حمایت از دانشمندان و محققان و پژوهشگران هم از لحاظ مادی و معنوی باعث ایجاد مراکز علمی وتحقیقاتی از جمله دارالتعلیم ها، مدارس، بیت الحکمه ها، بیمارستان ها و... گردید.
شفا آنلاین:از
جمله عوامل مهم در شکوفایی تمدن اسلامی و پیشرفت های علمی، نظام مندی و
برنامه ریزی های دقیق در امر تعلیم و تعلم و دانش اندوزی <Education and education>و تحقیق و پژوهش
بود.
به گزارش شفا آنلاین:حمایت از دانشمندان و محققان و پژوهشگران هم از لحاظ مادی و معنوی
باعث ایجاد مراکز علمی وتحقیقاتی از جمله دارالتعلیم ها، مدارس، بیت الحکمه
ها، بیمارستان ها و... گردید.
بزرگ
ترین مجتمع وقفی، علمی و آموزشی، مجتمع ربع رشیدی می باشد که واقف و بانی
آن خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، طبیب، مورخ و وزیر معروف دوره ایلخانی
بود.
در
زمانی که سازمان های اجتماعی ایران و سایر بلاد در اثر تهاجم مغولان در
اکثر شهرهای ایران توام با قتل و ویرانی بود، بیشتر شهرهای ایران منهدم
شدند و شهرهای مرکزی و غربی نیز از تهاجمات مغولان بی نصیب نماند. تبریز از
جمله معدود شهرهای ایران بود که توانست از زیر ضربات مخرب مغولان نجات
یابد. هر چند حکام محلی به وسیله باج دادن به مغولان به این هدف دست
یافتند.
اما
توانستند از انهدام صددرصد تبریز جلوگیری به عمل آورند و فرزندان فاتح
خونخواری که دهها شهر نظیر سمرقند و بخارا و جرجان و طوس و نیشابور را با
خاک یکسان نموده بودند در شهر تبریز موسساتی نظیر ربع رشیدی و شنب غازانی
را ساختند. ربع رشیدی بارزترین نمونه سعی و تلاش دست اندرکاران اصلاحات
غازان خان در عرصه تعالی و رشد و پویایی فرهنگ ایرانی در چهارچوب اندیشه
های عصر ایلخانی به شمار می آید که توسط خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی
به عنوان شهر دانشگاهی با برنامه های وسیع فرهنگی، اقتصادی، رفاهی در
نخستین سا ل های قرن هشتم هجری ایجاد گشت. اگر چه در مقایسه با تاسیس
دانشگاه کمبریج در سال 1209 م. این موسسه چندین دهه دیرتر به امر تعلیم و
آموزش پرداخته ولی به گواهی تاریخ از بیشتر دانشگاه های معتبر اروپا نظیر
پراگ، وین ...، از نظر تقدم زمانی پیشتاز است.
محل
ربع رشیدی در آخر محله ششگلان که منتهی به محله باغمیشه و ولیانکوه (بیلان
کوه) می باشد، واقع شده است. در طرف چپ دو دامنه کوه سرخاب در محل بسیار
با صفا و مرتفعی واقع و از هر طرف محدود به باغات و انبوه درختان بود. نادر
میرزا صاحب کتاب تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز می نویسد:
«بدان
سان که من به تبریز بودم اثری بسیار از آن برجای بود، در سفح جبل سرخاب،
همه از آجر و گچ، من و همسالان بدان جاها به تفرج همی شدم به مودب و ملازم
خان ها بود و طاق ها و دیوارها، بیشتر مقرنس و سنگ ها همه یک روش تراش
گفتندی. سنگ و « رشیدیه » کرده و به اصل دیوارها به کار برده. بومیان تبریز
این جا را آجر این بنا (را) مردم بی تربیت برکندند و به کار بردند به
عمارت خویش. اکنون هیچ از آن به جای نمانده، مگر گودال ها که برای استخراج
سنگ و آجر حفرکرده اند و پی و ریشه. برخی عظیم در تلی مشرف به کوی باغمیشه؛
و این بنا به شمال تبریز به جای است. چون با سنگ و آجر و آهک خالص باکمال
دقت عمارت شده است متین و استوار است. تبریز را بدان حکومت نیست، وگرنه کجا
گذاشتندی پاره آجری آن جا بماند.» به عنوان معروف ترین مواردی که این بنا
توسط جهانگردان و تاریخ نگاران در صفحات تاریخ مکتوب شده است، می توان به
دو مورد زیر اشاره نمود: کلاویخو، جهانگرد اسپانیایی در سفرنامه خود از ربع
رشیدی به عنوان بزرگ ترین و عظیم ترین بنای زمان یاد کرده است.
پتروشفسکی
تاریخ نگار روس در مورد این شهر می نویسد: «درختان میوه گل ها و حبوبات که
در تبریز وجود نداشته وکسی آن ها را ندیده بود نهال آوردند و پیوند زدند،
به تمام ولایت هند و ختای و غیره و ایلچیانی روانه گردانید تا بذر و تخم
ویژه آن جا را بیاورند.»
خواجه
رشیدالدین فضل الله همدانی فرزند عمادالدوله ابی الخیر به سال 645 هجری در
همدان تولد یافت. رشیدالدین دوران کودکی و جوانی را در همدان به کسب دانش
پرداخت و در این راه کوشش بسیار نمود تا در انواع علوم، خاصه طب سرآمد شد.
به طوری که در طول پانزده سال، از وفات آباقا خان 680) ه. ق) تا جلوس غازان
خان ( 694 ه. ق) که چهار تن به مسند ایلخانی ایران رسیدند؛ همچنان پزشک
رسمی دربار بود و به مثابه شخصیتی فرهیخته وبرجسته احترام داشت.
رشیدالدین
به خاطر دانایی و هوشمندی خود و نیز کوشش و جدیتی که برای پیشبرد امور می
نمود بسیار زود ترقی کرد و سرشناس شد. سرانجام در زمان غازان خان و در سال
697 ه. ق به وزارت رسید. دوران وزارت او از حساس ترین دوره های فرهنگی و
سیاسی در طول تاریخ ایران است. خواجه در برقراری تعادل میان دو گرایش هم
ستیز، یعنی بین سران مغول و کارگزاران ایرانی که گروهی خواستار نظام
پیشرفته مدنی و متناسب با زندگی و فرهنگ شهرنشینی و دیگری جویای کوچ گری و
قبیله ای مناسب با فرهنگ بدوی مغول بود، تلاش فراوانی کرد.
خواجه
رشیدالدین در حدود سال 715 ه.ق. در امر وزارت با رقیبی فرومایه روبرو شد.
این مرد خواجه علیشاه گیلانی بود که سرانجام با مکر و تزویر بر وزیر بزرگ،
خواجه رشیدالدین غالب آمد و شاه را وادار کرد تا وی را معزول کند پس از
چندی بدین امر نیز اکتفا نکرد و تخلیط و سعایت را از حد برد. تا آن جا که
حکم قتل خواجه و فرزندش را گرفت.
برخی از آثار مهم رشیدالدین عبارتند از:
مجموعه رشیدیه شامل 4 کتاب: 1-توضیحات، 2. مفتاح التفاسیر (منضم به رساله نفایس الافکار)،
3. فواید سلطانیه 4. لطای فالحقایق
جامع التواریخ، آثار و احیا به زبان فارسی درباره فن کشاورزی، بیان
الحقایق به زبان عربی که رساله یازدهم آن درباره جدری و حصبه (آبله و سرخک)
می باشد.
تحقیق المباحث، اسئله و اجوبه، طب اهل خطا (تنکسوگنامه ایلخانی) که از کتاب های پزشکی چینی است و به فارسی ترجمه شده است.
الادویه المفرده الخطائیه (این کتاب مفقود شده است.)، مکاتب رشیدی، سیاست
خطائیه، الوقفیه الرشیدیه که همان وقف نامه رشیدی است که به خط مولف در
کتابخانه مرکزی تبریز نگهداری می شود.
ساختار کلی ربع رشیدی
ربع
رشیدی از دو قسمت تشکیل گردیده بود: بخش اول ربع رشیدی قبلا ساخته شده بود
و بارویی در اطراف آن وجود داشت. هم چنین، این بخش دارای درگاهی بود که بر
آن منار ه هایی ساخته شده بودند. بعدها قسمتی به آن بخش افزوده شد و در
اطراف هر دو بارویی جدید کشیدند و دروازه دیگری بیرون آن بارو ساخته شد و
مجموع این دو قسمت ربع رشیدی نامیده شد و بدین ترتیب ربع رشیدی قسمت اصلی
رشیدآباد را تشکیل می داد و دارای یک بارو و دو دروازه درونی و دو دروازه
بیرونی بود. خیابان بزرگ و اصلی شهر پس از گذشتن از بازار شهر به دروازه
ربع رشیدی که دروازه بیرونی یا باب الابواب نامیده می شد ارتباط می یافت.
ساختمان
مساجد و سایر ساختمان های خیریه که در داخل ربع قرارداشتند شامل: مساجد،
خانقاه، کتاب خانه، دارالشفا، دارالضیافه و دارالتعلیم وتاسیسات خدماتی و
اداری و توابع آن بود. ساختمان اصلی ربع رشیدی باغی بوده که در داخل آن
گنبدی قرار داشته که مدفن خواجه در آن پیش بینی شده بود و خواجه آن را، بیت
الحفاظ نامیده است. به جز گنبد و مرقد که مرکز و ساختمان اصلی ربع به شمار
می رفت، سایر بناها به دو قسمت تقسیم می شدند: دسته اول شامل بناهایی با
رویکرد مذهبی، عرفانی، آموزشی و درمانی بود. مهم ترین بخش های این دسته
شامل روضه، خانقاه، دارالضیافه و دارالشفاء بودند. روضه محل عبادت، وعظ و
خطابه و درس و مباحثات علمی بود که مرکز و اصل ربع رشیدی به شمار می رفت و
با گنبد در یک زمان ساخته شده و بناهای دیگر در اطراف آن بنا شده بودند. دو
مسجد صیفی (تابستانی) و شتوی (زمستانی)، دارالمصاحف و کتابخانه،
دارالتعلیم و حجره ها در کنار روضه قرار داشتند. خانقاه با توابع و اجزا
خاص، جهت اقامت
صوفیان
و انجام مناسک درویشی بوده و خواجه به ساختمان و تزئینات خانقاه نهایت دقت
و حساسیت را داشت. خانقاه شامل سه قسمت بوده است: اول تاب خانه که محل
سماع و صوفیان بوده، دوم صفه که در مقابل تاب خانه قرار داشته و سوم طنبی
که به صورت ایوانی کوچک در داخل صفه قرار داشته است (نظیرشاه نشین).
دارالضیافه
جهت پذیرایی اهالی ربع رشیدی شامل مجاوران و مسافران با مطبخ و حوائج خانه
بوده و دارالشفاء به سرای طبیب و توابع آن اطلاق می شده است.
دسته
دوم شامل بناها و مکان هایی که محل خدمات عمومی و اداری، تسهیلات و
تجهیزات ربع رشیدی به شمار می روند بود و مهم ترین بخش های این دسته شامل
موارد زیر بودند:
سرای متولی که مدیریت ربع را به عهده داشته و مدیریت در زمان حیات
رشیدالدین برعهده خود او بوده است. سرای مشرف که یکی از مدیران ربع محسوب
می شده و کار دیوانی وقف یا اداری ربع به عهده مشرف بود. سرای ناظر که نایب
متولی بوده است. حمام، حوض خانه، سقای ها در چند محل و مکان مختلف، خزانه
داخل دارالمتولی که متولی مواد غذایی را در آن ذخیره می کرده است.
انبارها، حجره ها برای اقامت یا فعالیت کارکنان و نگهبانان در نظر گرفته
شده بود و هم چنین سرابستان، دهلیز بزرگ متصل به دروازه ربع.
آموزش در ربع رشیدی
مقاطع آموزشی در ربع رشیدی را می توان به پنج مقطع تقسیم نمود:
1. بیت التعلیم
2. آموزش حرفه ای
3. مدارس عالی
4. دارالشفا
5. خانقاه
1
-در بیت التعلیم به کودکان و خردسالان، هم چنین به کودکان کارکنان و
کودکان یتیم شهر تبریز، خواندن و نوشتن آموزش داده می شده است. این مقطع
آموزشی مطابق تعلیم و تربیت اطفال در مدارس ابتدایی کنونی بوده است.
2-
آموزش حرف های در واقع برای آموزش فنی و حرفه ای برای فرزندان غلامان در
ربع رشیدی اختصاص داشته است تا فرزندان آنان در حرفه های مختلف تحت تعلیم
قرار گیرند.
3- در مدارس عالی سه رشته علم تفسیر و حدیث، علوم عقلی و حسابی، و تدریس تالیفات رشیدالدین صورت می گرفته است.
4- دارالشفا، دانشکده پزشکی ربع رشیدی به شمار می آمده است.
5
- خانقاه محل سماع و جلسات صوفیان و شیوخ بود و دارای امکانات مطبخ و
غذاخوری نیز بوده است. با توجه به کتاب صفوه الصفا می توان طریقت صوفیان
ربع رشیدی را طریقه صفوی دانست.
و
به قولی خانقاه رشیدیه هم کائن بود و همچنین مسجد بزرگی داشت که در آن
مجالس وعظ و تبلیغ برگزار میگردیده است. در صفوه الصفای ابن بزاز از آمدن
شیخ صفیالدین به تبریز و نزول او به خانقاه رشیدیه یاد گردیده است.سپید
منبع:
ربع رشیدی، بزرگترین مجتمع علمی دانشگاهی ایران (قرن هشتم هجری/ سیزدهم
میلادی) /رفیع کافیه/ فصلنامه تاریخ پزشکی سال اول، شماره اول، زمستان 1388