتی هم درحرکت علمی دخیل‌اند.
او ترجیح می‌دهد به‌جای فرضیه، لفظ پارادایم را به کاربرد که به گمانش بهتر از لغت فرضیه می‌تواند انعکاس‌دهنده انگیزه‌های غیرمعرفتی در علم باشد.
آیا درکی که سنت‌گرایان در طب از پارادایم دارند با نظر تومامس کوهن همخوانی دارد؟
اما سنت‌گرایان طبی طوری بحث پارادایم را مطرح می‌کنند که گویا همه پارادایم‌های علمی ارزش مساوی دارد و ما به‌دلخواه می‌توانیم از این پارادایم به آن پارادایم عبور کنیم یعنی همان‌طور که اگر از لباسی بنا به سلیقه شخصی‌مان خوشمان نیامد آن‌ را عوض می‌کنیم پارادایم علمی‌مان هم تابع خوشامد و بدآمدمان است ! به نظر می‌رسد فهم ناکامل همراه با قضاوت عجولانه و سعی در صدور به مطلوب یک نظریه فلسفی است که آن‌ها را به این نتیجه رسانده است.
چراکه اگر، توماس کوهن گفته بود که «فقط» انگیزه‌های غیرمعرفتی در علم دخیل‌اند شاید می‌توانستیم چنین نتیجه‌ای «نسبی انگارانه » از سخن او بگیریم ولی او «متاسفانه!» چنین نگفته بلکه در کنار انگیزه‌های معرفتی انگیزه‌های غیرمعرفتی را هم دخیل دانسته است و از این مطلب هیچ‌گاه نسبی انگاری در فرضیه‌ها و پارادایم‌های علمی بیرون نمی‌آید
ضمن اینکه باید گفت حرف تومامس کوهن هم اولاً صرفاً یک نظریه است و می‌تواند درست یا نادرست باشد ثانیاً سخن او بیشتر یک تبیین از علم است نه یک تجویز. درواقع او چگونگی علم و مکانیزم‌های پیش برنده علم را توضیح می‌دهد و هیچ‌گاه معیاری برای درستی یا نادرستی یک علم در مقابل علم دیگر به ما نمی‌دهد. این نکته دیگری است که متاسفانه نگاه‌های سنتی که سعی در استفاده ابزاری از آرای این‌گونه دارند، به آن دقت نمی‌کنند.سپید
نادر اربابی
متخصص پوست

برچسب ها: پست مدرن ، سنت گرا ، طبابت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: