شیرین احمدنیا از معاونت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی گفت: بحث ازدواج کودکان را اگر از منظر جامعهشناسی بررسی کنیم باید بدانیم تحصیل، فعالیتهای شغلی، انتخاب مسیر زندگی و شکوفایی استعداد فرد همه و همه با ازدواج زودهنگام و اجباری دچار بحران میشود.
شفاآنلاین>اجتماعی> صبح منتظر بودم نرگس بیاید؛ دخترک هشت سالهای که در یکی از خانههای علم جمعیت امام علی(ع) درس میخواند. آن روز نرگس نیامد، فردایش هم نیامد. به خانهشان رفتم؛ مادرش گفت: پریشب به خانه شوهر رفته و دیگر به خانه علم نمیآید!به گزارش شفاآنلاین، زهرا کهرام، دبیر سمینار ازدواج اجباری کودکان در محلات حاشیه که چندی پیش برگزار شد، عنوان کرد: در ابتدای امر شاهد ازدواج کودکان در خانههای ایرانی جمعیت امام علی(ع) بودیم و اساسا دستمان به هیچ جا بند نبود، نه قانونی بود که جلوگیری کند و نه خانوادهها پذیرش تغییر فرهنگ را داشتند. هنوز هم گاهی هیچ جواب و کمکی برای کودکانی که جلوی چشممان به خانه شوهر میروند که باید گفت در واقع فروخته میشوند و ازدواج نمیکنند، نداریم. اصلا بیشناسنامه بودن تعداد زیادی از کودکان که حتی از این تعداد کودکان، تعداد قابل توجهی کودک ایرانی بیشناسنامه و فاقد هویت هستند، معضل بزرگی است. آنها نه تنها به اجبار ازدواج میکنند بلکه حتی در هیچ نهادی ازدواجشان ثبت نمیشود.قوانینی چون ماده 1041 قانون مدنی به سن عقد نکاح اشاره دارد که برای دختران 13 سال شمسی و برای پسران 15 سال در نظر گرفته شده است و برای کودکان قبل از این سن به اذن ولی و شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح منوط است. دقیقا مشکل از همین جا شروع میشود. کهران تاکید کرده بود: ولی که معتاد باشد فرزند خود را میفروشد پس اجازه ازدواج او را میدهد و برای فرار از تشخیص دادگاه صبر میکند تا فرزند به سن قانونی برسد بعد برای ثبت ازدواج آنها اقدام میکند. در کنار این معضل؛ دردی که میان مددکاران اجتماعی مشترک شده است نبود تعریف دقیق از کودکی است؛ امروز در این سمینار صراحتا درخواست داریم هرچه زودتر در قوانین کشورمان تعریف دقیقی از کودکی وضع شود. خط مرز کودک با بزرگسال چیست؟ وقتی فرزند ما را در بلوچستان در پنج سالگی شوهر میدهند آیا او کودک است یا شرایطش شامل حال قوانین بزرگسال میشود؟در تابستان و پاییز 95 طی انجام تحقیقات میدانی اعضای جمعیت امام علی 594 پرسشنامه از 17 استان با اهداف بررسی عوامل ایجادکننده این معضل، بررسی پیامدها و الگوهای ازدواج کودکان در قومیتهای مختلف و بررسی رابطه آسیب اجتماعی با ازدواج، بررسی آسیب اجتماعی با فرهنگ قومیت که از اهداف فرعی این تحقیق بودند، عنوان شد. از علل اولیه ازدواج زودرس و اجباری کودکان در محلات حاشیه، حفظ آبرو و شرف خانوادگی، فقر و اعتیاد و مهاجرت میتوان نام برد. مثلا در جنوب کرمان و بلوچستان میگفتند اگر ازدواج نکنیم چه میتوانیم کنیم، اصلا چه راه دیگری داریم؟ نه اشتغال، نه تحصیل، نه موقعیت خوب. همچنین در بین پیامدهای اجتماعی جسمی و روانی میتوان به آمار بالای خودسوزی و خودکشی زنان در استان ایلام اشاره کرد و بازتولید فقر و خشونت خانگی و بلوغ زودرس که از پیامدهای مشترک بین اکثر شهرها بود. در مورد تحصیل کودکان و نوجوانانی که مورد بررسی قرار دادیم متاسفانه 71 درصد قبل از اردواج ترک تحصیل کرده بودند و 41 درصد ناراضی از ازدواج بودند. در مورد سن ایدهآلی که پرسش شوندهها به ما میگفتند 88 درصد معتقد به ازدواج در رنج سنی بالای 18 سال بودند و 94 درصد بالای 20 سال. 20 درصد در میان این 594 مورد، سقط جنین داشتند و در خشونتهای خانگی نقص عضو حتی به ما گزارش داده شد. در بعضی قومیتها مرسوم بود که اصلا واژه ازدواج به کار برده نشود و «فروش» جایگزین این کلمه شده بود. در قومیت دیگر فرهنگی داشتیم که از بدو تولد کودک را به نام کسی درمیآوردند و به اصطلاح خودشان، «ناف بری» میکردند. در بین این جامعه آماری 78 درصد از پدر کودکان و 17 درصد از مادر آنها اعتیاد داشتند و در پنج درصد هم مادر و هم پدر معتاد به مواد مخدر بودند.در این میان تنها 177 درصد از این کودکان خودخواسته ازدواج میکردند که این هم حتی با آگاهی صورت نمیگرفت و مساله مهم فرهنگ و آداب سنن خانواده بر کودک اثر میگذاشت. مثلا چون دخترخالهاش ازدواج کرده بود او هم میرفت دنبال اینکه حکم رشد عقل از دادگاه بگیرد. در میان آذریها این بحث فرهنگ بیشتر از فقر و اعتیاد دیده شده و در میان فارسها بیشتر فرهنگ محلی و محیطی بر خانواده اثر میگذاشت و اغلب وارد حاشیهنشینی و معضلات ناشی از آن میشدند. موردی داشتیم که کودکی را با 500 هزار تومان فروختند و این بین قومیتهای مختلف اغلب مشترک بود. وی تصریح کرد: پیشنهادی که داریم فرهنگسازی از میان خود مردم و خصوصا تصویب قوانین بازدارنده و حضور فعال رسانهها در این عرصه است. امید که روزی به تعریف درست برای کودک و در واقع تعریف درست کودکی برسیم. در قسمت بعدی این سمینار ملیحه کدیور، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در حوزه مسایل پزشکی ناشی از ازدواج زودرس کودکان گفت: در بحث پزشکی اگر بخواهیم خانواده را مورد بررسی قرار دهیم، والدین باید محیطی را فراهم آورند تا کودک دوره کودکی را سپری کند اما در چنین خانوادههایی از اغلب کودکان بدون گذر از دوره کودکی انتظار پذیرش کارهای بزرگسالان میرود و بچهها از سایر هم سن و سالهای خود دور میشوند و پس از مدتی حس طردشدگی خواهند داشت. کم خونی، افسردگی، بیپناهی، بازماندن از تحصیل و خشونت از مسایلی است که بچهها را تهدید میکند. همچنین بارداری در سنین کم، زایمان زودهنگام و سقط جنین را نیز به نوبه خود برای دخترانی که تجربه مادر شدن را در سن کمتری دارند، ایجاد میکند که باعث تهدید نوزادان مادران میشود و آنها اغلب نارس به دنیا آمده و کموزنی دارند و از نظر رشد جسمانی صدمه خواهند دید.در ادامه این سمینار پنل اجتماعی با حضور فعالانی در این حوزه برگزار شد که در ابتدای این قسمت شیرین احمدنیا از معاونت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی گفت: بحث ازدواج کودکان را اگر از منظر جامعهشناسی بررسی کنیم باید بدانیم تحصیل، فعالیتهای شغلی، انتخاب مسیر زندگی و شکوفایی استعداد فرد همه و همه با ازدواج زودهنگام و اجباری دچار بحران میشود. بالطبع وقتی فردی زود ازدواج میکند تحصیل را رها خواهد کرد و وارد مفاهیمی چون مادری یا پدری میشود. فرض کنیم اگر شوهر دختری که در سن کم ازدواج کرده است فوت کند به نوعی آن دختر هم از ازدواج زودهنگام صدمه میبیند و هم از زمانیکه در جامعه بیوه خطابش میکنند و باید زن سرپرست خانواده هم باشد. ما در حاشیه بازتولید فقر داریم. مثلا در مورد کودکان کار باید گفته شود آنها اغلب زود ازدواج میکنند تا در خانه بمانند و با فرزندآوری و سپردن کودکان خود به خیابانها و کار اجباری درآمد کسب میکنند. در آخر میخواهم بگویم ما همه به یک اندازه سهیم هستیم و مسوولیت اجتماعی داریم و باید تلاش کنیم جامعه مدنی و رسانهها آگاهتر در این حوزه فعالیت کنند. در ادامه ثریا عزیزپناه، رییس هیاتمدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت: به سکونتگاه و نحوه سکونت کودکان توجه کنیم. در بعضی محلات حتی بچهداری به عهده خود کودکان نبود.چند نسل را در کنار هم میبینیم و خود مادر هیچ نقشی ندارد فقط شیردهی توسط مادر انجام میشود. در خانوادههای ایرانی ساختار گستردهای وجود ندارد اما در عرصه قوانین تغییرات اجتماعی میتواند رخ دهد. او در آخر عنوان کرد: ما از نهاد خانواده انتظاراتی داریم که به نفع خود و جامعه تلاش کند. آیا کودک 15 ساله ، 9 ساله و 13 ساله میتواند پاسخگوی انتظارات ما از خانواده باشد؟ آیا کودکی که با اذن ولی ازدواج کند مثلا در شش سالگی یا 10 یا 13 سالگی، درست است؟ ما به عنوان فعالان مدنی و دانشجویی باید مدام مطالبهگری کنیم. وقتی به گفته بعضی مسوولان 96 درصد از افراد جامعه شرایط اجتماعیشان فرق دارد؛ پس آثارش را باید در قانون ببینیم و قوانین باید یک قدم جلوتر از عرف برود. در ادامه این پنل حمیده عادلیان عضو هیات علمی دانشگاه علامهطباطبایی درباره تراژدی ازدواج کودکان با این بیان که کودکی این افراد مورد استثمار قرار میگیرد تصریح کرد: بحث توانمندسازی دختران بسیار مهم است و رسیدن به توانمندی نیاز به زیرساختها و فرصتهای برابر در جامعه دارد. تعلیم و تربیت و آموزش مهارتهای مختلف نیز امر مهمی است. عادلیان عنوان کرد: در راستای احقاق حقوق کودکان باید قوانین و سیاستهایی تصویب شود. همچنین ثبت قانونی ازدواجها باید انجام شود. ما نیازمند بسترسازی در این زمینهها در جامعه هستیم. در آخرین قسمت از این پنل امیرمحمود حریرچی گفت: امروز وظیفه دفاع از حقوق این کودکان را داریم و باید فرهنگسازی کنیم که بلوغ جنسی برابر با بلوغ جسمی و روانی اجتماعی نیست. باید انسانها به بلوغ جسمی و روانی برسند و آموزش ببینند تا این اتفاق رخ دهد. مددکاران اجتماعی باید به نفع مردم حتی جلوتر از قوانین پیش روند. ازدواج زودرس و اجباری، مصداقی است از کودکآزاری. باید بیشتر سعی کنیم به زنان نقش بدهیم و آنها را به سمت خودباوری ببریم. در واقع یکی از وظایف مهم مددکاری اجتماعی(Social Work) لابیگری است و مدام باید پیگیر مطالباتی به نفع اقشار آسیبدیده باشیم.در قسمت بعدی این سمینار موسس جمعیت امام علی(ع) شارمین میمندینژاد سخنرانی کرد و گفت: گاهی وقتی وارد خانه مددجو میشویم، میبینیم کودکمان دیگر نیست؛ و پدری که اعتیاد دارد او را با قیمتی خیلی ارزان فروخته است. متاسفانه در جامعه ما فقر و فحشا گویی پذیرفته شده است و آنطور که باید باشد نه از این مساله سوالی میشود نه پاسخی شنیده میشود. باید بدانیم که روزی از گرسنگی کودکان از ما سوال خواهد شد. تعادل در جامعه ما به هم ریخته است باید انتخاب کنیم که آیا به سمت محرومین و کودکان میرویم یا نه.در قسمت پایانی این سمینار پنل حقوقی برگزار شد که ابتدا زهرا رحیمی مدیرعامل این سازمان مردمنهاد گفت: ما پس از برگزاری سمینار در آذرماه 95 به دنبال یک راهکار حقوقی هستیم. وی از دکتر زهروی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران درخواست کرد که از نظر شرعی این مساله را بررسی کند. زهروی در ادامه گفت: به لحاظ فقهی در دانشگاه تهران نسبت به کودکان و نوجوانان فعالیتها و بررسیهایی انجام شده است. کنوانسیون 1989 حمایت از کودکان در ماده «یک» سقف کودکانگاری را 18 سال گذاشته است. به نظر من سنمداری محض قابل نقد است. بلوغ (Maturity)در کنار عقل و فهم و علم مطرح میشود. طیبه سیاوشی، نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: نیاز به مستندات داریم و آمار دقیقی وجود ندارد. باید قطبهای علمی فقهی را برای حل و فصل این مشکل آگاه کنیم که چه مشکلاتی وجود دارد. ایشان به فتوای آیتالله مکارم شیرازی اشارهای کرد و گفت بیش از این نتوانستیم فتوایی بگیریم و امیدواریم سایر مسوولان و روحانیون نیز همراه شوند تا این معضل حل شود.در آخر اسماعیلی کارشناس کودک مرجع ملی حقوق کودک وزارت دادگستری گفت: در جامعه ما تلاش میشود یک ازدواج کیفی داشته باشیم این در حالی است که این سنین کودکی مطابقتی با آن نداشته و متاسفانه به نظر بنده حتی اگر دادگاه اجازه ندهد باز هم احتمال اینکه ازدواج صورت بگیرد خیلی زیاد است. تعیین سن ازدواج به این صورت مشکلی را حل نمیکند و فقط حتی میتواند پاککننده صورت مساله باشد.روزنامه جهان صنعت