با وجود موانع متعددی که کاناورو از نظر دیدگاههای اخلاقی و علمی پیش رو داشت باز هم به کار خود ادامه داد و قبل از انجام این عمل، کار خود را بر روی حیوانات آزمایش کرد.
شفا آنلاین:یک
محقق ایتالیایی دو سال قبل مدعی شد که قصد دارد اولین پیوند سر در جهان<The world's first head transplant> را
انجام دهد و امسال این عمل را بر روی موشها آزمایش کرد.به گزارش
شفا آنلاین: دکتر سرجیو
کاناورو، عصبشناس ایتالیایی سال 2013 با انتشار مقالهای مدعی امکان انجام
نخستین عمل پیوند سر شد و چند ماه قبل نیز از امکان انجام این پیوند تا
سال 2017 خبر داد. اگرچه محققان بسیاری از سراسر جهان، امکانپذیر بودن عمل
پیوند سر را زیر سوال بردهاند، اما به نظر میرسد که این پیوند چند گام
به واقعیت نزدیکتر شده است.
با وجود موانع متعددی که کاناورو از نظر
دیدگاههای اخلاقی و علمی پیش رو داشت باز هم به کار خود ادامه داد و قبل
از انجام این عمل، کار خود را بر روی حیوانات آزمایش کرد. او سال گذشته
توانست این عمل جراحی را بر روی یک سگ انجام دهد که متاسفانه جزییاتی از
این عمل ارائه نشده است. حال پس از گذشت یک سال این پزشک ایتالیایی عمل
جراحی پیوند سر را بر روی موشها آزمایش کرده و توانسته موشهایی با دو سر
را ایجاد کند. حیواناتی که آزمایش پیوند سر بر روی آنها انجام شده بود تنها
چند روز زنده ماندند که این مدت زمان برای موشهای دو سر تنها 36 ساعت
بود.
جزئیاتی
در مورد میزان زنده ماندن سگها ارائه نشده اما کاناورو تصریح کرد که هدف
آنها از انجام این عمل، زنده ماندن حیوانات نبود بلکه کسب تجارب بیشتر برای
انجام این کار بر روی انسانها بوده است. این ایده با هدف نجات جان افرادی
به ذهن دانشمندان رسید که با مشکلات و بیماریهای کشندهای مانند آتروفی
عضلانی نخاعی دست و پنجه نرم میکنند. از لحاظ تئوریک، یک جوان مبتلا به
نارسایی پیشرفته اندام مختلف بدن، مبتلا به دیستروفی عضلانی (تحلیل تدریجی
عضلات بدن)، تتراپلژیک با نقص عضو یا مجروحی که در اثر یک سانحه بیشتر بدن
خود را از دست داده و شانسی برای ادامه حیات ندارد، میتوانند کاندیداهای
مناسب اهدای سر به یک بیمار با بدن سالم اما دچار مشکل حاد مغزی باشند.
والری
اسپیریدونوف، متخصص کامپیوتر و اهل ولادیمیر روسیه خود را بعنوان نخستین
داوطلب برای انجام این پیوند معرفی کرده است. این جوان 30 ساله روس مبتلا
به نوعی بیماری نادر ژنتیکی به نام بیماری تحلیل عضلانی نخاعی یا وردینگ
هوفمن است؛ در این بیماری فرد دچار تحلیل یا کاهش اندازه عضلات شده که این
امر در نهایت منجر به کم شدن قدرت و تحرک ماهیچهها میشود. والری
اسپیریدونوف هدف از این تصمیم را امکان تجربه داشتن یک بدن سالم پیش از مرگ
عنوان کرده است. اما کارشناسان معتقدند که دلایل و موانع زیادی وجود دارد
که امکان انجام این کار بر روی انسان را دشوار ساخته و دانشمندان را دچار
تردید میکند. در این گزارش به پنج مورد از موانع موجود سر راه یک جراحی
پیوند موفق سر خواهیم پرداخت:
سر به خودی خود نمیتواند زنده و سالم باقی بماند. در هر عمل پیوند، عضو
اهدایی تا زمانیکه در بدن گیرنده جای گیرد باید محافظت شود و زنده و سالم
بماند. به محض اینکه اندام اهدایی از بدن فرد اهدا کننده جدا میشود شروع
به از کار افتادن و فاسد شدن میکند. پزشکان برای حفظ اندام، آن را در
محلول آب شور سرد نگه داشته و با استفاده از این روش میتوانند کلیه را به
مدت 48 ساعت، کبد را به مدت 24 ساعت و قلب را به مدت حدود پنج تا 10 ساعت
زنده نگه دارند. اما در مورد پیوند سر کار پیچیده و دشوار میشود چرا که سر
یک عضو جدا و مستقل نبوده و یکی از پیچیدهترین بخشهای بدن است. این
اندام علاوه بر اینکه جایگاهی برای مغز، چشمها، گوشها، بینی، دهان و پوست
است، دارای دو سیستم غددی یعنی هیپوفیز و بزاق است که اولی کنترل
هورمونهایی که در سراسر بدن منتشر میشوند را بر عهده داشته و دومی عهده
دار تولید بزاق است. علاوه بر این پس از جدا شدن سر از بدن فرد اهدا کننده،
فشار خون در سر به میزان بسیار زیادی کاهش یافته در نتیجه خون تازه و
اکسیژن به مغز نرسیده و منجر به کما و در نهایت مرگ میشود. اما در این روش
جدید کاناورو ادعا میکند که با ایجاد یک منبع پایدار جریان خون بین
جوندگان که شامل اهدا کننده، گیرنده و یک موش سوم است، بر این مشکل فائق
آمده است.
سیستم ایمنی بدن به سر اهدا شده واکنش نشان میدهد. در هر پیوند، یکی از
مسائل اصلی واکنش بدن خود بیمار است. سیستم ایمنی بدن فرد گیرنده، موادی
موسوم به آنتی ژن را در برابر سلولهای اندام جدید تولید کرده و این آنتی
ژنها یک حمله تمام عیار را آغاز میکنند. به همین دلیل تقریبا به تمام
بیماران پیوندی داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی داده میشود. از آنجا که
سر بسیار پیچیده بوده و اندامهای بسیاری را شامل میشود، خطر رد پیوند آن
بسیار بالاتر است.
عمل جراحی باید در کمتر از یک ساعت انجام شود. عمل پیوند سر در دهه 1970
میلادی بر روی دو میمون رزوس در شوروی سابق، به فلج شدن و مرگ حیوان منجر
شد؛ پس از پیوند، حیوان از گردن به پایین فلج شد، در حالی که قلب به پمپاژ
خون ادامه میداد و در این شرایط عملکرد عصبی به طور کامل مختل شده بود که
این مساله چالش اساسی در پیوند سر محسوب میشود. آنها در حین این عمل بدن
میمون را تا دمای 59 درجه فارنهایت خنک نگه داشتند. میمونی که سر پیوندی را
دریافت کرده بود پس از عمل جراحی به مدت هشت روز زنده ماند و پس از این
مدت سیستم ایمنی بدن این حیوان سر را پس زد. با توجه به تجربیات ارائه شده
توسط کاناورو، تمام این عمل جراحی باید در کمتر از یک ساعت انجام شود. برای
تسریع کار پزشکان باید مجددا سر اهدا شده را به سیستم گردش خون بدن فرد
دهنده متصل کنند. این در حالی است که هر دو بدن تحت ایست قلبی کامل هستند.
همگامسازی نخاع با سر جدید. برای اینکه سر قادر به برقراری ارتباط با
بدن و کنترل یک بدن جدید باشد، نخاع و مغز باید به صورت یکپارچه و هماهنگ
به یکدیگر متصل شوند. متاسفانه این اتفاق در عمل پیوند سر بر روی میمونها
در سال 1970 به وقوع نپیوست و سر پیوندی قادر به دیدن، حرکت چشم و خوردن
بود، اما بدن از گردن به پایین فلج شده بود. کاناورو در یکی از سخنرانیهای
خود اظهار کرد که راه حل این مشکل استفاده از یک چسب بیولوژیکی به نام
پلیاتیلن گلیکول است. برخی از محققان در سالهای 1930 و 1940 از این ماده
که نوعی پلاستیک است برای چسباندن نخاع سگها استفاده میکردند.
کاناورو
میگوید که برای اینکه نخاع و بدن با یکدیگر همگام و هماهنگ شوند، فرد
گیرنده باید به مدت یک ماه در کما بماند. در غیر اینصورت عمل بی نتیجه
خواهد ماند.
این عمل جراحی قبل از اینکه بر روی انسان انجام شود باید در حیوانات به
موفقیت کامل برسد. قبل از اینکه پیوند سر بر روی انسان انجام شود، تمام این
مشکلات باید در آزمایشات حیوانی به طور کامل برطرف شود و اینگونه آزمایشات
موانع بسیاری بر سر راه دارد. با این حال کاناورو و گروهش به موفقیتهای
بسیار زیادی رسیده و حرکت رو به جلو دارند. سپید
Business Insider