به گزارش شفا آنلاین:با پیدا شدن درمان برای بیماریهای
کشنده <Deadly diseases>مثل بیماریهای قلبی، بیماریهای عفونی ودیگر بیماریهای خطرناک،
سرطان به صدر فهرست عامل مرگ و میر انسانها صعود کرده است. 40 درصد
آمریکاییان در طول عمر خود به این بیماری مبتلا میشوند و نیمی از این
تعداد بر اثر همین بیماری جان خود را از دست میدهند. همه ما تا وقتی که
یکی از نزدیکانمان به این بیماری مبتلا نشود در مرحله انکار آن به سر
میبریم، غافل از اینکه با ثبت دقیق کلیه آمار و اطلاعات بدست آمده شاید
بتوانیم احتمال مرگ را بر اثر آن به صفر برسانیم.
بیشتر
مطالعات در ارتباط با سرطان از اطلاعات ژنومیک محدودی برخوردار است
واطلاعات حداکثر هزار بیمار را در بر میگیرد. آیا با توجه به طبیعت و
اهمیت این بیماری ترسآور، زمان آن فرا نرسیده که دانشمندان به راهکاری
کمهزینه برای رمزگشایی کامل ژنوم دست یابند تا بتوانند با آن مبارزه کنند؟
جواب مثبت است! طبق قانون مور که فناوری اطلاعات را طی 15 سال، 100 برابر
رشد داده، هزینه رمز گشایی از هر واحد ژنوم 100هزار برابر کاهش داشته و به
1000 دلار رسیده است. هزینهای که تامین آن برای عده بیشتری ممکن است. دقت و
کاربرد قانون مور، دلیلی است که دانشمندان علوم کامپیوتر را بهتر و بیشتر
تجهیز کنیم چون در جنگ علیه سرطان پردازش اطلاعات از اهمیت بارزی برخوردار
است. اگر 7/1 میلیون آمریکایی که در سال 2016 مبتلا به سرطان تشخیص داده
میشوند، اطلاعات توالی سلولهای سالم و سرطانی آنها جمعآوری شود، یک
اگزابایت داده خام حاصل میشود. دانشگاه برکلی، شرکت مایکروسافت و یو سی
سانتاکروز از سال 2011 به کارزار پردازش دادهها پیوستهاند.
خبر
خوش آن است که حاصل این همکاری تا کنون نجات جان یک انسان بوده است. پسر
نوجوانی که علیرغم مراجعات متعدد به پزشک به ناچار در بیمارستان به مدت 5
هفته بستری شد و تشخیص درستی در ارتباط با بیماریش داده نشد، پس از یک تشنج
مغزی به حالت کما فرو رفت. پزشکان معالجش با کمال نامیدی نمونه آب نخاع او
را برای آزمایش و توالییابی ژنتیکی به دانشگاه برکلی فرستادند. تنها پس
از دو روز برنامه کامپیوتری با حذف اطلاعات DNA انسان و توالییابی پاتوژن
بجا مانده به وجود عفونتی باکتریایی و بسیار کمیاب پی برد. درمان پسر
نوجوان با آنتیبیوتیک نتیجه مثبت داشت، او به هوش آمد و پس از مدتی با
سلامتی از بیمارستان مرخص شد. پیش از ساخت این نرمافزار کامپیوتری،
دانشمندان باید عامل بیماریزا را حدس میزدند وسپس برای اطمینان از درستی
حدسیاتشان آزمایش میکردند. این روش با سعی و خطای زیادی همراه بود.
خبر
بد آن است که پایگاه دادهها و آمار ما هنوز بسیار محدود است. بخصوص در
ارتباط با بیماران سرطانی، آمار موجود جهت پردازش و دستیابی به پاسخ با
احتمال خطای کم، هنوز بسیار محدود است. نیاز به جمعآوری اطلاعات از تعداد
بیشمار بیمار به این علت است که تومورها ماهیتا بسیار با هم متفاوت هستند.
بسیاری از آنها منحصربفرد هستند، بنابراین برای حصول نتیجه بایست
نمونههای بسیاری تجزیه و تحلیل شوند.
موانع پیشرو به شرح زیر است:
منابع تامین مالی: اینجا همان بحث قدیمی مرغ و تخممرغ است. هنوز آمار
کافی جهت اثبات نقش و اهمیت تعیین توالی ژنتیک در دست ما نیست، به همین سبب
شرکتهای بیمه برای توالییابی هزینهای نمیپردازند. همه میدانند که این
عمل بسیار ثمربخش است ولی راهی برای اثبات آن وجود ندارد.
اگر منابع مالی هم تامین شوند، آیا بیمارستانها اطلاعات خود را به اشتراک
خواهند گذاشت؟ برخی بیمارستانها و نهادهای علمی اطلاعات را به چشم دارایی
و ملک شخصی مینگرند و مادامی که نتایج حاصله را در قالب مقاله منتشر
نکنند علاقهای به آشکار ساختن یافتههایشان ندارند.
اگر دو مانع پیشین از پیش پا برداشته شود، اخلاق پزشکی مخالف آشکارسازی اطلاعات بیماران است و آن را بخشی از حریم خصوصی میداند.سپید
هافینگتون پست تک