کد خبر: ۱۵۳۸۲۱
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۹ - ۰۹ خرداد ۱۳۹۶ - 2017May 30
انسان‌ها به دلایل بسیاری با احساس خلأ در زندگی خود مواجه می‌شوند. برای مثال، فقدان فردی که عاشقش هستیم، مرگ یا جدایی، ممکن است احساس خالی بودن را در غیاب این فرد که به زندگی ما معنا و چارچوب می‌داده، در ما باقی بگذارد.
شفا آنلاین:احساس خلأ یا خالی بودن- فقدان معنا و هدف- احساسی است که اکثر مردم در مقاطعی از زندگی خود آن را تجربه می‌کنند. با این حال، احساس شدید و مزمن خلأ،<Chronic feelings of emptiness> احساس بی‌حسی عاطفی و ناامیدی و تجربیاتی از این دست ممکن است نشانه‌هایی از مشکلات روانی دیگر مانند افسردگی، فقدان لذت و یا حتی اسکیزوفرنی باشد.

به گزارش شفا آنلاین:زندگی پر است از فراز و نشیب‌های فراوان که تاثیرات مختلفی روی احساسات ما می‌گذارد. یکی از این مشکلات بروز احساس خلأ در زندگی است که ما در ادامه درباره این موضوع صحبت می‌کنیم.

احساس خلأ یا خالی بودن- فقدان معنا و هدف- احساسی است که اکثر مردم در مقاطعی از زندگی خود آن را تجربه می‌کنند. با این حال، احساس شدید و مزمن خلأ، احساس بی‌حسی عاطفی و ناامیدی و تجربیاتی از این دست ممکن است نشانه‌هایی از مشکلات روانی دیگر مانند افسردگی، فقدان لذت و یا حتی اسکیزوفرنی باشد. احساس خلأ همچنین در مواقعی نظیر دوران پس از مرگ عزیز سراغ انسان می‌آید. افرادی که این احساس خالی بودن را به طور مداوم و به شدت تجربه می‌کنند، باید حتما به روان‌درمان‌گر مراجعه کنند، اما در موارد نه چندان شدید و مقطعی می‌توان این مشکل را با راهکارهای مشخص برطرف کرد.
 

 

علائم و دلایل احساس خلأ

انسان‌ها به دلایل بسیاری با احساس خلأ در زندگی خود مواجه می‌شوند. برای مثال، فقدان فردی که عاشقش هستیم، مرگ یا جدایی، ممکن است احساس خالی بودن را در غیاب این فرد که به زندگی ما معنا و چارچوب می‌داده، در ما باقی بگذارد. همچنین یک تغییر ناگهانی در شرایط زندگی نیز چنین احساسی را در انسان ایجاد می‌کند. یکی از علامت‌های رایج ایجاد احساس خلأ در انسان، فقدان معنا در زندگی است. ویکتور فرانکل، روان‌پزشک اتریشی، در دورانی که در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها زندگی می‌کرد به این نتیجه رسید که انسان حتی در دوران سختی به معنا در زندگی نیاز دارد. در نتیجه این تفکر، او به شکلی از درمان رسید که با آن به افراد کمک می‌کرد تا در همه جنبه‌های زندگی خود به معنا برسند. او نام این شیوه خود را لوگوتراپی یا معنادرمانی نامید. کلمه لوگو از واژه یونانی لوگوس به معنی معنا می‌آید.

احساس خلأ احساساتی مانند بی‌حسی عاطفی، اندوه، انزوا و اضطراب را در انسان پدید می‌آورد. انسان‌ها تلاش می‌کنند تا این خلأ را به شیوه‌های مختلفی پر کنند مانند شرکت در فعالیت‌هایی که ذاتا رضایت عمیقی در زندگی ایجاد نمی‌کنند مانند خرید کردن، خوردن یا استفاده از اشیای پیرامونی خود. متاسفانه، فرهنگ مصرف‌گرای حاکم بر زندگی مدرن بر چنین احساسی دامن می‌زند و احساس رضایت را در استفاده از این محصول یا آن محصول معنا می‌کند.
 
به جای این کار بهتر است انسان‌ها با احساس خلأ مبارزه کنند و با انجام کارهایی نظیر انجام فعالیت‌هایی که دوست دارند، آوردن حیوان خانگی، انجام تمرین‌های روانی یا فعالیت‌هایی که از نظر احساسی آن‌ها را غنی می‌کند این حس را از درون خود خارج کنند. با این همه برای یافتن راه حل مقابله با این احساس، باید احساسات درونی خود را بشناسیم. موارد زیر مهم‌ترین و رایج‌ترین علامت‌های احساس خلأ در زندگی هستند:

- شما نمی‌دانید که هستید و هدف‌تان در زندگی چیست.

- ذهن‌تان مملو از افکار منفی است.

- شما همیشه به‌دنبال تایید خانواده و دوستان خود هستید.

- شما نمی‌دانید چگونه باید احساسات خود را بیان کنید.

چگونه بر احساس خلأ غلبه کنیم؟

روان‌شناسان و متخصصان این حوزه با توجه به تجربیات درمانی خود و همچنین مطالعاتی که در این زمینه انجام داده‌اند، راه حل‌های مختلفی را برای مبارزه با این احساس شناسایی کرده‌اند که در ادامه با ۵ تا از موثرین روش‌ها آشنا می‌شویم:

۱ - خیلی آرام احساس خلأ را بپذیرید.

اشلی اِدِر (Ashley Eder)، روان‌درمان‌گر فعال در شهر بولدر ایالت کولورادو، می‌گوید که اگر شما احساس خلأ را که شبیه یک حفره بزرگ در زندگی است، تجربه می‌کنید، آن را در درون خود بپذیرید و با خود مهربان باشید. خود را برای داشتن چنین احساسی سرزنش نکنید و اصلا تلاش نکنید که این احساس را تغییر دهید یا نادیده بگیرید. اگر این احساس خلأ به دلیل مرگ فردی است که دوستش داشته‌اید، دلیلی ندارد که سال‌ها عزادار او باقی بمانید.
 
ادر می‌گوید: «چون از دست دادن فردی که دوستش داریم غم‌انگیز است و همچنین این‌که این حس فقدان به مرور زمان تغییر شکل می‌دهد، به این معنی نیست که ما با این مسئله کنار می‌آییم. آن‌چه مهم است این موضوع است که بتوانیم در کنار این موضوع به زندگی عادی خود بازگردیم و این احساس فقدان مانعی در برابر روند عادی و رو به رشد زندگی ما نباشد».

۲ - هر روز با خود خلوت کنید.

کیتلین اسلایت (Kaitlyn Sligh)، مشاوره خانواده، می‌گوید: «با اشتیاق غرق شدن در فضای بیرون که پر از لذت‌های واهی است مبارزه کنید». او می‌گوید به جای این‌که تلاش کنید خلأ به وجود آمده را با مواد مخدر، بازی‌های کامپیوتری یا هر چیز دیگر، پر کنید، به درون خود توجه و با خود خلوت کنید. اسلایت پیشنهاد می‌کند که زمانی را صرف واکاوی آرزوها، ترس‌ها، امید‌ها و رویاهای خود کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا «معنای بیش‌تری را در زندگی روزمره و آینده خود جاری کنید».
 
از آن‌جایی که در مورد هر فرد فعالیت‌های آرامش‌بخش مختلفی مناسب است، سعی کنید فعالیت مناسب خود را پیدا کنید، اما به طور کلی مدیتیشن، نوشتن و ورزش به شما کمک می‌کند تا دوباره روی خود تمرکز کنید. اسلایت می‌گوید: «ممکن است در ابتدا کمی احساس ناراحتی کنید، اما هر چه بیش‌تر با خود خلوت کنید، برای خود انرژی بگذارید و به خود اهمیت دهید، این خلأهای موجود کم‌تر زندگی شما را درگیر خود می‌کنند».

۳ - احساس فعلی خود را کشف کنید.

ادر پیشنهاد می‌کند روزانه ۵ دقیقه به خود فرصت دهید و احساسی را که در آن زمان دارید یادداشت کنید. او می‌گوید: «این کار اصلا چیز عجیب و غریبی نیست، فقط بنویسید کسل، غیرمتمرکز یا کنجکاو. اگر نمی‌دانید احساسات شما چه اسمی دارند از فهرست اسامی احساسات گوگل استفاده کنید». همچنین می‌توانید قسمتی از بدن خود مانند دست یا سر، را انتخاب کرده و حس‌های مختلف آن مانند دما، فشار یا حرکت را یادداشت کنید. او می‌گوید: «هر چه فاصله‌های زمانی ثبت احساسات کم‌تر شود، شما به مرور یاد می‌گیرید که میزان تحمل خود را در برابر احساسات مختلف در مدت زمان طولانی‌تر افزایش دهید». این کار شما را در برابر احساسات مختلف مقاوم کرده و دیگر هر احساس بدی نمی‌تواند شما را از زندگی عادی دور کند.

۴ - احساس خلأ خود را کشف کنید.

اسلایت پیشنهاد می‌کند که پرسش‌های زیر را از خود بپرسید. به گفته او این کار را می‌توانید هنگام قدم زدن یا نوشیدن یک فنجان چای انجام دهید:

- آیا خود را قضاوت یا با دیگران مقایسه می‌کنم؟

- آیا به خود حرف‌های مثبت می‌زنم؟

- آیا دوست دارم به شکست‌ها توجه کنم و خودم را زشت یا احمق بنامم؟

- آیا احساساتم را در روابطم در نظر می‌گیرم یا آن‌ها را کنار می‌گذارم؟

- آیا فعالانه به نیازهای جسمانی و سلامت خود اهمیت می‌دهم؟

- آیا برای دوری از احساساتم به رفتار‌ها یا عادات مختلف روی می‌آورم؟

- آیا تلاش می‌کنم خودم را ثابت کنم یا پیروز شوم؟

- آیا فقط روی تامین نیازهای دیگران تمرکز می‌کنم؟

- آیا به خاطر مسائلی که خارج از کنترل من است خود را سرزنش یا احساس گناه می‌کنم؟

- آیا احساس دلسوزی‌ام را نسبت به دوستان نزدیک یا اعضای خانواده‌ام نشان می‌دهم؟

- آیا در تصمیم‌هایم قاطعم و به عقاید شخصی‌ام احترام می‌گذارم؟

با دانستن پاسخ پرسش‌های بالا، می‌توانید به طور دقیق از احساسات خالی خود آگاه شوید و همین آگاهی به رشد شما کمک می‌کند.

۵ - در صورت لزوم از یک فرد حرفه‌ای کمک بگیرید.

بسیاری از انسان‌ها نمی‌توانند دلایل احساس خلأ خود را شناسایی کنند و به مسئله خود بپردازند. بهترین کار در این حالت حفظ حرکت رو به جلو و پیدا کردن یک روان‌درمان‌گر خوب است که به شما کمک کند تا دلایل مشکل شما را در گذشته پیدا کرده و آن‌ها را با کمک خودتان حل کند.وب سایت ویدوال
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: